پس از طی شدن دوران پر التهاب ماه خرداد و گذراندن امتحانات نوبت به تابستان میرسد. یک دوره طولانی فراغت از درس، مشق، کتاب و مدرسه برای جماعت دانشآموز و دانشجو و البته شاید هم فرصتی طلایی برای معلمان و اساتید تا در این مدت کمی به آرامش دست یابند. اینکه آمارها نشان میدهد که چیزی بیشتر از 50 درصد جمعیت کشور ما را افرادی با محدوده سنی نوجوان وجوان تشکیل داده مضاف بر اینکه همین قشر نیز در مقایسه با همنوعان خود در اکثر کشورهای جهان، از طولانیترین زمان تعطیلات در سال برخوردارند؛ پس بنابراین پاسخ دادن به نیازهای متنوع این قشر در خصوص پر کردن اوقات فراغت از جنبههای اخلاقی تربیتی و... بسیار حایز اهمیت است؛ زیرا این گروه به دلیل خصایص مرتبط با سن وسال خود بسیار تنوعطلب و نوگرا بوده و طبعاً بر همین اساس نیز گرایش و عملکردهای ایشان در خصوص پر کردن این اوقات به سمت سویی سوق پیدا میکند که از جاذبههای بالاتری برخوردار است.
اگرچه ممکن است برخی والدین جهت گذران این مدت؛ برنامهها و پیشبینیهایی را در دستور کار خود قرار داده و یا مقدماتی را نیز برای آن تدارک دیده باشند؛ اما متأسفانه این یک واقعیت است که به دلیل وجود مشکلات متعدد و جدی موجودی در این حوزه که عمده نیز مشتمل بر فقر و کمبود در خصوص بسترها و زیرساختهای مرتبط با نیاز جوانان بوده و یا بیانگر فقدان عدالت در خصوص تقسیم امکانات رفاهی در بین روستا وشهر؛ هزینههای سرسامآور و ارقام کلان درخواستی از سوی مراکز فرهنگی هنری و آموزشی و... میباشد نه تنها امید آن ندارند که این برنامهها به صورت کامل جامعه عمل به خویش بپوشد؛ بلکه از دیگر منظر باید نگران باشند که مبادا در سایه چنین ضعفهایی روال گذران کمی و کیفی این تعطیلات طولانی به یکی از دغدغه و چالشهای مهم در خانوادها و جامعه مبدل شود.
تصویر کودکان، نوجوانان و جوانانی که باید3، 4 ماه متوالی در خانه اصطلاحاً تلپ شده و کار مفیدی نداشته باشند جز بیدار ماندن تا پاسی از شب و متعاقباً خوابیدن تا لنگ ظهر؛ کانال عوض کردنهای متوالی تلویزیون سرو کله زدن با خواهران و برادران، غرق شدن در گوشیهای تلفن و تبلتها، بازی و فوتبال در کوچه و خیابان،گز کردنهای خیابانی بیحاصل با جمع دوستانی مثل خود با چاشنی بطالت و ولگردی و صد البته جیبهایی تقریباً همیشه خالی که اصطلاحاًً قوز بالای قوز محسوب میشود. داستان همیشگی و معمول بسیاری از خانوادها در تابستان است.
گو اینکه در این میان نیز ممکن است معدود نوجوانان و جوانانی هم یافت شوند که به واسطه توان مالی والدین میتوانند ضمن ثبتنام و شرکت در برخی کلاسهای آموزشی تقویتی، هنری و... به انضمام تجربه مسافرتی به یاد ماندنی در ایام تابستان تا حدودی به صورت قابل قبول این دوره را پشت سر بگذرانند اما کلیت این است که در ایام تعطیلات و بخصوص فصل تابستان بنابر یک عادت و سنت دیرینه قریب به اتفاق کودکان، نوجوانان و جوانان کشور ما بیشتر از آنکه از موهبات یک اوقات فراغت به معنی واقعی بهرهمند باشند بیشتر مبتلا به نوعی بطالت و گذران بیکیفت زندگی میگردند تا چیز دیگر و البته نباید غافل بود که همین امر نیز به نوبه خود معضلات و تبعات ناخوشایندی را هم در پی دارد اینکه بررسیها نشان میدهد که موارد بروز اختلاف فیمابین فرزندان و والدین؛ برادران و خواهران و حتی همسایگان در این ایام به بالاترین حد خود میرسد. و یا برخی آمارها نیز حکایت از ازدیاد موارد بزهکاری و تخلف در میان نوجوانان و جوانانی داشته که در این اوقات و صرفاً به دلیل حضورهای عاطل و بیکار و حتی ولگردگونه خود در خیابانها و پارکها و... به نوعی مستعد بروز ناهنجاری و خشونت شدهاند. کارشناسان معتقدند در اوقات فراغت نرخ جرایم و بزهکاریها افزایش مییابد که بیشترین عامل ارتکاب رفتارهای ضداجتماعی در جوانان علاوهبر وجود بیکاری مبحث معاشرتهای آلوده و دوستیهای مشکوک است.
بیایید این حقیقت را بپذیریم که حتی صرف ثبتنام در یکی 2کلاس و گذران چند ساعت از زمان بیکاری نیز راهحل نهایی قطعی این مشکل محسوب نمیشود زیرا هنوز بیش از 10 ساعت دیگر از طول روزهای بلند تابستان باقی مانده که یقیناً نیز برای آن هدف و برنامه خاصی تدارک نشده و همین امر موجب میشود تا در روالی نامناسب رویکردهای سلبی و تنش زای والدین در خصوص کنترل و گذارن این اوقات بر عملکرد ایجابی و معتدل ایشان فایق آمده و ناخواسته خانه و اتاق تبدیل به زندان و سلول و تعطیلات تابستان مبدل به زمان تحمل ایام حبس با اعمال شاقه گردد...
کمی به این نکات توجه کنید
- در تابستانها به دلیل نبود جذابیت و تکراری بودن برنامههای تلویزیون گرایش و استفاده از برنامههای ماهواره در نوجوانان و جوانان افزایش مییابد.
- در تابستانها حضور جوانان در فضاهای مجازی و شبکههای ارتباطی افزایش قابل توجهی را پیدا میکند.
- در تابستانها ابتلا به سوءمصرف مواد، درگیر شدن در ناهنجاریها و رفتارهای غیرقانونی افزایش مییابد.
- در تابستانها افزایش نرخ موارد فوت، سوانح، صدمات جانی و نقص در قشر نوجوان و جوان قابل تأمل است
گو اینکه جالب است بدانید، هزینه ثبتنام بسیاری از کلاسهای آموزشی هنری و تقویتی ورزشی و... با درآمد بیشتر خانوادهای ایرانی هماهنگ نیست.
- عمده اماکن ورزشی تفریحی و... در اختیار نهادهای خاص و یا خصوصی بوده و استفاده از آنها نیز مختص کارکنان و اعضای آنها است.
- معدود کانونها و مجتمعهای فرهنگی هنری ارزانقیمت موجود نیز فاقد امکانات و تجهیزات مناسب و قابل قبول است.
- در برخی شهرها و حتی مراکز استانها سینما؛ آمفیتئاتر؛ کتابخانه و... یا وجود ندارد و یا تعداد آنها جوابگوی متقاضیان نیست.
- پارکها و فضاهای سبز بیشتر در اختیار خانوادها بوده و مکانهای خاص جوانان بسیار کم و محدود است. و دهها موردمشابه که موجب میشود احساس رضایت درونی و افزایش شادکامی در این ایام با چالشهای اساسی مواجه شده و متعاقباً نوجوان و جوان عزلتنشینی کنج خانه را به تلاش و پویش ترجیح دهد.
. طبعاً مراقبت از حیاتاجتماعی و معاشرتها در ایام فراغت یک ضرورت غیرقابل انکار است که متأسفانه نداشتن توانایی در مدیریت و امکان تدارک نیازها و خواستهها موجب میشود عمده والدین و فرزندان نتواند با این زمانهای خلأ و پِرت کنار آمده و یا با برنامهریزی صحیح به یک نتیجه و هدف ملموس و مطلوب نائل شود و بنابراین نتیجه آن میشود که عمدتاً تابستانهای ما از حالت نوش وفور اوقات فراغت به نیش عیب ازدیاد زمان بطالت استحاله شده است.
در این میان جای تعجب است که بهرغم سالها تجربه گذران اوقات فراغت تابستان واذعان و اعتراف به حقیقت هدررفت صدها میلیون ساعت از وقت و زندگی میلیونها نوجوان و جوان بیکار هنوز نتوانستهایم به راهکار و دستورالعمل مشخص و مدونی در رفع این معظل برسیم. گو اینکه هر سال نیز شاهد ارائه آمارهای عجیب و قریب و بعضاً توهمی برخی ارگانها و نهادهای متولی این امر بوده و هستیم که مدعی پیشگامی در حل این معضل شدهاند اما مشاهده آنچه که در جامعه میگذرد با باور این حقیقت که ایشان توانسته باشند در بهترین حالت نسبت به مدیریت، ساماندهی و مفیدسازی حداقل یکدهم از این زمان توفیق حاصل کرده باشند نیز بسیار دور از ذهن است. باید اعتراف کرد میان حقیقتهای موجود در جامعه ما و آنچه که به عنوان نوستالوژی گذران اوقات فراغت سالم یک جوان ( خواه دختر یا پسر) در جامعه انتظار میرود فاصلهای است بین زمین تا آسمان که البته در هر طبقه آن نیز انواع و اقسام مشکلات از مالی گرفته تا محدودیت در کمیت و کیفیت خدمات جا خوش کرده و دم بهساعت دست و پای والدین و فرزندان را به خویش بند میکند.
اینکه در ابتدای سخن عنوان شد تابستان به نوبه خود زمینه بسیار مناسب و مهیایی برای بروز انواع و اقسام ناهنجاریها و کجرفتاریها در بین جوانان نوجوانان خانواده و جامعه شده طبعاً سخنی از سر سیاهنمایی و تارنمایی نیست؛ بلکه حقیقتی است واضح و آشکار که ماحصل نبود تدبیر و فقدان برنامههای مشخص اجتماعی در خصوص چگونگی گذر کمی و کیفی از چنین رویداد طولانیمدت است.
به هر تقدیر تابستان امسال نیز با گرما خواهد آمد و هیزم زمان بیکاری میلیونها نوجوان و جوان برآن اضافه خواهد شد حال این حرارت منتج به حُسننعمت و خیر خواهد شد و یا ماحصل عمری را خواهند سوزاند وابسته به دید و نگاه امروز والدین و جامعه به این امر دارد وگرنه اگر به این قشر بیکار باشد که باید گفت: (بامدادان که تفاوت نکند لیل نهار، پس بادا باد که هر چه آید خوش آید )
بیایید با نگاهی واقعبینانه وبه دور از هرگونه آمار و ارقام، و یا وعده وعید سر خرمن، همایش و جلسات صوری و بینتیجه کمی و فقط کمی به فکر روزهای پر تکراری باشیم که وقتی صبح نوجوانان و جوانان چشم بازمیکنند نمیدانند امروز دیگر چه باید بکنند ؟ کجا بروند ؟ و...