تحولات بحرانساز نظامی و سیاسی در منطقه خاور نزدیک و جنگافروزیهای رژیم صهیونیستی در لبنان و سرزمینهای فلسطین اشغالی که از یکسال پیش شدت گرفته است، توجه افکار عمومی جهان را با حساسیتهای زیادی بهخود معطوف ساخته است.
رژیم صهیونیستی در اوج جنایتهای جنگی خود در حق مردم مظلوم نوار غزه و جنوب لبنان تبلیغات وسیعی را نیز با کمک رسانههای حرفهای و وابسته بهخود در عرصههای بینالمللی بهراه انداخته است و با جوسازیهای رسانهای تلاش میکند افکار عمومی جهان را از نقشههای شیطانی و نسلکشی و دیگر فجایع انسانی در حق مردم فلسطین و لبنان منحرف سازد.
در این میانه برخی از رسانههای مزدور و مغرض بینالمللی که با پولهای اسرائیلی و آمریکایی تغذیه میشوند، با سناریونویسی و جوسازیهای خبری شبانهروزی خود بسیاری از واقعیتهای جاری در منطقه را حتی از دیده و نظر مردم واقعبین جهان پنهان میسازند و تا حدود زیادی هم موفق شدهاند اعتماد افکار عمومی را جلب نمایند. با این وجود کم نیستند رسانههای مستقل و آزاداندیش و واقعیت جو در بین کشورهای بیطرف که با تولید اخبار سالم و تحلیلهای خبری واقعبینانه، عهدهدار نقش ذاتی و اصلی خود در اطلاعرسانیهای شفاف و منصفانه هستند و جایگاه و آبروی رسانهای خویش را حفظ کردهاند.
در همین حال با اوجگیری حوادث غمانگیز نوار غزه و جنوب لبنان و کشتار مردم بهخصوص کودکان و زنان بیگناه با بمبارانهای وحشیانه ارتش رژیم صهیونیستی و در این ارتباط انتشار اخبار و گزارشهای ضد ونقیض، بحث مرجعیت خبری و اینکه افکار عمومی کشورمان گوش به اخبار کدام رسانه و با چه نامی در عرصههای داخلی و جهانی دارند، بهشدت نظر مردم را بهخود جلب کرده و به موضوع اصلی بسیاری مطبوعات و دیگر رسانههای فعال در فضای مجازی کشورمان تبدیل شده است.
مرجعیت خبری و اینکه افکار عمومی برای آگاهی از رویدادهای داخلی و خارجی به چه رسانهای اعتماد دارند و همه روزه اخبار آن را میبینند و میشنوند، بحث کوچکی نیست، چون واقعیتی کتمانناپذیر است که رسانهها هدایتگر اصلی افکار عمومی و جهتدهیهای سیاسی و اجتماعی در جهان هستند و چنانچه مطالب رسانهای، منصفانه و بیطرفانه و براساس رویدادهای واقعی و تلاش سازنده دولتها و مردم باشد که در سمت وسوی درست خواهد بود و در مقابل اگر محتوای خبری و تحلیلی رسانههای مرجع براساس فضاسازیهای کاذب، جهتدار و مسموم تهیه و پخش شود که باید گفت بدا به حال جامعه هدف و مردمانی که با علاقمندی معتادانهای گوش و حواس به چنین رسانههای ناهمسو دارند!.
متأسفانه حق یا ناحق و راست یا دروغ، بر اساس نظرسنجیهای که به تازگی توسط مراجع دانشگاهی و دانشجویی تهیه شده است، فضا و جوی در کشور بهوجود آمده است که اغلب مردم هم بهدلیل گرفتاریهای روزمره و هم بهعلت بیاعتمادی به رسانههای داخلی، چندان پیگیر اخبار و رویدادهای مختلف نمیباشند و درصد بالایی از مردم نیز پیگیر حوادث جهان از طریق رسانههای خارجی هستند .
آیا بهراستی علت چنین رویکرد اجتماعی و فرهنگی در جامعه امروز ما چه میتواند باشد؟! . آیا رسانههای ما در چنین فرآیند ناخوشایندی مقصر هستند که باید قبول کنیم، گاهی چنین هم هست و متأسفانه برخی رسانههای تازه کار و خبرنگاران ناپختهای در فضای رسانه فعالیت دارند که بسیار اتفاق میافتد تخته گاز جادههای خاکی را پیش میروند و شوربختانه به اعتبار و جایگاه رسانههای معتبر و مطبوعات راستیاندیش نیز آسیب میرسانند و یا نه در چنین اوضاع و احوال و در موارد شناخته شده، این رسانهها با مرجعیت خارجی هستند که پخته و آماده و مجهز کار میکنند و با پیگیری مطلب مستند خبری و تولید بهروز و حتی لحظهای توانستهاند مخاطبان بسیاری را از بین افکار عمومی جهان بهخود جلب نمایند، هرچند ممکن است چنین رسانههای پرمخاطب در خلال اخبار بهروز و واقعی، هر از چندگاهی نیز با تحلیلهای خبری جهتداری که به آن میپردازند، سبب اخلال در اطلاعرسانیهای واقعی بشوند. علت سومی در بیاعتمادی مردم نسبت برخی رسانه داخلی وجود دارد و آن ضعف در ارتباط منطقی و اصولی منابع خبری داخل با رسانهها، چه در عرصههای محلی و چه در سطوح ملی و فراگیر میباشد .
در این باره اگرچه قاعده و علوم روزنامهنگاری و رسانه در تمام دنیا تابع آموزشهای بهروز و آکادمیک میباشد، اما روشهای عملی و امکانات و فضای حاکم رسانهای در دنیا و بین کشورها با حاکمیتهای مختلف، یکسان نیست که متأسفانه چنین 2گانگی و چندگانه کاریها در بین کشورها و ملل عقبمانده بیشتر نمایان است .