اين نکته را بنا بر ارقام و آمار موجود همه اهل فنهاي اين عرصه تأييد ميكنند، جاي دوري نميرويم، همين استان به جا مانده از دورههاي هزار هزار سال پيش را كه سقفش آسمان من و شماست و زمنيش خاك پاك شهر پدري و مادريمان است ، مثال ميزنيم .
اگر زمانی در 12 ماه سال در کوچه و خیابانهای شهر گردشگران خارجی و داخلی را دیدید و اگر هتلها خبر از اشغال 50 درصدی در همه فصول دادند و اگر نام همدان همچو نام پرآوازه شهرهای پرگردشگر در نقشه های جهانی جای خوش کرد می توانید گفته چند خط بالاتر نگارنده را نقض کنید .
· یک تصمیم در سایه بی آبی
چند صباحی است که كشاورزي و دامداري نخستين دلايل چرايي توسعهيافتگي ديروزهاي همدان در پس كمآبيها پنهان شدند و صنعت هم هرگز راهش را به اين شهر كج نكرد و ما مانديم و يك محور توسعه بهروز و مدرن محوري كه هرچه نداشت اما نامي پرآوازه و عنواني به روز داشت.
از سالها پیش قرار بر آن شد تا با توسعه صنعت گردشگري همدان توسعه يابد. اين مهم از ابتداي دولت يازدهم بيش از پيش زير ذرهبين و تأكيد مديران رفت اما اگر بخواهيم منصفانه به آن نگاه كنيم، بايد بگويم فقط در گستره تأكيدات راه پيدا كرد نه اينكه آب از آب تكان نخورد نه... اما به واقع راه آن چشمانداز ترسيم شده پروپيمان كه قرار است در سال 1404 به آن دست پيدا كنيم، آنقدر به نقطه ايستادن امروز دور است كه به نظر ميرسد راه درازي در پيش است و شاید حتی لازم شود ساعت رسیدن به چشم اندازهای ترسیم شده را به عقب بکشانیم .
· روزگاری که تاریخ شکل گرفت
روزگاري دامداري و كشاورزي شغل اصلي مردمان اين سرزمين بود. همان روزگاري كه بر اساس قصههاي تاريخي دياكو، پادشاه ماد آمد و بر فراز هگمتانه ايستاد و يك جانشيني را باب كرد و يك قصر 7 ديواره با پيشهها و مشاغل جداگانه ايجاد كرد و زندگي در كنار نهرهاي جاري جان گرفت.
روزگاري اين سرزمين آب و آبادانياش ميچربيد به هر چه صنعت و هنر است. آن روزها حال و احوال خوش كشاورزي و دامداري دليل بر آن شد تا هر حكومتي در گوشه و كنار ايران پا ميگيرد، همدان هم رد پايي از پايتخت فصلی ، مذهبي و سياسي شدن بی بهره نماند .
زير سايه الوند ؛ اينجا در شهري كه طبيعت آن ، من و تو را محصور به كوه و كمر كرده است، روزگاري دور که امروز دوره های تاريخی نام گرفته است ، آثاري مختلف بنا شد. يكي روي خاك و هزار و يكي زير خاك قرن به قرن گذشت، نسل به نسل گذشت تا تاريخ رنگ كهنگي گرفت و هر آنچه در كاوشهاي باستانشناسان رخ نمايان كرد، اشيا و دوار تاريخي به دست آمده از دیروزها نام گرفت و بهانه شد برای به دنیا آمدن یک صنعت مدرن، به نام گردشگري، صنعتي كه از روز اول آمد تا توسعه را موجب شود اما هم آنها که موجب این اتفاق شدند با نداشتن پول و برنامه این طفل صغیر را در جا پیر کردند .
روزگار بهروز شد، كهنگي عزت و اعتبار پيدا كرد، لايههاي تاريخي كه از دل خاكها سر بيرون آورد ، جايگاه همداني به وسعت تاريخ خود نمايان كرد و پسوند و پیشوندهایی چون پایتخت تاریخ و تمدن ایران زمین را به خود نهاده دید .
· یافته هایی که تاریخ ساز شد
برنامهريزان امروز و مديران ديروز نشستند و بريدند و دوختند و گفتند حالا ديگر روزگار بهره گرفتن از تاريخ زنگار گرفته ديروزهاست تا به واسطه آن صنعت مدرن گردشگری رخ نمایان کند . هر روز يك شيء مكشوفه سر از لايههاي تاريخي تپه ها و سایتهای تاریخی سر برآورد و به سندیت تاریخی همدان اعتبار بیشتر افزود .
ديروزها هموغم متوليان امور در ميراث فرهنگي كندوكار و كاوش بود، گروههاي مطالعاتي و باستانشناسان باانگيزه يافتن يافتهها گردهم ميآمدند و هگمتانه، گيان، نوشيجان و تپه پيسا يكي پس از ديگري در دست كاوش ميگرفتند تا هر آنچه يافت ميشود را زبان گوياي سرزميني كنند كه امروز به تاريخ و مدنيت و داشتههايش مينازد.
آن روزها صندوقچههاي اسرار نهفته در دل خاك حرفهاي بسيار براي گفتن داشت. آن روزها آب و آباداني و راه و هوا حرف اول را براي برجسته شدن يك شهر يا ديار ميزد اما امروزها حرف و كلامها تغيير كرده است . از روزي كه دامنه مطالعات و كاوشها كوتاهتر شد و شعاع گستره تلاشها براي دريافتهاي تاريخي در همدان كمتر شد، وضعيت مدرن گردشگري همچون طفلي كه هنوز در گيرودار آب و دانه است از ميان مسیر های پر پیچ و خم چشماندازهاي متعدد سربرآورد تا ناجي اقتصاد اين ديار شود.
· قد و قامت گردشگری اندازه اعتبارش نیست
وقتي گردشگري محور توسعه همدان شد سخنرانی و جلسات و ایجاد شغلهای مدرن نقطه ثقل محافل شد ، اما ! تخصيص اعتبار به مسيرهاي توسعه در همان قد و اندازه خود باقي ماند. وقتي گردشگري محور توسعه شد، حتي نتوانستيم راهكاري براي همگان شدن با تكنولوژيهاي روز همچو برندسازي، بهروز بودن سايتهاي اطلاع رساني، تبليغات ديجيتال، راهاندازي موزههاي مجازي درآمدزايي كلان از ورود توريسم راهاندازي مسيرهاي واقعي گردشگري تربيت راهنماهاي گردشگري چندزبانه رستورانهايي با منوهاي خاص غذاهاي محلي، بستهبندي صنايع دستي با برندهاي مشخص و... موارد بسيار ديگر قدم از قدم برداريم.
اينها همه به كنار حتي نتوانستيم بنشينيم و برنامه بريزيم برای نمایاندن داشته هایمان ؛ نتوانستیم فيلمسازان و هنرمندان و فيلمنامهنويسان را مجاب كنيم از همان تاريخ ديروزهايمان در لايهلايههاي مكشوف فيلم بسازند آن هم نه فیلمی که فقط عنوان فیلم را با خود یدک کشد فیلمی که همه را برای دیدن به سینماها بکشاند .
· تاریخ را فیلم کنید
تصور كنيد فيلمي ساخته شود از آن روزهاي شكل گرفتن هگمتانه، هنگمتانه یا محل تجمع ايرانيهاي ديروز، تصور كنيد فيلمي ساخته شود از شهرهاي زيرزميني سامن و ارزانفود و تصور كنيد مانند فيلمهاي تاريخي جهان بر اساس نام و نشان های يافته شده در مطالعات تاريخ ديروز شاهد پيشرفت گردشگري امروز باشیم این یعنی همان دستیابی به هدف و توسعه ..
این مهم تا زمانی که باور نکنیم برنامههاي مدون براي كسب درآمد از گردشگري ريشه در تاريخ و حفظ و احياي آنها دارد محقق شدنی نیست .
مهم است باور کنیم ؛ پيش از آنكه با گردشگري مدرن همراه شويم، بايد گردشگري نوستالژي و تاريخی را احيا كنيم . بايد داشتههاي تاريخي را مطرح كنيم. بايد با درآميختنها داستانهاي تاريخي وهنر سينما در عرصه ملي و جهاني حرف براي گفتن داشته باشيم. بايد براي اين مهم نظرات كارشناسان و برنامهريزان واقعي در حوزه گردشگري را ارزيابي كنيم.
گردشگري در شعار تنها نميتواند محور توسعه باشد. اين محور توسعه اعتبار ميخواهد، خلاقيت و اسناد و تكنولوژي و زمينههاي مستعد براي سخن گفت از داشتهها ميخواهد. امروز به بهانه روز جهاني گردشگري كافي است از چهارديواري جلسات سركي به بيرون كشيم و دريابيم زير آسمان همين شهر ايدهها و طرحهاي بسياري براي دستيابي به توسعه است كه سالهاست نه ديده ونه شنيده نشدهاند. آنها را جدي بگيريم تا حال اين طفل نوپاي گردشگري در نوجواني رو به وخامت نرود.