شوکِ ناشی از تبعات تحریمها، انهدام هواپیما و گزارشهای خبریِ حاکی از جریاناتِ ناامنی در ایران از پاییز سال گذشته بر پیکره شکننده و آسیبپذیر گردشگری ایران تأثیر نامطلوب خود را گذاشته و به روگردانیِ بازار بین المللی از این سرزمین منجر شده بود که سر و کله یک میهمان ناخوانده و بیماری ناشناخته پیدا شد و پیرو آن، متولیان این حوزه، بازار داخلیِ سفرهای عیدانه را نیز از دست دادند و در یک کلام گردشگری در ایران مزید بر علت فجایع اقتصادی پیشین، بهانه ای مضاعف یافته و زمینگیر شد. این روزها همانگونه از یک سو مشغله متخصصان حوزههای بهداشت و درمان که در ساعات طولانی و به دور از خانه و خانواده، به رسالت انسانی خویش در باب نجات جان انسانهای مبتلا به ویروس کرونا میپردازند، رو به افزایش است؛ از سوی دیگر شمار کارکنانی که در هتلها و صنایع وابسته، شغل خود را از دست می دهند، نیز روزبهروز بیشتر می شوند. شاخصِ اشغال تختهای بیمارستانی به شدت بالا و شاخص اشغال تختهای واحدهای اقامتی به شدت پایین آمده و این یعنی بحران!
اینگونه که پیداست، شاخص مناسب، گاه میتواند در عین سادگی بیانگر یک وضعیت کلی آشفته بوده و در واقع ارتقای ناگهانی آن، اغلب قادر است در هم پیچیدگی اوضاعِ اجتماع و سازمانی را نمود بخشد. در شرایط فعلی، نظر به اینکه پیشگیری از ابتلا به این بیماریِ همهگیر با تجویزِ قرنطینگی، عموم مردم را ناگزیر به حبس و حصر خانگی کرده، اخبار ناگوار و مهم تر از آن الزامِ مواجهه مداوم و ایثارگرانه کادرِ درمان با بیماران و متأسفانه مشاهده مرگِ تعداد قابل توجهی از مبتلایان و چه بسا از دست رفتن عده زیادی از فداکاران در حوزه پزشکی و پرستاری، علاوه بر بحرانهای اقتصادی، یک بحران بزرگ روانی نیز ایجاد کرده است.
از آنجا که در تعریف مدیریتِ بحران، به سالمسازیِ پس از وقوعِ بحران نیز پرداخته میشود، بسیاری از نظریهپردازان علم مدیریت باور دارند، بحران، همانطور که نشانگر یک مانع، آسیب، ضایعه یا تهدید است در بطنِ آن همواره فرصتی نهفته است و اغلب از واژهای چینی که برای «بحران» وجود دارد، به تمثیل بهره میبرند، زیرا این واژه در زبان چینی از همان حروفی تشکیل شدهاست که «خطر» و «فرصت» را شکل دادهاند. به جبرانِ از جان گذشتگی رزمندگان جبهه های سلامت، در بحرانی این چنین و ترجیح آنچه رسالت حرفه ای ایشان ایجاب می کند که با دوری از خانه و خانواده حتی در لحظه تحویل سال، به خدمت مشغول باشند؛آنچه نیازمند تأمل است این است که به پاس زحمات این ایام و با در نظر گرفتن حقوق انسانی در بحث بهداشت کار و ارگونومی می بایست برای کاهشِ آسیبهای شغلی و ترمیم صحت و سلامت روح و روان آنها با مراقبتهای معنوی، برای حفظ و بقای حضور و وجود این افراد در سازمانهای انسانی تمهیداتی اندیشه کرد.
همه میدانیم در زبان انگلیسی واژه hospital به معنای بیمارستان با واژه hospitality به معنای میهماننوازی دارای یک ریشه است، قطعا ریشهیابی این دو واژه اگرچه بسیار شیرین، اما در این فرصت اولویت بهشمار نمیآید و تنها به یک دلیل از همریشه بودن این دو واژه در بحران کرونا بهره میبریم، اینکه هردو واژه به منزله پناهگاهِ افراد برای بهبودِ احوالاتِ روحی و جسمی جایگاهی تعریف شده و ملموس دارند و آنچه قابل تأکید است این است که قطعاً در پساکرونا اکسیر و مرحم درمانگر بشر، صنعت گردشگری خواهد بود. صنعتی که اگرچه امروز جان نحیفش، مغلوب بحرانها شده است اما در راستای CSR مخفف (corporate social responsibility) که به معنای مسئولیت اجتماعی است، اعلام آمادگی می نماید، زیرا ارگانهایی مثل جامعه هتلداران، اتحادیههای اصنافِ مرتبط با حوزههای فراغت و از همه مهمتر وزارت میراث فرهنگی و گردشگری و وزارت بهداشت و درمان در یک همکاری اصولی در روزگار پساکرونا، قادر خواهند بود با ایجاد فرصتهایی مناسب و اقتصادی، امکاناتی برای سفر کادر درمان به همراه خانواده، فراهم کنند تا به این ترتیب یک حمایت دو جانبه از دو حوزهای که متحمل رنج و فشار زیادی در زمان بحران بیماری شدهاند، صورت پذیرد. در همین راستا پیشنهاد میشود چنانچه سازمانهای متولی توجهی به این مهم نداشتند، بنگاههای اقتصادی مرتبط با گردشگری و فراغت با در نظر گرفتن تخفیفهای ویژه و پاسداشت ساعیان کادر درمان، به صورت خودجوش به بازارسازی برای ایفای نقش اجتماعی خود اقدام کنند، زیرا به نظرِ نگارنده آنچه بازار امروز نیاز دارد فراتر از بازاریابی، بازاریاری است... همانطور که تیم درمان در روزهای سخت ضعف جسمی بیماران کرونایی کنار این قشر ماندند، امید آن میرود که در پساکرونا، صنعت همیشه توانمند و پشتیبان گردشگری نیز با در نظر گرفتن سیاستهای تشویقی، یادمان تلخ این بیماری مهلک را با شیرینی اقامتی مطلوب و به یاد ماندنی و به لطف یک پذیرایی در خور منزلت فرشتگان سلامت در ضمیرشان جاودانه سازد و مسکّنی خاطرهساز و التیامی بر آلام تلخ این عزیزان سختکوش باشد.