حوالي سال‌هاي 88-1387 بود كه اخباري درباره تبديل همدان به «كلان‌شهر» منتشر شد و تبليغات و شعارهايي پيرامون اين موضوع از سوي برخي مسئولان و نمايندگان وقت همدان در مجلس شكل گرفت. البته هرچه زمان گذشت، اقدامي عملي در اين راستا مشاهده نشد و تمام ماجرا در حد تمسك به مصوبه‌اي در يكي از شوراهاي وابسته به وزارت مسكن و شهرسازي باقي ماند و موضوع انتخاباتی بودن آن عیان گردید.
اخيراً نيز گاه و بيگاه برخي افراد به اين موضوع مي‌پردازند و در حالي كه حتي بعضي شاخص‌ها و ويژگي‌هاي ابتدايي لازم جهت «كلان‌شهر» ناميده شدن يك شهر موجود نيست، به نظر مي‌رسد باز هم مانوري تبليغاتي و شعارهايي با منظورهاي خاص در جريان است. براي مثال حداقل جمعيت براي كلان‌شهرها «يك ميليون» نفر تعيين شده است، حال اينكه جمعيت فعلي شهرستان همدان، حدود 700 هزار نفر مي‌باشد و بعيد به نظر مي‌رسد در مدت كوتاهي، بتوان اين جمعيت را به يك ميليون نفر رساند. با اين وصف، سؤال اينجاست كه مطرح‌كنندگان اين موضوع، چه منظور و اهدافي از اين امر دارند؟
نكته لازم به تأكيد، آن است كه اگر طرح موضوع در سطح جلسات تخصصي و سياستگذاري و برنامه‌ريزي‌هاي استان و در بين مسئولان، صاحبنظران و نخبگان صورت گيرد و هدف آن، بحث و تحقيق و انجام امور مطالعاتي جهت شناسايي پيش‌نيازهاي اين امر و استفاده از نظرات صاحبنظران و نهايتاً برنامه‌ريزي و اقدام در جهت بسترسازي براي تحقق پيش‌نيازها باشد، اين كار بسيار هم پسنديده و به جاست؛ اما مشكل آنجاست كه موضوع، هر از چندي و آن هم در قالب‌هاي كلي و شعاري، مطرح مي‌شود و ظاهراً جنبه تبليغاتي موضوع در نظر است.
آنچه مهم است اينكه بايد با مردم و شهروندان، صادق بود و موضوعاتي از اين قبيل را خارج از وعده و وعيد و شعارزدگي براي آنان مطرح نمود. چون همانگونه كه پس از حدود 10 سال كه از طرح موضوع مصوبه مربوطه در وزارت مسكن و شهرسازي مي‌گذرد، مردم به طور ملموس و مشهود، متوجه شده‌اند كه هيچ اتفاق خاص و اقدام عملي در اين زمينه صورت نگرفته و هيچ منفعتي عايد همدان نشده، در آينده هم مانند امروز، متوجه شعاري و تبليغاتي بودن آن مي‌شوند و نسبت به مطرح‌كنندگان اين موضوع بي‌اعتمادتر مي‌شوند.
به عبارت ديگر، آن دسته از كساني كه اين موضوع را طرح مي‌كنند، به جاي كليات شعاري و تبليغاتي، بهتر است توضيح دهند كه تاكنون چه اقدامات، مطالعات و برنامه‌ريزي‌هايي در راستاي نيل به نقطه فراهم شدن بستر و زمينه لازم جهت طرح موضوع «كلان‌شهر» شدن همدان انجام داده‌اند؟ اين سؤالات از آنجا مطرح مي‌گردد كه سردمداران طرح اين موضوع، اغلب كساني هستند كه سال‌هاي متمادي در كسوت نمايندگي همدان در مجلس يا مسئوليت‌هاي بزرگ استاني و ملي بوده‌اند و لازم بوده كه اگر ايده‌اي تحت اين عنوان براي همدان دارند، از شعار و مانورهاي تبليغاتي عبور كنند و ايده‌هايشان را به برنامه‌هاي جامع و اجرايي مبدل نمايند.
نكته نهايي اينكه «همدان» چه به عنوان مركز استان و چه كل استان، حتي در حد و اندازه‌هاي فعلي نيز از امكانات و بودجه‌اي كه شايسته آن مي‌باشد، برخوردار نيست و قبل از آنكه به انتظار بنشينيم كه سال‌ها بعد، همدان به «كلان‌شهر» تبديل شود تا امكانات و بودجه خاص به آن اختصاص يابد، لازم است تلاش كرد كه جايگاه فعلي استان كه قابل قبول نيست، بهبود و ارتقا يابد. در اين صورت، از يكسو بخش قابل توجهي از مسائل و مشكلات مبتلا به در استان و مركز استان، حل‌وفصل مي‌شود و از سوي ديگر، جايگاه و موقعيت آن در هنگامي كه واقعاً واجد شاخص‌هاي «كلان‌شهر» شود، چندين پله بالاتر از وضعيت فعلي خواهد بود و همين باعث مي‌گردد تا در آن زمان، حركت توسعه‌اي «همدان»، نه از ابتداي راه، بلكه از نقطه عزيمتي قابل قبول دنبال شود.
