نهاد مقدس خانواده، رکن بنیادین اجتماع بشری و محمل فرهنگهای گوناگون است.
نخستین شرط داشتن جامعهای سالم و پویا، سلامت و پایداری خانواده است. بدون خانواده، نه تنها هویت انسانی بشر نابود میشود، بلکه همه تلاشهای فردی و اجتماعی نیز بیثمر و نافرجام خواهد ماند. سلامت نهاد خانواده از چهار دیدگاه سلامت جسمانی، روانی، اجتماعی و معنوی قابل بررسی است و زن نیز به عنوان یکی از ارکان خانواده در این سلامت نقش بسزایی ایفاء میکند.
یکی از عوامل موثر در شکلگیری رفتار فرد، خانواده است. فضای خانه، نخستین و بادوامترین عاملی است که در رشد شخصیت افراد تاثیر میگذارد. به گونهای که میتوان گفت پدر و مادر نیرومندترین آموزگار افراد در زندگی، آموزش خانوادگی پایدارترین آموزش و محیط خانه مهمترین آموزشگاه برای هر فرد میباشد.
فراموش نکنیم که کودکان پیش از آنکه به پند و اندرز عمل کنند رفتار والدین را الگو قرار میدهند.
نفوذ والدین در این موضوع تنها محدود به جنبههای ارثی نیست. در آشنا کردن کودک به زندگی جمعی و فرهنگ جامعه خانواده نقش بسیار موثری را اجرا مینماید. میزان آگاهی خانواده در طرز رفتار در کودکان، موقعیت اجتماعی خانواده، وضعیت مالی آن، اندیشه و باورها، آداب و رسوم، ایدهآلها و آرزوهای والدین، تاثیری فراوان دارد.چنانچه میدانیم خانوادهها در زمینه اجتماعی، اقتصادی، تربیتی، دینی، هنری و مانند اینها با هم اختلافهایی دارند. ترکیب خانوادهها طرز ارتباط اعضای هر خانواده با یکدیگر و جامعهای که خانواده در آن بسر میبرد، در تمام موارد یکسان نیست. بنابراین تاثیر خانوادهها در رفتار افراد متفاوت است. اغلب افراد مبتلا به مشکلات مختلف شخصیتی از خانوادههای ناسالم برخاستهاند. از این رو تامین بهداشت روانی افراد خانواده سهم به سزایی در تامین و حفظ بهداشت روان جامعه دارد و تامین نشدن بهداشت روان خانواده آسیبهای شدیدی بر پیکره جامعه وارد میکند.
برای ایجاد و حفظ سلامت روان در خانواده لازم است تک تک اعضای آن با مهارتهای لازم برای زندگی آشنا شوند. بهداشت روان خانواده به همه افراد کمک میکند تا در جهت رشد و تکامل و بهرهگیری از استعدادهای خودگام بردارند. تلاش در جهت ارتقا بهداشت روان خانواده کمک به ارتقا بهداشت روان جامعه میباشد. پس برای رسیدن به یک جامعه سالم باید ابتدا خانواده سالمی داشته باشیم.
برای رسیدن به یک خانواده سالم و شاد باید به نکات زیر توجه کنیم :
1-ایجاد روابط سالم بین اعضای خانواده: شیوههای ارتباطی نامناسب تاثیرات مضری روی فرد و سلامت او خواهند داشت. خانوادههای بدون روابط گرم و محبت آمیز، خانوادههای دارای روابط خصومت آمیز و شیوههای ارتباطی شدیداً وابسته در خانواده معمولاً ناسالم گزارش شدهاند. برقراری شیوه ارتباطی منطقی، محترمانه و درعین حال گرم و صمیمانه نشان دهنده خانواده سالم است.
2-توجه به سلامت جسمی افراد خانواده: تغذیه سالم، فعالیت فیزیکی مناسب،کنترل بیماریهای مزمن به حفظ سلامت جمعی کمک میکند.
3-تلاش در جهت شناخت یکدیگر و تقویت اعتماد به نفس
4-گوش دادن به صحبتهای یکدیگر: به حرفهای یکدیگر با دقت گوش کنیم، به یکدیگر توجه کنیم بدون اینکه قضاوت، پیشداوری و یا نصیحت کنیم.
5-فراهم کردن شرایط گفتگو و تبادل نظر برای همه افراد خانواده: با فراهم کردن محیطی گرم و صمیمانه فرصت اظهارنظر به همه افراد خانواده داده شود تا همه بتوانند مشکلات خود را در محیطی دوستانه مطرح کنند.
6-هماهنگ بودن والدین با یکدیگر و اطلاع از نیازهای افراد خانواده
7-پرهیز از توهین و سرزنش و پرخاشگری والدین نسبت به هم
8-توجه به رفتارهای مثبت یکدیگر و تشویق و ترغیب رفتارهای پسندیده اعضای خانواده: در یک خانواده سالم تبادل افکار وجود دارد و به عبارت دیگر خانواده سالم خانوادهای است که از سلامت روان و آرامش روانی و معنوی هر یک از اعضای خانواده حمایت می کند. کودکی که زندگی را با دوستی می گذراند، می آموزد که دنیا مکانی زیبا برای زیستن است. بطور کلی نگرش و رفتار والدین میتواند تسهیل کننده و یا مانعی در جهت رشد و تکامل کودک باشد.
موقعیت کودک در خانواده، تعداد و جنسیت فرزندان، ترتیب تولد آنها، روابط بین آنها، وجود ارزشها و معیارهای صحیح اخلاقی و اعتقادی در خانواده، حضور دیگر افراد فامیل در خانه، روابط با همسالان و بچه های محل و عواملی مانند عوامل اقتصادی و فرهنگی در کنار استعداد سرشتی کودک، شخصیت او را شکل میدهند.
طبیعت انسانها با خشونت و اجبار سازگاری ندارد. مراقبت مداوم، تسلط بیش از حد، محافظت بیش از اندازه و دلسوزی افراطی والدین به شخصیت کودکان آسیب میرساند. برای رسیدن به خانواده سالم والدین باید به بچهها توجه کنند و وقت کافی برای آنها و نیازهای عادی انها در نظر بگیرند، با آنها صادق باشند و از توهین و سرزنش و تنبیه بدنی آنها بپرهیزند.
اگر خانواده از سلامت کافی برخوردار نباشد، افراد بیمار خانواده نیز پس از ورود به جامعه، بیماری خویش را به دیگران انتقال داده و ساختار جامعه را از هم فرو میپاشند . گاهی ممکن است یک رفتار نامعقول اجتماعی در اثر همین تعاملات به صورت یک رفتار پسندیده در جامعه ظهور کند. همین طور اگر خانوادههای یک جامعه بصورت متعادل و سالم باشند جامعه نیز از سلامت روانی برخوردار خواهد بود.
بچه در خانه با فلسفه اجتماعی جامعه آشنا میشود. در خانواده سالم اشتراک و همراهی آنها برای تعیین هدفهای خانواده و تامین مصالح خانواده، پیروی از روشهای عقلانی در کلیه امور خانوادگی، شرکت دادن تمامی اعضای خانواده در تصمیم گیریهایی که مربوط به امور خانوادگی است و تقسیم کار و مسئولیت میان اعضای خانواده و همچنین فرصت دادن برای اظهار نظر افراد در محیط خانواده به چشم میخورد.
به این ترتیب کودکان نیز از این وضع استفاده میکند و اسباب رشد او در جنبههای مختلف شخصیتی بهتر فراهم میشود. خانوادهها در آشنا کردن کودکان به میراث ادبی، علمی، فلسفی، دینی و هنری جامعه بسیار نقش آفرینند