با دوستان برای انجام کاری به نزدیکی تپهی هگمتانه رفته بودیم.
در نزدیکی تپه، خانهای باستانی مربوط به دوران قاجار قرار دارد. نامش خانهی پوستی زاده و بر سردر آن نوشته: خانهی تاریخ و فرهنگ همدان. جایگاهش در نزدیکی میدان عین القضات و با مسجد آقای آخوند همجوار است. خلاصه این که یکی از کهنترین بخشهای شهر همدان همانجاست.
قصد ورود به خانه را داشتیم که شیئی نظرم را به خود جلب کرد. دقیقا در نزدیکی در ورودی. نزدیکتر که شدم پایه ستون باستانیای دیدم که در گوشهای افتاده و از آن به عنوان پایه برای نگه داشتن یک رشته پلکان فلزی بهره گرفته شده است. مانند یک تکه نخالهی دورریز. باید گفت حداقل پیشینهای که برای این پایه ستون میتوان در نظر گرفت دوران زند و قاجار است یعنی چیزی در حدود دویست سال پیش. با خود گفتم: «دارندگی و برازندگی».
شهر ما و برخی شهرهای دیگر استان و کشورمان از این نمونه آثار کم ندارند. عالم و آدم میدانند که همدان و تاریخش بر تارک جهان میدرخشد. بدیهی است که آن کهن بودگی و پیشینه، آثار و مآثری از خود برجا گذاشته که برخی مانند این پایه ستون پیدا و برخی پنهانند. با آثار پنهان که در جای جای استانمان در دل خاک نهفتهاند و نیاز به کاوش دارند فعلا کاری نیست بیاییم دستکم به آنهایی بپردازیم که جلوی چشم هستند.
سزاوار نیست آثاری که برخی ملتها آرزوی یافتن و داشتن یکیشان را دارند بی صاحب و بی دفاع در زیر پا رها شوند.
در این سالها جشنوارهها، سمینارها و اجلاسهای زیادی برگزار کردیم و میکنیم تا فرهنگ گردشگری و شهروندی را در این دیار گسترش دهیم.
البته این بد نیست اما بهتر است در کنار این گردهمآییها و جایزههایی که به دوستانمان میدهیم و برایش کلی ذوق میکنیم نگاهی هم به زیر پایمان بیاندازیم و متوجه باشیم که پلهی زیر پایمان چیست!
به قول رهی معیری:
بی تلاش من غم عشق تو ام در دل نشست
گنج را در زیر پا بی جستجویی یافتم
در پایان به یک مورد دیگر از آثار ارزشمند شهرمان که رها شده نیز اشاره میشود. اثری که همه آن را میشناسند و دستکم یک بار آن را دیدهاند. شیر سنگی همدان، مجسمهای بزرگ و مهم با پیشینهی دستکم دوهزار سال که زیر باد و باران رها شده (البته تا چند سال پیش زیرپا بود) و هیچ برنامهای برای ساماندهی پیرامون آن نیست.
برای استحضار خوانندهی گرامی باید عرض شود: جایی که یک اثر باستانی با قدمت دوهزار ساله قرار دارد محل بازی بچهها و صرف عصرانه و شام نیست!. شاید حالا که همهی مسئولین شهر و استان به این نتیجه رسیدهاند که اقتصاد آیندهی همدان در گرو گردشگری و حفظ میراث باستانی آن است وقت آن رسیده که رویکرد دیگری داشته باشیم.