بهمنماه سال 98 وقتی به یکباره اعلام شد چند هزار پرنده مهاجر در تالاب میانکاله بهگونهای مشکوک تلفشدهاند، کسی فکر نمیکرد شومی و بدشگونی این اتفاق عجیب، اندکی بعدتر دامن انسانها را هم بگیرد.
درباره وقایعی که این روزها رخ میدهد هیچکس نسخه قطعی ندارد و روزنامهنگاران نیز بهعنوان بخشی از آحاد ملت بزرگ ایران، برای نخستین بار از صمیم قلب آرزو میکنند که وعدههای خوشبینانه مبنی بر پایان چندروزه و چندهفتهای شیوع بیماری با همکاری مردم رنگ واقعیت بگیرد و این بیماری چه هیولا یا چیزی در حد آنفولانزا، از این مملکت رخت بربندد، با وجود این چنانچه گفتهاند سپیدهدمان شکوهمند و تلألو روشنایی طلوع، معمولاً پس از پشت سر گذاردن سیاهی مطلق شب هویدا میشود.
پیش از سال 98 که حوادثی مانند آتشسوزی پلاسکو، غرق شدن تانکر سانچی، زلزله کرمانشاه و ... بحث داغ صفحات مجازی بود و هشتگهای «باز هم تسلیت» و «به شادی نیازمندیم» پرشمار تبادل میشد، کسی فکرش را هم نمیکرد در سال 98 مسائلی رخ دهد که تمام این وقایع در کنار آن کوچک و ناچیز جلوه کند.
نوروز 98 برای مردم ایران در ۲۳ استان بهویژه گلستان، مازندران، لرستان و خوزستان با سیلی مهیب آغاز شد و بسیاری از ما روزهای نوروز گذشته را به یاد داریم که صحنههایی از ویرانی منازل و آوارگی هموطنان کام همه را تلخ کرده بود و در کنار آن جلوههایی از همدلی و تلاش برای آبادانی و بازسازی هم دل ایرانیان را به کنار هم ماندن گرم میکرد.
در آن سیل نزدیک به 70 نفر از هموطنان در لرستان و خوزستان جان خود را از دست دادند و چندین جانباخته سیل دروازه قرآن شیراز هم تا مدتها بحث محافل بود.
در همین سال خبری مبنی بر ابتلای جمعی از مردم روستای چنارمحمودی لردگان به ایدز منتشر شد که گویا از حوالی شهریور تا مهرماه به طریقی به این ویروس آلوده شده بودند، هرچند که به طور دقیق مشخص نشد که عامل این ابتلای جمعی چه بود.
این روزها که مقامات ارشد کشور احتمال حمله بیولوژیک را جدی دانسته و کارشناسان از تغییرات انسانساز ویروس خانواده کووید به سمت شاخصهای ویروس ایدز سخن میگویند شاید بازخوانی هر حادثهای از قبیل آنچه در لردگان اتفاق افتاد یا موارد فوت توسط آنفلوانزای N1H1 و حتی اقداماتی از قبیل جمعآوری مایع بزاق از ایرانیان با هدف کمک به برخی بیماران اهمیت مضاعفی داشته باشد، حتی اگر این سناریوها بسیار بدبینانه و دور از ذهن محسوب شود.
نیمهشب ۲۴ آبان ۹۸ سهمیهبندی بنزین دوباره آغاز شد و قیمت هر لیتر بنزین سهمیهای هزار و ۵۰۰ تومان و نرخ هر لیتر بنزین آزاد به 3 هزار تومان افزایش یافت. بهدنبال اعلام این خبر، از شامگاه ۲۴ آبانماه اعتراضاتی در برخی شهرهای کشور رخ داد که متأسفانه به جان باختن تعدادی از هموطنان منجر شد.
دی ماه 98، بارش بارانهای سیلآسا در جنوب شرق کشور آغاز شد و استانهای سیستانوبلوچستان، کرمان و هرمزگان را تحت تأثیر قرار داد؛ اما اوضاع سیستانوبلوچستان بدتر از 2 استان دیگر ارزیابی شد.
بهدنبال بالاگرفتن تنش بین ایران و آمریکا، در همین ماه پرواز شماره ۷۵۲ هواپیمایی بینالمللی اوکراین از مبدأ تهران به مقصد کییف هدف شلیک پدافند هوایی قرار گرفت و ساقط شد و همه ۱۷۶ سرنشین این پرواز جان باختند؛ در ادامه ضمن برگزاری مراسم عزاداری در شهرهای مختلف پارهای اعتراضات نیز توسط گروههایی رخ داد که خوشبختانه بهگونهای قابلقبول مدیریت شد و حواشی خاصی در پی نداشت.
بهمنماه بیش از ۱۰ هزار پرنده مهاجر که برای گذران زمستان به تالاب میانکاله، شرق استان مازندران، آمده بودند، به کام مرگ فرو رفتند و ازآنجاکه متأسفانه در کشور ما پروندههای مختلف از این قبیل تا سالها در افکار عمومی باز میماند، در اینباره هم بهطور دقیق مشخص نشد که آیا همانند مرگ دستهجمعی عقابها در سروستان فارس، دلیل تلف شدن پرندگان مسمومیت بود یا نوعی بیماری مرموز که همچون فیلمهای ژانر وحشت پیشدرآمد فجایع بزرگتر بوده است.
در فهرست مشکلات سال 98 باید به رکود اقتصادی که از سال 97 آغازشده بود نیز اشاره کنیم که اگرچه در بخشهایی از قبیل بیثباتی نرخ ارز کنترل شد اما روند کاسته شدن قدرت خرید مردم ادامه پیدا کرد و در کنار مسائلی از قبیل تحریمها، فشار را بر طبقات مختلف افزایش داد.
اکنون 98 دارد کولهبار خود را جمع میکند که برود و آنگونه که از قرائن پیداست مردم ایران امسال نوروزی متفاوت خواهند داشت و «کرونا» به مثابه نوبر سختیهای سال 98 تا هفتههای آینده میهمان کوچهها و خیابانهای کشور خواهد بود.
با این وصف اما مردم ایران از زمان حمله مغول تا دوره معاصر، مصائب بسیار بزرگی را با اتحاد و همدلی پشت سر گذارده و هیچگاه در برابر رنج روزگار سر خم نکردهاند، شیوع کرونا از سنخ مسائلی است که شاید قرنی یک بار رخ دهد و افرادی که شاهد آن هستند در دهههای پس از آن بهعنوان حادثهای ویژه یاد کرده و خاطرات این روزها را برای فرزندان و نوادگان خویش نقل کنند و بهطورقطع در این حادثه بزرگ تاریخی که همت و غیرت یکیک ایرانیان را به چالش خواهد کشید نام ایران عزیز بار دیگر سترگ و سربلند خواهد درخشید.
آرزوی همگانی ما این است که اوج کرونا در همین سال 98 به اتمام برسد و امتداد آن روزهای زیادی از 99 را تباه نکند با این وجود یکیک ما باید بار دیگر به خود رجوع کنیم و تمام داشتههای فردی و جمعیمان را فارغ از هر ایده، مسلک و سلیقهای مرور کنیم، این داستان رنگ، جریان و گروه نمیشناسد و جز با همت همه ایرانیان پایان نمیپذیرد، مردمان مظلوم و درعینحال عزتمند ایران خوب میدانند که قطار در حال حرکت سنگ میخورد و به قول فرنگیها کسی به سگمرده لگد نمیزند، رنج و سختی ذاتی هر روَندگی است.
هر اتفاقی که بیفتد چند هفته یا چند ماه آینده دوباره زندگی به روال پیشین خود بازمیگردد و ما بار دیگر با خیالی آسوده عزیزان خود را در آغوش میگیریم و کار و تلاش جریان معمول خود را بازمییابد، آنها که شرافت و انسانیت خود را در این امتحان بزرگ پاس بدارند پیروز ماجرا هستند.
مرگ همواره جزئی از زندگی بوده و خواهد بود و همه ما سرانجام روزی به طریقی از این جهان رخت برمیبندیم؛ بااینحال درک این حقیقت که زندگی در عین زیبایی، توأم با رنج، بیماری و مصائب مختلف است نهتنها شور حیات را در دلها نمیخشکاند که ارزشی جاودانه به هرلحظه حیات انسانی ما میبخشد؛ همانگونه که از معصومین شنیدهایم انسان خردمند همواره بهگونهای زندگی میکند که گویی لحظهای بیشتر زنده نیست و درعینحال انگار که صدسال خواهد زیست.
زندگی دوباره لبخند خواهد زد
درک فانی بودن فرصت حیات، اندیشههای نادرست را از قلب و روح میزداید و انسان را به این ترغیب میکند که در این فرصت گذرا، آناتی از شکوه و زیبایی را برای خود و دیگران خلق کند، در همان روزی که ثبتاحوال تولد فرزندان و نوزادان جدید را ثبت میکند، تعدادی دیگر با غم و اندوه به خاک سپرده میشوند، زندگی در هر شرایطی ادامه دارد چه بسیار افرادی که پس از دست دادن عزیزی یا گزند حادثهای سخت یا پیدایش بیماری، معلولیت، طلاق و صدها رنج دیگر، هرگز فکر نمیکردند کمر راست کنند اما در گذر زمان غمها را فراموش کردند و بار دیگر خندیدند، عشق ورزیدند، دوستی و محبت را در پیرامون خود گسترش دادند، باری از دوش دیگران برداشتند، در لحظهلحظه ارزشمند حیات مأموریتی انسانی برای خود برگزیدند و در ادامه راه به پاسداشت نعمت عمر دستافشانی کردند و رو در روی آفتاب گرمابخش زندگی، لبخندی از سر استغنا و رضایت بر لب نشاندند.
در پایان تأکید میکنیم که این روزها یک ملت در غم خانوادههای عزیز از دست داده شریک است و برای بدرقه سال سخت 98 به ابیاتی از شاعر عارف و شوریدهسر کشورمان اشاره میکنیم: «که بلای دوست تطهیر شماست/علم او بالای تدبیر شماست/در فنا جلوه شود فایده هستی ما/پس نباید ز بلا گریه و درچغزیدن»
* چغزیدن: زاری کردن