رئیس سابق سازمان بهزیستی اعتقاد دارد که آمارهای اعلام شده در خصوص طلاق در ایران به گونهای است که هر روز مانند آواری بر سر جامعه خراب میشود و متاسفانه آنقدر این فرایند از منظر دامنه و عمق و فراوانی، شیوع یافته است که قبح آن از بین رفته است که دیگر نمیتوان نام پدیده را بر آن نهاد.
به گزارش فارس، با نگاهی به فهرست آسیبهای اجتماعی، با مصادیقی مانند اعتیاد، طلاق، فقر، کودکان کار، زنان خیابانی، کودکان طلاق، زنان و کودکان آسیب دیده، فرار از منزل و... روبهرو میشویم که به طور خلاصه حاصل از ایجاد تغییرات ناخواسته در سبک زندگی و انحراف قشرهای جامعه علی الخصوص جوانان، از مدار، هنجارها، بایدها و نبایدها و قوانین و مقررات اجتماعی است.
هنجارهای پایه اجتماعی به مثابه ستونهای نگهدارنده خیمه جامعه عمل کرده و تضعیف یا فروپاشی هر یک از آنها جدا از آسیبهای فردی و خانوادگی، تاثیر مستقیم در قوام اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و امنیتی جامعه داشته و شاید از همین روست که امروزه در همه جای دنیا به پدیدههای مرتبط با آسیبهای اجتماعی نه به عنوان موضوعی بخشی و فرعی بلکه به عنوان چالش عمومی و فرانهادی نگریسته میشود.
ناگفته پیداست که اهمیت پرداختن به موضوع آسیبهای اجتماعی به همان اندازه که برای متولیان امر هویداست، برای دشمنان انقلاب نیز حایز اهمیت است و متاسفانه شاید بتوان گفت که گاها"، کسانی که وحدت ملی و اقتدار و امنیت این مرز و بوم را نشانه رفتهاند، به مراتب بیشتر از مسئولان و مردم در خصوص توسعه دامنه و عمق آسیبهای اجتماعی سرمایه گذاری میکنند.
با توجه به ضرورت و اهمیت موضوع، انتظار میرود تا دولت و کارگزاران نظام، همانطور که با تمرکز در حوزه سیاست خارجی ،کارنامهای مثبت و قابل دفاع در دفع تهدیدهای مستقیم خارجی از خودبجای گذاشتهاند، به مقوله پیشگیری از آسیبهای اجتماعی نیز به عنوان عرصه نرم رویارویی و تقابل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و امنیتی نگریسته و برنامهای جامع و فراگیر در این حوزه داشته باشند تا خدای نکرده بهگونهای نباشد که آنقدر مجذوب راهبرد نگاه به خارج شویم که روزی چشم برگردانیم و ببینیم که فرهنگ مورد انتظار و ایدهآل دشمن بی صدا و آرام و بی هیچ رویارویی ظاهری در خانههای ما جاخوش کرده است.