همدان امروز در نقطهای قرار دارد که میتوان آن را «تقاطع حساس اقتصاد و توسعه» نامید. در سالهای اخیر، سرمایهگذاریهای قابلتوجهی در حوزه گردشگری انجام شده است؛ از ایجاد هتلهای مدرن و مراکز همایش گرفته تا بهسازی مسیرهای دسترسی و ارتقای زیرساختهای اقامتی. این تلاشها نشانهای روشن از عزم مدیریتی برای تقویت جایگاه گردشگری استان است. اما پرسش کلیدی اینجاست که چرا با وجود این زیرساختها، هنوز همدان در جایگاه شایسته خود در نقشه گردشگری ملی و فراملی قرار نگرفته است؟
این پرسش، نه برای انتقاد صرف، بلکه برای تکمیل مسیر توسعه و بهرهگیری حداکثری از ظرفیتهای موجود مطرح میشود. در فضای مدیریتی جدید استان، انتظار میرود رویکردی متفاوت و نتیجهگرا در پیوند میان زیرساخت و بهرهبرداری شکل گیرد؛ رویکردی که از «پروژهنگری» فراتر رفته و به «مدیریت مقصد یکپارچه» برسد.
داشتن هتل 4ستاره، سالن همایش بینالمللی یا جادهای مناسب، تنها بخشی از معادله گردشگری است. آنچه این زیرساختها را به رونق اقتصادی تبدیل میکند، نحوه اتصال آنها به زنجیره کامل خدمات گردشگری است. امروز، بخشی از سرمایهگذاریها در همدان به دلیل نبود برنامه منسجم بهرهبرداری، اثرگذاری محدودی دارند. اینجا نقش مدیریت یکپارچه و هدفمند، حیاتی است.
در جهان امروز، برندسازی مقصد به اندازه ایجاد زیرساخت اهمیت دارد. همدان با پشتوانه تاریخی، فرهنگی و طبیعی کمنظیر، میتواند صاحب یک برند گردشگری قدرتمند باشد، اما نبود روایت واحد و بازاریابی هدفمند سبب شده این برند شکل نگیرد. فضای مدیریتی کنونی میتواند با تدوین استراتژی بازاریابی پایدار و حضور جدی در بازارهای منطقهای و بینالمللی، این خلأ را پر کند.
گردشگری، میانبخشیترین عرصه توسعه است و بدون هماهنگی همه دستگاهها، نتیجه مطلوب حاصل نمیشود. تعدد متولیان و موازیکاریها، بخشی از انرژی و منابع را هدر میدهد. ایجاد یک «ستاد راهبری گردشگری استان» با حضور همه ذینفعان، میتواند هماهنگی را به نقطه مطلوب برساند؛ اقدامی که در دوره جدید مدیریتی، هم ظرفیت قانونی و هم ضرورت عملی دارد.
گردشگری زمانی توسعهمحور میشود که اثرات آن در زندگی مردم محلی دیده شود. در همدان، صنایعدستی، بازار سنتی و خدمات محلی هنوز آنطور که باید با جریان سفر پیوند نخوردهاند. آموزش جوامع میزبان، تقویت زنجیره تأمین محلی و ایجاد بستههای سفر با محوریت خرید و تجربه بومی، میتواند این پیوند را فعال کند. این، همان نقطهای است که توسعه را از روی کاغذ به واقعیت ملموس تبدیل میکند.
شرایط اقلیمی همدان سبب شده بخش زیادی از سفرها به نیمه نخست سال محدود شود. اگر قرار است سرمایهگذاریهای انجامشده بهرهوری حداکثری داشته باشند، باید برای زمستان نیز تقاضا ایجاد شود؛ از گردشگری برف و کوهستان تا جشنوارههای فرهنگی و بهرهگیری از ظرفیت گردشگری سلامت. این تغییر رویکرد، در دوره مدیریتی جدید میتواند به اولویت تبدیل شود.
همدان به بازارهای مهمی چون عراق، ترکیه و کشورهای آسیای میانه نزدیک است و اشتراکات فرهنگی و تاریخی قابلتوجهی با آنها دارد. حضور در این بازارها با دیپلماسی گردشگری فعال، توسعه پروازهای مستقیم و تربیت راهنمایان چندزبانه، میتواند همدان را به یک مقصد فرامرزی مطرح تبدیل کند. این حوزه، از جمله فرصتهایی است که نیازمند اراده مدیریتی و اقدام فوری است. همدان امروز نه در آغاز راه گردشگری است و نه در نقطه پایان. سرمایهگذاریها و زیرساختهای قابلتوجهی فراهم شده، اما برای تبدیل این ظرفیتها به ثروت پایدار، باید از نگاه پروژهمحور به نگاه سیستمی و مقصدمحور عبور کرد.
تحول مدیریتی اخیر در استان، فرصتی تازه برای اصلاح مسیر و ایجاد هماهنگی واقعی میان بخشهاست. اگر این فرصت با برندسازی هدفمند، پیوند با اقتصاد محلی، توسعه گردشگری چهارفصل و ورود فعال به بازارهای بینالمللی همراه شود، گردشگری میتواند به یکی از ستونهای اصلی اقتصاد همدان تبدیل گردد؛ ستونی که هم اشتغال ایجاد کند، هم هویت فرهنگی استان را در سطح ملی و جهانی برجسته سازد.
در این تقاطع حساس، انتخاب مسیر درست نه فقط وظیفه مدیریت استان، بلکه خواست و مطالبه مردم و فعالان اقتصادی است. مسیر آینده، همانقدر که به تصمیمات امروز وابسته است، به اراده برای اجرای آن تصمیمات نیز گره خورده است.
محمد حقی