ورزش همدان چند سالی است که در لیگهای برتر ورزشهایی چون فوتسال، فوتبال، والیبال و بسکتبال که علاقمندان زیادی دارند، نماینده ندارد و روند فعلی هم بیانگر این است که در آینده نزدیک خبری از تیمداری در سطوح حرفهای نخواهد بود.
پایکوبی علاقمندان به والیبال در سالن پیر ابنسینا در روزهایی که یکی مثل آرمین تشکری و امید اسمی را داشتیم، پیوند عمیق و احساسی بسکتبالدوستان همدانی با "مارش"، آسمانخراش جذاب آمریکایی در روزهایی که پگاه دوستداشتنی را در لیگ برتر بسکتبال داشتیم، شعار "شیر شیران آمده" درست در روزهایی که صادق گودرزی، میثم مصطفیجوکار و سعید ابراهیمی را روی تشک میفرستادیم و آن همه خاطره خوب با پاس بزرگ در لیگ برتر فوتبال ایران، حالا فقط برای ما و همه علاقمندان به ورزش مادستان یک خاطره است. و شاید دیگر یک رویای دستنیافتنی!
به راستی مردم همدان کِی میخواهند از ورزش لذت ببرند؟! راهیابی فلان ورزشکار به تیم ملی، یا مثلا افتتاح فلان پروژه در جایجای شهر خوب است و هیچکس منکر این نیست که این دست اقدامات به پویایی ورزش کمک خواهد کرد. اما بهراستی چه زمانی قرار است از این پروژهها و از ظرفیت خوب همان نفراتی که همیشه راهی تیمهای ملی میکنیم، نهایت بهره را برده و با تیمداری در سطوح حرفهای کاری کنیم که مردم هم از زیباییهای ورزش لذت ببرند؟!
نیمنگاهی به اطرافمان که بیندازیم، پیدا و پنهان ورزش همدان برایمان برملا میشود.
مثلا در بسکتبال سال گذشته اراک شهر چسبیده به ما در لیگ برتر تیم داشت. شهری مثل کاشان هم با حمایت شهرداری تیمداری کرد و شیراز، آبادان و گرگان هم دیگر شهرهایی بودند که در بسکتبال نماینده داشتند.
در لیگ برتر والیبال شهرهای کوچکی مثل ورامین و اردکان سابقه تیمداری در لیگ برتر دارند و اتفاقا متین ورامین همیشه یکی از تیمهای خوب لیگ برتر است. در فوتسال هم شهرهایی مثل ساوه، قم (دو تیم)، قرچک و ورزقان در لیگ برتر تیمداری میکنند.
در فوتبال هم اگر لیگ برتر را فاکتور بگیریم، پراکندگی تیمها در لیگ دسته اول گسترده است و شهرهای کوچکی مثل بابل، ماهشهر، سیرجان و مسجدسلیمان در این دسته از مسابقات تیم دارند.
ورزش همدان اما دقیقا کجای روزگار ایستاده است؟! در این مجال خیلی با فوتبال و پاس که با دست خودمان آسمانش را تیره و تار کردیم، سر و کار نداریم و حضور قهرمان آسیا در لیگ دسته دوم، نتیجه ندانمکاری خیلی از مردانی است که از فوتبال کمترین سررشته را هم نداشتند.
اما در رشتههای دیگر چرا باید این وضعیتمان میشد؟ لابد آقایان این چندخط را که بخوانند گارد میگیرند که همدان صنعتی نیست و اسپانسر نداریم. این حرف درست؛ اما آیا همه این شهرها که اتفاقا عمدا نام تکتکشان را آوردیم، صاحب صنعت و کارخانجات و بخش خصوصی دست به جیب هستند؟!
نکته مهمتر اینکه خیلی از همین شهرها که اسمشان را آوردیم در برخی رشتهها آنچنان که باید صاحب سبک نیستند و نیروی انسانی توانمند هم ندارند. اما همدان در رشتهای مثل والیبال در حال حاضر بیش از پنج ملیپوش دارد و میطلبد این خطه صاحب نماینده در لیگ برتر باشد.
البته در این میان نباید از نقش پررنگ شهرداری همدان به راحتی عبور کرد. امیدواریم شهردار جدید همدان نگاه ویژهای به ورزش قهرمانی و حرفهای داشته باشد تا همانند شهری مثل اراک که از جمله شهرهای بزرگ صنعتی کشور محسوب میشود، شهرداری به عنوان حامی بزرگ ورزش، حمایتی اورژانسی از ورزشهایی چون بسکتبال یا والیبال داشته باشد.
مردم همدان دلتنگ روزهای ورزشی خوبی هستند که در ذهنشان نقش بسته است. حرف درست را آرمین تشکری زده بود که "این شهر چیزی کم از بقیه شهرها ندارد، فقط مدیرانی میخواهد که قلب بزرگ داشته باشند".
امیدواریم خاطرات خوب ورزش همدان در دهه 80 که با تیمداری در لیگهای مختلف ورزشی رقم میخورد، دوباره تکرار شود.