در دنیای امروز که اطلاعرسانی و ارتباطات از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است، شفافیت و پاسخگویی به افکار عمومی ضرورتی اجتنابناپذیر در جامعهای است که میخواهد مطالبات مردم را محقق و در مسیر پیشرفت و تعالی حرکت کند.
گستردگی وسایل و ابزارهای ارتباطی از جمله رسانهها باعث گردیده تا دوران پنهانکاریهای بیمورد و یا کلیگویی و پوشیده نگه داشتن حقایقی که دانستن آنها حق مردم است، به سر آید.
در چنین شرایطی نقش روابط عمومیها به عنوان حلقه اتصال و ارتباط مردم با دستگاههای مختلف و تسهیلکننده روند تعامل با رسانهها بسیار مهم و کلیدی است؛ به طوری که ضعف و کاستی در این حوزه ناکارآمدی دستگاههای اجرایی را به دنبال خواهد داشت.
از طرفی حضور مدیران بسیار محتاط و گاه محافظهکار که به اقتضای منافع، بارها افکار عمومی را نادیده میگیرند، این روند را تشدید کرده و در بلندمدت بین مردم و مسئولان فاصله ایجاد میکند.
در استان همدان با روحیه خاصی که وجود دارد، این خصیصه مشاهده میشود، بهگونهای که بسیاری از مسائل یا در حد کلیات باقی میماند و یا مدیران از ورود به آنها حتی اگر برای افکار عمومی مهم باشد، پرهیز میکنند و منتظر اتخاذ موضع یا تصمیمگیری توسط مدیر ارشد استان میمانند.
بدون شک این روند برای آینده استان خوب نیست و همانطور که گفته شد، میتواند نوعی فاصله میان مردم و مدیران به وجود آورد.
در چرایی این موضوع به موارد مختلفی از جمله ضعف روابط عمومیها در اطلاعرسانی درست و ایجاد ارتباط قوی درون و برونسازمانی، بیانگیزگی برخی از مدیران بویژه مدیران بازنشسته برای تحرک لازم و ارتباط سازنده با افکار عمومی و بیعلاقگی مدیران متعلق به دولت گذشته که نهتنها رغبتی برای تشریح و تبیین دستاوردهای نظام در حوزه اجرایی را ندارند، بلکه حتی به دنبال پوشیده ماندن این دستاوردها به جهت مرتبط بودن به دولت فعلی نیز هستند.
هر سه عامل مذکور میتواند مانعی جدی در مسیر توسعه استان باشند و اتفاقا این چالشی است که مسئولان ارشد استان باید توجه جدی به آن داشته باشند.
در شرایطی که با گستردگی رسانهها و رشد فضای مجازی مواجه هستیم و اقشار مختلف به صورت لحظهای اخبار و اطلاعات را در زمینههای مختلف دریافت میکنند، حرکت قابل تأمل برخی از مدیران در پرهیز از اطلاعرسانی شفاف و نبود پاسخگویی به افکار عمومی و یا سکوت بیجهت در خیلی از مسائل برای مردم قابل هضم نیست.
از سوی دیگر انفعالی عمل کردن روابط عمومیها و دور شدن آنها از رسالت حقیقی خود که همان اطلاعرسانی و تسهیل در ارتباط با افکار عمومی است، آسیب جدی به ارتباط مدیران با مردم و افکار عمومی وارد میکند.
اینها همه در شرایطی است که تکتک مدیران موظف به پاسخگویی هستند و در هر زمینهای که با منافع مردم مرتبط است، باید جدیت بیشتری داشته باشند. نه اینکه با کلیگویی مسائل را جمعبندی کنند و کسی هم سراغ مدیران کمکار و یا حتی کوتاهیهای صورت گرفته نرود و صرفاً منتظر جمعبندیهای استاندار باشند.
وقت آن است که قدری به خود آییم و با در نظر گرفتن مطالبات مردم، خواستههای افکار عمومی و منافع اصلی استان، فضای موجود را در جهت شفافسازی بیشتر و تسهیل در روند توسعه استان سوق دهیم.
به هر حال شرایط موجود استان ایجاب میکند که با در نظر گرفتن اولویتها و ضرورتهای پیش رو، سعی در تقویت ارتباط میان افکار عمومی و دستگاههای مختلف داشته باشیم و مدیران اجرایی مسئولانه خود را در معرض افکار عمومی قرار دهند تا آنچه به نفع مردم و به صلاح استان است، شکل عملی به خود بگیرد.