معمولاً در هر برهه از تاریخ که بیماری ویروسی خاصی در کشورها اپیدمی میشود یا دنیا را هم آلوده میسازد، علاوه بر تهدید سلامتی جوامع و به وجود آوردن مرگومیرهای انسانی، اثرات مخرب اقتصادی فراوانی نیز برجای میگذارد.
پیآمدهای اجتماعی و اقتصادی بیماریهای همهگیر بسته به مدت پایداری آن شدت و ضعف دارد و کیفیت آمادگی کشورها و مردم نیز در این شدت و ضعف اثرگذار است که در هر زمان و مکان قابل بررسی و آسیبشناسی خواهد بود.
متأسفانه همهگیری ویروس کرونا در جهان برخلاف تصورات و پیشبینیهای حتی علمی و کارشناسی بسیار طولانی مدت شد و هنوز هم بهرغم گذشت حدود 8 ماه از اعلام آلودگی دنیا به کرونا، چیزی مشخص نیست و کمتر آینده روشنی برای این ویروس نحس و بد قلق قابل تصور میباشد. فعلاً که کرونا دنیا را خوابانده است و هر چند دولتها در تمام کشورها اعلام کردهاند برای عبور از پل لغزنده و تهدیدکننده کرونا مجبور هستند مماشات کنند و جان و نان مردمان خود را از این پل عبور دهند تا بلکه شرایط اقتصادی ترمیم شود و بتوانند کشورشان را هم روی پا نگه دارند اما بهنظر میآید کوچکترین غفلتی در مقابل کرونا برای کسب نان به قیمت جان تمام خواهد شد و وضعیت را بدتر خواهد کرد و به همین دلیل است که موتور اقتصادی جهان قادر نیست خوب گرم شود و به حرکت پرشتابی که پیش از شبیخون کرونا داشت برسد.
با این حال هر دولت و هر ملتی برای امرار معاش حداقلی خود به این نتیجه رسیده است که با کرونا زندگی کند و این مار در آستین را بهگونهای کمجان کند تا بلکه از نیش زهرآگین آن در امان بماند و قطعا این شرایط کجدار و مریز هم بستگی به نوع تعامل خود مردم با کرونا دارد که این موضوع در مدار این یادداشت نیست و ما امروز میخواهیم بگوییم که چرا عملکرد اقتصادی کرونا در تمام دنیا با کشورمان فرق میکند؟!
البته در چنین بحثی موضوع ارزهای عمده و سیر صعودی قیمت جهانی طلا جدای از ارزشگذاریهای تصاعدی و کاذب برای بسیاری از کالاهای سبک و سنگین در جامعه ما میباشد به این معنی که چرا در این وضعیت اقتصادی کرونا و رکود شدید، قیمت مسکن، خودرو و همه کالاهای خانگی و پوشاک و اجناس تجملاتی در دنیا سیر نزولی دارد و حراجیها برای برقراری آفهای قیمتی با هم رقابت و مسابقه گذاشتهاند اما این تراژدی اقتصادی دقیقاً در ایران ما برعکس و به قول دوستمان (چاواشه) است و این تراژدی جهانی برای ما تبدیل به یک فرصت طلایی و کسب در آمد بیشتر شده است؟! در این ارتباط از منابع غیررسمی اما موثق خبر میرسد که قیمت اینگونه کالاها در کشورهای آمریکایی و اروپایی و عربی بهدلیل کسادی بازار با افتهایی تا 50 درصد روبهروست درحالیکه که هماینک موضوع سیر صعودی هر قیمتی در جامعه ما به معمای بزرگی تبدیل شده است که کمتر اقتصاددان نخبهای قادر به تحلیل درست آن میباشد! همین هفته گذشته بود که قیمت جدید و کرونایی یک قلم از تولیدات ایران خودرو با افزایش حدود 45 میلیونی در رسانهها اعلام شد!
یا قیمت انواع کالاهای خانگی تولید داخلی در گرماگرم مشکلات کرونایی و در عین حالی که مشتریان چندانی هم در بازار نمیچرخند، آن چنان دچار تورم داده شده است! که به ندرت مصرف کننده ناگزیری توان دست کردن به جیب خود را دارد!. نوشتیم این مار و پله بازی اقتصادی در آنور دنیا و اینور دنیا که ما باشیم درحالی اتفاق میافتد که همه کشورها متأثر از افزایش قیمت جهانی طلا ویا افزایش قیمت ارزهای معتبر هستند، ولیکن این درد مزمن در جامعه اقتصادی ما همیشه هست که هرچیزی به هم ربط داده میشود. ولی در دنیا این چنین نیست و هر کالایی مشتری نداشته باشد درصد، درصد آف میخورد. البته ما نمیگوییم این شرایط درست یا به سود جوامع دیگر است و هیچ انسان عاقلی همانطور که دوست ندارد افزایش قیمت کاذب در جامعه خود را شاهد باشد، کاهش قیمت کاذب هم خوب نیست و نشانه اقتصاد بیمار در هر کجا است! پرسش اینجاست که کرونا این وسط چه کاره است و چرا دوگانه عمل میکند؟!