■ دارنده مهر اصالت: انگیزهام را گرفتهاند
وقتي پاي چرخ سفالگري مينشيند و حرف ميزند تصويرش با آنچه از او در ذهن دارم فرق ميكند. استاد چيرهدستي كه هنوز پا به پاي ديگر هنرآموزان و هنرمندان كارگاهش كار ميكند و اثر هنري خلق ميكند.
سالهاست ميشناسمش ولي تا به امروز او را از نزديك نديده بودم. از سفال نگيني كه حرف به ميان ميآيد نه در همدان در جاي جاي ايران كه باشي نام خشوعي را هم كنارش ميشنوي. خشوعي همان مرد هنرمندي است كه سبك خاصي را در نقش، رنگ و طرح زدن روي سفال ابداع كرد. ابداعكننده سفال نگيني در لالجين اين را بيشتر بوميان لالجين ميگويند و كارشناسان تأييد ميكنند براي داشتن هر يك از آثار هنري مهدي خشوعي كه امضاي او بر آنها حك شده است بايد هزينهاي بيشتر نسبت به سفالهاي همانندش بپردازي. اين را آنها كه اهل شناخت هنر و طرح و نقش نگيني بر سفال هستند، خوب ميدانند.
نگاهم را كه از نقشها برميدارم ميداند كه ميخواهم از اين سبك و از اين هنرمند بيشتر بدانم. بدون آنكه تأمل كند ميگويد: «فعاليت هنريام را سال 1353 وقتي 9 سال بيشتر نداشتم آغاز كردم. آنقدر آن روزها دور است كه خاطرات روزهاي همراه شدن با پدرم گاهي در ذهنم كمرنگ ميشود.
از وقتي خودم را ميشناسم گِل و چرخ و سفال و هنر را شناختم. هميشه در ذهنم به دنبال تلفيق هنر نقاشي و سفال بودم. ساليان سال قبل، پدر و عموهايم يك شركت سهامي داشتند كه در آن هنرمندان سفالگري لالجين سهيم بودند.
برخي از هنرمندان در آن زمان همين كار نقاشي روي سفال را انجام ميدادند اما به سبكهاي ديگري.»
نقاشي مينا روي مس، انگيزه نگين روي سفال شد
كمكم با الهام گرفتن از نقاشي مينا روي مس، همين طرح را روي سفال انجام داديم و تنها تفاوت اين دو كار در اين بود كه در هنر تلفيقي بر روي سفال پاي حرارت هم وسط بود اما در نقش زدن طرح بر روي مس پاي چكشكاري، آن شركت سهامي در همان سالها رو به تعطيلي رفت و سال 1357 يك شركت خاص تأسيس شد و در آنجا باز هم با كمك پدر و برادرانم به دنبال آن بوديم تا هم از علم و هم از تجربه كمك بگيريم و هنر سفالگري لالجين را طرحي نو دراندازيم.
سال 1363 در هنرستان ديباج همدان درس ميخواندم و بعدازظهرها نزد استاد مينايي هنر را هم ميآموختم.
پس از آنكه چند سالي به اين روال گذشت در كارگاه تلاش كرديم مقداري شاخ و برگ به هنر نقاشي بدهيم.
در اين ميان، سراغ كارهاي حجمسازي هم رفتم و آثاري را خلق كردم كه توانستم با آنها راهي نمايشگاههاي مطرح تهران شوم. در سالهاي پيش نخستين تابلويي را با كار سفال به كمك برادران و پسرانم براي باغموزه دفاع مقدس همدان كار كرديم.
تابلوهاي ما بيشتر رئال بود و تابلوي باغموزه هم كتيبهاي 3 متر در 2 متر بود كه بر روي آنها اعزام نيرو به جبهههاي جنگ كار شد.
در همين گيرودار بود كه قرار شد يك سري از كارهاي هنريام را به دوستي براي فروش بدهم. همان روز خريدار سفالي را از ميان آثار هنري انتخاب كرد كه رنگهاي سفالهاي بالايي بر روي آن چكه كرده بود. رنگهاي چكيده سفالها را نقش زيبايي در نگاه او زده بود و همين انتخاب و تأكيد خريدار بود كه در ذهنم خلق سفال نگيني را نقش زد. اما اين ايده را هر روز بيشتر از ديروز در ذهن پرورش دادم. ايده چكه رنگي كه امروز نگين بر سفالهاي دستساز من شده است به سفال نگيني تبديل شد. براي شكل دادن به سفالهاي نگيني خيلي از راهها را رفتم ظرافت، دقت، تنوع و خلاقيت برايم حرف نخست را ميزد.
در سال 1386 كار هنري سفال نگيني من، برادران و پسرانم به اوج رسيد. اين سفالهاي نگيني راهي نمايشگاههاي داخلي و خارجي شد و طرفداران خود را پيدا كرد.
طرح خود را براي ثبت در يونسكو و براي گرفتن مهر اصالت ارائه دادم، اما نگاه متمايز داوران و ورود كارهاي مشابه كار من به سرعت در بازار موجب شد سفال نگيني ما بتواند نشان ملي را به خود اختصاص دهد.
انگيزه دريافت مهر اصالتم را گرفتند
از همان سال انگيزه خود را براي پيگيري دريافت مهر اصالت از دست دادم و به همان نشان ملي اكتفا كردم. اين در حالي بود كه از معدود افرادي بودم كه متولي دريافت مهر اصالت در همدان شدم. بيشتر توانم را گذاشتم تا هنر ايراني و سفال لالجين را به مناسبت نمايشگاههاي بينالمللي در معرض معرفي بگذارم.
همين امروز كه با شما همصحبت شدهام ميخواهم بگويم شبيه كار سفال نگيني ما كه در لالجين پا گرفته و رونق يافته است در سراسر ايران وجود دارد اما بناي اين هنر و طرح را ما در لالجين گذاشتيم و تا هميشه به اين اتفاق افتخار ميكنيم.
تا به امروز تجربه حضور در نمايشگاههاي اوكراين، كابل، كويت و اسپانيا را پيدا كردهام. بيشتر مايل هستم در نمايشگاههاي حضور پيدا كنم كه وركشاپ دارد، وركشاپي كه فرصتي باشد براي آموزش سفالسازي به هنردوستان ايراني و غيرايراني در نمايشگاههاي خارج از كشور.
معتقدم به دليل آوردن طرحهاي نو و آموزش تكنيكهاي جديد به هنرمندان و هنردوستان توانستهام با ياري خدا و حمايت برادران و پسرانم به جايگاه يك كارآفرين در جامعهام برسم، اما اين جايگاه نه به واسطه حضور يك شخص كه به واسطه حفظ هويت و اصالت هنر سفال نگيني لالجين نيازمند حمايت برنامهريزان و متوليان امور است.
اين نكته كه توانستهايم با يك كار خلاقانه بر روي سفال، اين هنر را قيمت و ارزش بالاتري ببخشيم خود دستيابي به يك موفقيت بالاست.
ادعا نميكنم هنرمند هستم، اما مطمئن هستم قدرت نقش دادن به يك تكه گِل را به شكلهاي هنري در مدتزمان كوتاه و تلفيق هنر و خلاقيت با آن دارم.
ادعا نميكنم هنرمندم اما دغدغه دارم
ادعا نميكنم هنرمندم اما ميدانم همه دغدغهام حفظ و نشر سبكهاي نو براي سفال لالجيني بود كه امروز براي بهروز شدن و حفظ اصالتش نيازمند خلاقيت است.
من زاده لالجين هستم و هرگز به پيشنهاداتي كه در نمايشگاههاي خارجي براي ارائه هنرم خارج از مرزها داشتهام بها نداده و نميدهم. ميخواهم حتي اگر كارهاي تازهاي راهم ارائه دهم در اين ديدار باشم و نام لالجين و سفال آن را به رخ بكشم.
هميشه آرزو كردم اي كاش! مسئولان و برنامهريزان در حوزههاي دولتي بيشتر به فكر حمايت از هنرمندان باشند.
از نگاه من، هنرمند بايد شرايط براي رفتوآمدش به نمايشگاه در خارج از كشور تسهيلتر باشد تا بتواند بدون دغدغه تنها به دنبال اجراي طرحهاي نوي خود در راستاي عرضه فرهنگ و هنر باشد.
وقتي حرفهايمان به اتمام ميرسد، ميگويد اما اين روزها مسئولان استاني بيشتر به دنبال معرفي هنرهاي خاص استان هستند.
برگزاري همايش فرصتهاي سرمايهگذاري و رؤساي كانونهاي كارآفريني ثابت كرد حتي آنها براي نوع هديه به ميهمانان و برگزاري نمايشگاه صنايع دستي در حاشيه همايش با برنامه وارد شدهاند.
وي در حالي به حرفهايش پايان ميدهد كه يكي از هنرمندان همراه گفت: 300 بشقاب نگيني با طرح زيتون طلايي براي همايش فرصتهاي سرمايهگذاري و 200 بشقاب نگيني با طرح كانون كارآفريني همدان است.
اينبار ميهمانان داخلي و خارجي حاضر در استان را بدرقه كرد و همين يك فرصت بود تا هنرمندي هنرمندان همداني به نمايش گذاشته شود به اميد اينكه اين چنين نگاههايي بسط و توسعه يابد.