خانه تاریخی ضرابی که محل استقرار معاونت میراث فرهنگی بود در ماههای اخیر خالی مانده است. کارشناسان میگویند در صورت خالی ماندن خانههای تاریخی رخوت و تخریبهای تدریجی انتظار آن را خواهد کشید. از میدان آرامگاه بوعلیسینا به سمت میدان امام ابتدای خیابان بوعلی شهر همدان کوچهای قرار دارد که به نام کوچه بیمه مشهور است. انتهای بنبست شریفزاده در این کوچه یک خانه تاریخی جای خوش کرده است که به نام خانه ضرابی مشهور است. 27 سال پیش این خانه به عنوان یک اثر تاریخی راهی فهرست ملی آثار شد و آن زمان با شماره ثبت ۳۰۴۰ در این فهرست به ثبت رسید. از آنجا که این خانه در تملک میراث فرهنگی استان قرار دارد سالها پس از مرمت به خانه جهانگردی تغییر نام داد و بخشهایی که مرتبط به امور گردشگری این سازمان بود در این خانه مستقر شد. انتخاب این کاربری در سالهای پیش شاید فرصتی بود تا گردشگران در صورت اطلاع راهشان را کج میکردند و میرفتند تا معماری خاص این خانه را از نزدیک ببینند. اما در یکی، دو سال اخیر کاربری این خانه دچار تغییراتی بر اساس تصمیمگیریهای میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان شد. بر اساس این تصمیمگیری خانه ضرابی محل استقرار معاونت میراث فرهنگی شد و به شکلی تبدیل به یک فضای اداری شد.
این کاربری برای این خانه تاریخی حتی با چنین معماری متمایز این مکان را به یک سکوت طولانی فرو برد. حالا یک ماهی است این خانه از معاونت میراث فرهنگی بودن هم خالی شده است. حال کارشناسان میراث فرهنگی بر این باورند اگر این خانه تاریخی با معماری ایرانی مانند دیگر بناهایی همچون حمام قلعه و حمام حاجی پس از مرمت به مدت طولانیتری خالی بماند آیندهای جز سکوت و رخوت پیش روی نخواهد داشت. چه بسا این عدم کاربری خانههای تاریخی به مرور به رخوت دچار کند.
یک کارشناس ارشد معماری میگوید: خانه ضرابی میتواند به یک کارگاه آموزشی زنده برای ارایه تکنیکهای معماری به دانشجویان رشته معماری تبدیل شود. از نگاه وی امروز که شهر ها با چالشهای بزرگی همچون دور بودن از تکنیکهای معماری دستوپنجه نرم میکنند خانههای تاریخی میتوانند یک الگوی مناسب برای طراحیهای معماران امروز منطبق با اصول معماری دیروز ایران باشد.
مهرداد عاییش میگوید: نگهداری بافت تاریخی و ابنیه به جای مانده از گذشته اگر حتی در بهترین حالت صورت بگیرد، بدون ارتباط پیدا کردن با متن زندگی اجتماعی نمیتواند نقش خود را برای بازیابی هویت شهری و اجتماعی فعلی بازی کند.
وی گفت: هویت شهرها و جغرافیای اجتماعی جوامع یک موقعیت سیال و پویا است که در ارتباط با زندگی مردم معنا پیدا میکند. بر این اساس بازیابی هویت فرهنگی و اجتماعی شهرها با تکیه بر موقعیت موزهای بناها و بافتهای تاریخی امکانپذیر نیست.
وی ادامه داد: شهرهای فعلی ما خصوصاً در سالهای اخیر با یک بحران بزرگ هویت مواجه شده اند که در این بحران عناصر سازنده شهر دیگر نه ارتباط فرهنگی با تاریخ ما دارند و نه ارتباط مفهومی و کارکردی با یک زندگی مطلوب و تقریباً ایدهآل.
عاییش افزود: حل این بحران نیازمند دو اقدام است؛ اول اینکه بین معماری و ساخت شهری گذشته و تاریخی شهرها که دارای مفهوم و کارکردی عمیق بوده با وضعیت امروز شهرسازی ما ارتباط بر قرار شود و دیگر اینکه به موازات این سعی در ایجاد ارتباط بین نیازها و زوایای زندگی امروز با شهرسازی انجام شود.
عبداللهی با بیان اینکه ارتباط بین شهر و معماری اصیل ایرانی از چند دهه قبل به کلی قطع شده، توضیح داد: نگهداری بافت تاریخی و ابنیه به جای مانده از گذشته اگر حتی در بهترین حالت صورت بگیرد، بدون ارتباط پیدا کردن با متن زندگی اجتماعی نمیتواند نقش خود را برای بازیابی هویت شهری و اجتماعی فعلی بازی کند.
این کارشناس ارشد معماری گفت: هویت شهری در مفهوم زندگی بازسازی میشود و از همین منظر باید بتوانیم تجربه پیوند زندگی و معماری اصیل ایرانی را به نسلهای فعلی منتقل کنیم که این کار از طریق دادن کاربریهای جدید به بناهای تاریخی امکانپذیر خواهد بود؛ چراکه مناسبات روزمره را به کالبد تاریخی معماری ما میبرد. به عبارتی احیاي بناهای تاریخی زمینه حفظ اصالت سبک زندگی ایرانی میشود.
وی توضیح داد: اگر جامعه بتواند سبک زندگی در فضایی متفاوت از آپارتمانهای امروزی را با شاخصههای خاص خود تجربه کند، امکان انتقال این تجربه به شکل سازندهتر به زندگی امروزی وجود خواهد داشت و هیچ راهی بهتر از این نیست که از معماری خانههای تاریخی دیروز بهره ببریم.