چهلویک سال پیش و در چنین روزهایی در گرماگرم پیروزی انقلاب اسلامی و در شرایطی که ملت سرافراز ایران میرفتند تا پس از انقلابی بزرگ و تاریخی و تغییر حکومتی سلطنتی در کشوری با تاریخ چندین هزار ساله، زندگی و جامعه نوینی را تجربه کنند، یکی از پیچیدهترین و طولانیترین جنگهای قرن آغاز شد.
جنگ ناخواستهای برای مردم ایران که بدون شک بیشتر آنان در آغاز جنگ از خود میپرسیدند، این جنگ چرا و برای چیست؟! درحالیکه رژیم بعثی حاکم بر عراق ماهها پیش از آغاز رسمی جنگ، تحرکات گستردهای را در سرتاسر مرزهای مشترک و مرزهای آبی 2 کشور آغاز کرده و به جوسازیهای تبلیغاتی و تحریک گروههای مخالف انقلاب اسلامی و تفرقهانگیزان جداییطلب علیه یکپارچگی کشورمان میپرداخت و دامن میزد.
طبیعی است یک کشور انقلاب کرده و رهبران آن که بهشدت درحال تحکیم پایههای انقلاب مردم خود هستند و خانهتکانیهای معمول تمام انقلابها هم در چنین برههای درحال انجام است و از سویی نیز قوای نظامی کشور به احیای ساختار پراکنده خود مشغول است، دنبال جنگ و جنگافروزی نیست و بلکه این دشمنان دیرینه و کینهتوز یک ملت و کشوری انقلاب کرده در هر گوشه دنیاست که به خیال خام خود از آب گلآلود هوس ماهیگیری به سرش میزند و صدام حسین با همین خیال خام قرارداد تاریخی 2 کشور برای توافق بر سر حدود مرزی ایران و عراق در آبراهه اروند رود موسوم به قرارداد الجزایر را برابر چشمان جهانیان که از تلویزیونها شاهد بودند با گستاخی و خیرهسری پاره کرد و از فردای همان شب به قصد تسخیر خوزستان، لشگریان خود را وارد خاک کشورمان کرده و ظهر روز 31 شهریورماه سال 1359 هواپیماهای بمبافکن عراقی چند پایگاه هوایی و فرودگاه مهرآباد ایران را در حجم وسیعی بمبباران کردند و جنگ تحمیلی عراق علیه مردم انقلابی ایران بهطور رسمی آغاز شد و البته صدام حسین در رأس حزب بعث عراق تصور میکرد با این غافلگیرسازی در جنگ تحمیلی ایران قادر خواهد بود در مدت یک هفته ایران را به زانو درآورده و تکلیف جنگ را بهنفع خود معلوم ساخته و خوزستان را برای اهداف شومی در منطقه از خاک و دامن پاک سرزمین عزیزمان ایران جدا خواهد کرد. غافل از اینکه این جنگ تحمیلی و دفاع مقدس مردم سلحشور ایران اسلامی با فراز و نشیبهای فراوان و تحسین ملتهای آزاده و واقعبین جهان 8 سال به طول خواهد انجامید و سرانجام نیز با خفت و خواری متجاوزان و صدام حسین به پایان میرسد. آتش جنگ تحمیلی عراق علیه کشورمان براساس نقشههای شومی با طراحی آمریکا و رژیم صهیونیستی اسرائیل که با انقلاب اسلامی نفوذ دیرینه و استراتژیک خود را در منطقه و بهویژه دسترسی آسان به آبهای گرم جنوب ایران از دست داده بودند، روشن شد و صدام حسین رئیس جمهور عراق نیز چنین سناریوی خائنانهای را فرصتی مغتنم برای ایفای نقش خود برشمرد و خسارتهای جبرانناپذیری را با این سناریوی احمقانه و بیسرانجام بر ملت بزرگ ایران و بلکه مردم خود عراق که چیزی جز سرنوشتی نامعلوم از جنگ نصیبشان نشد، تحمیل ساختند.
دفاع مقدس ایران و مردم قهرمان ایران در این جنگ سهمگین و از جهاتی نابرابر اسناد و نوشتنیها و تاریخ عبرتآموزی دارد که حتی قطره و سطری از این حماسه بزرگ در چنین یادداشت و نوشتاری نمیگنجد و ما فقط به این جمله دلخوش میکنیم که جنگ 8 ساله بین رژیم وابسته و پشتیبانی شده رژیم سرنگون شده و فنا شده بعث عراق علیه ملت سلحشور و با همت و غیرت ایرانی یکبار دیگر به جهانیان نشان داد و ثابت کرد.
این ملت ریشه در تاریخ و تمدن و فرهنگی سربلند و طولانی دارد و در همیشه نسلهای آینده نیز هرگز از پای نخواهد نشست و همواره بیدار و باغیرت و با اقتدار باقی خواهد بود و هیچ طوفان سهمگینی این درخت سرافراز و سبز و آباد را از جای نخواهد کند.