شهرهاي بزرگ تاريخي و تمدني به دليل تأثيرگذاري كه در پيشرفت علم، فرهنگ و دانش جهان داشتهاند، همواره مورد توجه محققان، مورخان و اهل علم و فرهنگ بودهاند و بزرگداشت روز يا ايامي براي اين شهرها، سابقه داشته است.
روز همدان بار ديگر فراميرسد؛ در حالي كه به جز فرا رسیدن مناسبت تولد بوعلی سینا و بهانه این مناسبت برای روز همدان نشانه ديگري از بزرگداشت اين روز در شهر ديده نميشود. اين در حالي است كه در جوامع توسعهيافته براي مناطق بسيار كمقدمتتر از همدان، مراسم و فستيوالهايي برپا ميشود كه با جشنهاي بزرگ ما برابري ميكند.
بهانهای که به نام روز همدان گره خورده است به 1007 سال پیش بر میگردد که فيلسوف نامدار ايران زمين چشم به جهان گشود.
ابن سینا، اين گوهر تابان كه نام آن به نام ايرانزمين و همدان گره خورده چند وقتي است از محدوده يك آرامگاه خارج شده و به نام شهر همدان زينتي گرانمايه اعطا كرده است كه صد البته جايگاه اين فيلسوف شهير به خوبي درك نشده است.
در اين راستا بايد گفت هر ملتي در درجه اول بايد به خودشناسي پرداخته، موضع و جايگاه خود را به خوبي درك كند تا بتواند آن را به ديگر ملتها بشناساند؛ اين در حالي است كه خود ما از شخصيتهاي باارزش كه هويتبخش تاريخ اين سرزمين كهن هستند، شناخت كافي و صحيحي نداريم.
امروز شناخت ابنسينا در جهان بايد فراتر از يك علم پزشكي باشد و چه بهانهای بهتر از این که آرامگاه این بزرگمرد علم و ادب در دیار من است. كاربرد علم و توحيد ابنسينا همگي نقشه راهي است براي آيندگان كه درك آن شايد براي همگان مقدور نباشد و ما میتوانیم در همدان از این مهم بهره لازم را ببریم.
كمتر كسي قادر به درك عظيم خلقت در علوم مختلف و ارتباط آن با يكديگر است؛ حتي در اين صورت اگر هم اين ارتباط برقرار شود تنها منحصر در معرفي آن در همان تخصص ميشود؛ اين در حالي است كه ابنسينا تنها به عنوان پزشك در دنيا مطرح نيست بلكه در محفل عرفاني، فلسفه او جايگاه خاص خود را دارد كه البته از زمان درگذشت وي تاكنون روندي در راستاي ترور شخصيتي ابنسينا وجود داشته تا انديشههايش در بين ملتهاي مسلمان متكثر نشود كه اين نقشه ماهرانه در همان سدههاي اول پس از وفات اين دانشمند شهير به اجرا گذاشته شد و تا حدود زيادي هم مؤثر بود؛ چرا كه با تهمت كفر و الحاد در رابطه با افكار فلسفي موفق به ممنوعيت موقت تدريس كتابهاي فلسفي و تبع آن كمرنگ شدن افكار و كتابهاي پزشكي او در ممالك اسلامي شدند و در عين حال با ترجمه كتابهاي علمي در ممالك غربي هر آنچه سود بود را متوجه خود كردند.
حال كه نام چنين بزرگمردي با نام پايتخت تاريخ و تمدن گره خورده است چه فرصتي بهتر از اعتلاي نام ابنسينا توسط همدان؛ پيوندي كهن از سرزمين ايرانيان با شخصيتي استثنايي و غيرقابل تكرار و دستنايافتني كه مادر گيتي ديگر همچون او را نخواهد زاييد.
غفلت و اهميت ندادن به اينگونه مناسبتها از سوی برنامهریزان استانی و متولیان امور، ريشه در كجا دارد؟! آيا به روحيه ماشيني و دستوري بودن مديران در پيشبرد امور برميگردد يا اينكه در عين باز بودن دست آنها براي برپايي برنامهها؛ بياهميتي و فشلي موجب تن درندادن به مشغله برگزاری اينگونه كارها میشود؟!
وقتي بزرگداشت روز همدان با مثلاً بزرگداشت روز اصفهان مقايسه ميشود متوجه ميشويم كه نپرداختن به اين روز در استان ما نميتواند دستوري باشد؛ چرا که براي مجموعه حاكميت؛ آیينهاي بومي و سرزميني بهترين فرصت براي همگرايي اقوام و مردم با نظام تلقي ميشود.
بنابراين اهميت ندادن و بيبرنامگي براي پاسداشت روز همدان جز از فشلی و كوتاهبيني متصديان امر در استان برنميخيزد. شايد گفته شود كه نبايد بر برگزاری مراسم در ساليان گذشته براي اين روز چشم پوشيد اما مرور اين برنامهها -كه همواره با انتقاداتي از سوي دلسوزان فرهنگ اين خطه روبهرو بوده- نشان داده كه هيچ كدام از آنها در حد و شأن تاريخ چندهزارساله همدان و فرهنگ غني مردمان اين ديار نبوده است.
وقتي به مراسم و بزرگداشت اشاره ميكنيم اذهان به سمت برپايي جشنها و اجتماعات مردمي متمركز ميشود؛ در حالي كه تاريخ چندهزار ساله همدان ميطلبد تا این مهم علاوه بر فستيوالها با گردهماييهاي علمي و پژوهشي نخبگان همدانشناس همراه شود تا غبار از قدمت خاكگرفته آن زدوده شود.
شايسته بود در چند سال گذشته مشابه مراسمي كه براي هزاره بوعلي در استان برپا شد همايشی علمي، پژوهشي براي واكاوي تاريخ همدان برپا شود تا روز همدان، روزي بهمانند ديگر روزهاي سال در تقويم تلقي نشود. البته بايد گفت كه ابتكار برپايي چنين مراسمي و فراهم آوردن مقدمات آن نیاز به دلسوزي، پيگيري و خلاقيت دارد كه در این خصوص بيشتر انتظار از تصمیمگیران و برنامهریزان استان است.