زندگی در محیط اجتماعی یکی از نیازهای اساسی زیستی بشر است. شهرها به عنوان فضاهای فیزیکی زندگی در محیط اجتماعی محسوب میگردند. شهرها بستر اصلی خانواده برای بقا انسان و جامعه، از اهمیت بسزایی برخوردار میباشند.
بروز ناهنجاریهای اجتماعی و جرایم گوناگون در شهرها از مشکلات حاد جوامع انسانی محسوب میگردد. در همه کشورها هم رقم جرایمی که در محدوده شهرها رخ میدهد بالا است. مدیریت شهری در اتخاذ سیاست پیشگیری از جرایم میتواند مؤثر باشد و میتواند به منابع و امکانات و فرصتهایی که در اختیار دارد و با مشارکت نهادهای مردمی مانند بسیج مستضعفین در کاهش آسیبهای اجتماعی نقش پرتأثیری را ایفا نماید. غفلت مسئولان در پرداختن به مسأله آسیبهای اجتماعی و رشد روزافزون آن در شهرها باعث نگرانی جدی جامعه شده و خوشبختانه چندی است که پرداختن به آسیبهای اجتماعی به یکی از دغدغههای اصلی مسئولان تبدیل گردیده است.
مقام معظم رهبری چندین جلسه طولانی با متخصصان و مسئولان پیرامون آسیبهای اجتماعی و اولویتهای آن و راهکارهای مؤثر در مقابله با این پدیده برگزار نموده و جهت برنامهریزی و اقدام با مکانیزمهای مشخصی و قابل ارزیابی تأکید فرمودند. با تأکید معظمله معاونت فرهنگی و اجتماعی وزارت کشور به سازمان ارتقاء و اعتبار معین سالیانه برای آسیبهای اجتماعی اختصاص پیدا نموده است.
یکی از فرصتهای موجود در امر پیشگیری، کاهش و از بین بردن آسیبهای اجتماعی، میل و انگیزه مشارکت مردم و تشکلهای غیردولتی بویژه بسیج مستضعفین است. بسیج به عنوان بزرگترین، سازمان یافتهترین و مؤثرترین نهاد مشارکت مردم در سراسر کشور است. توانایی و تعهد و روحیه جهادی که در بسیجیان وجود دارد میتواند بستر و ظرفیت قابل توجهی را در کاهش و برطرف کرد دغدغههای مقام معظم رهبری پیرامون آسیبهای اجتماعی فراهم نماید. واقعیت این است که آسیبهای اجتماعی به دلیل چند بعدی بودن، چند علتی بودن، فرآیندی بودن، دارا بودن اثر متقابل، نسبی بودن، متنوع و متعدد بودن، متداخل و اثرات متقابل داشتن، یک مسأله پیچیده و دشواری است که ابتدا باید توسط عالمان و متخصصان که خوشبختانه ظرفیت بالایی در دانشگاهها و مراکز پژوهشی وجود دارد علل و عوامل آن به صورت علمی بررسی، تحلیل و پردازش و راهکارهای مناسب با شرایط اقتضائات و تغییرات و روندهای حاکم بر جامعه ارائه گردد. سپس مراجع اصلی متناسب با امکانات و منابع و فرصتها سیاستگذاری نمایند. در گام بعدی دولت برنامهریزی و راهکارهای اجرایی متناسب با دستگاهها و ابزارهای در اختیار تدوین و ابلاغ نمایند. در فرآیند اجرا مشارکت مردم و نهادهای غیردولتی میتوانند در اثربخشی منابع و امکانات اختصاصی یافته مؤثر باشند.
در اجرای برنامهها به عنوان نمونه بسیج به دلیل ظرفیت بالایی که از نظر نیروی انسانی، مدیران کارآمد، روحیه جهادی، تخصص و تجربه دارند و میتوانند مؤثر باشند. آنچه حایز اهمیت است آسیبهای اجتماعی از یک خلع اجتماعی و بیمسئولیتی و بیتفاوتی جامعه نشأت میگیرد.
آسیبهای اجتماعی، به عنوان یک معلول زاده و پرورده نبود مشارکت اجتماعی است، دولت نباید در حل مسأله آسیبهای اجتماعی صرفاً به ساختار دولتی متکی باشد، بلکه مداخله در مسائل اجتماعی باید به اتکا به مردم و ایجاد فرصت برای مداخله اجتماعی صورت بگیرد.
بسیاری از گرفتاری اجتماعی در گذشته به وسیله خود مردم حل میشد. اما با گسترش حضور دولت و کم شدن انگیزه مشارکت مردم این نقش از مردم سلب گردیده و آسیبهای اجتماعی رشد و گسترش آن ناشی از بیتفاوتی، طرد و انزوای اجتماعی مردم است.
بنابراین در اجرای برنامهها مشارکت مردم و مداخله مردم در قالب نهادهای غیردولتی و نهادهای عمومی و دولتی، اصناف و اتحادیهها، مساجد، هیأتهای عزاداری، خیرین میتوانند نقش اصلی اساسی را به عهده بگیرند دولت نباید از این مسأله راهبردی غفلت نماید.
مدیریت شهری نیز با توجه به ظرفیتها و امکانات در اختیار در مسأله آسیبهای اجتماعی باید به یاری دولت بشتابد. شورای اسلامی شهر به عنوان سیاستگذار میتواند در تدوین برنامه سالیانه درصدی از بودجه و امکانات و فرصتهای موجود در شهر را به مسأله آسیبهای اجتماعی اختصاص داده و در آموزش شهروندی و توانمندسازی اقشار آسیب دیده از ظرفیتهای موجود استفاده نماید. خوشبختانه یکی از راهبردهای شورای اسلامی بویژه کمیسیون فرهنگی اجتماعی در سال 94 تصویب سند تعامل مدیریت شهری و تشکلهای غیردولتی در شهر بود. با اتکا به این سند تشکلهای غیردولتی فعال در حوزه آسیبهای اجتماعی میتوانند در سیاستگذاری برنامهریزی و اجرا با مدیریت شهری همکاری مؤثر داشته باشند.