۱- مدیریت بهداشت و درمان در ایران کار سختی است. از طرفی کمبود منابع، تحریم و سودجویان و محتکران مشکلاتی را ایجاد میکنند و از طرف دیگر باید مراقب اقدامات شبکه غیررسمی اما پرنفوذ درمانی نیز بود تا زحمت کادر درمان را چند برابر نکنند.
شبکهای که با وجود غیررسمی بودن، بهدلیل استفاده از صفات ارزشی و وام گرفتن از نامهای دارای قداست بین مردم، طبابت عجیب و غیرمعمول خود را جا میاندازد و علم پزشکی را نیز به سخره میگیرد.
۲- شیوع کرونا و تجویزهای شبکه غیررسمی درمان، از ایران فراتر رفت و تجویزهایی مانند روغن بنفشه به عاملی برای تمسخر شیوههای درمان در ایران در رسانههای خارجی تبدیل شد.
این در شرایطی است که درمان مبتنی بر علم در ایران از روشهای سرآمد درمان در جهان است و روشهای درمانی پزشکان ایرانی در جهان بهعنوان روشهایی نو و مؤثر به کار گرفته میشوند.
۳- وزارت بهداشت، واژه طب اسلامی را قبول ندارد و بسیاری از بزرگان حوزه نیز وجود طب اسلامی را رد کردهاند.
اما پدرخواندههای این نوع طب غیر رسمی آزادانه نسخه تجویز میکنند و در جدال با پزشکی نوین کتابهای مرجع پزشکی را آتش میزنند و از مسئولان پزشکی کشور شکایت میکنند.
۴- ایران در طب سنتی، صاحبنظر و صاحب پزشکان مشهوری همچون بوعلی سینا در طول تاریخ بوده که این نوع طب را با علم درآمیخته و دستاوردهای خود را برای استفاده جهانیان به یادگار گذاشتهاند.
اکنون طب سنتی نیز طب اسلامی را تأیید نمیکند و حوزه درمان طب سنتی را در جدال با دستاوردهای علمی بشریت در پزشکی نمیداند و بر همراهی علم جدید و طب سنتی تأکید دارد.
۵- کرونا و روشهای درمانی آن محل جدال جدیدی بین پدرخواندههای آنچه طب اسلامی نام نهادهاند با طب نوین و علمی در ایران شد.
این پدرخواندهها بدون درنظر گرفتن جدید بودن ویروس کرونا و امکان جهشهای آن، به نسخهپیچی مشغول و این نسخهها را در فضای مجازی نیز منتشر و متأسفانه برخی مسئولان نیز این نسخهها را تبلیغ میکنند!
۶- آنچه در این جدال جای تعجب است، تکذیب و رد دیرهنگام این نسخهها و اطلاعرسانی درباره بیتأثیر یا خطرناک بودن آنها است.
اینکه وزیر بهداشت یا بخشهای وزارت بهداشت پس از تبلیغ و فراگیر این نوع نسخهها، اقدام به اطلاعرسانی و رد آنها میکنند، راهکار و روش مناسبی برای بیتأثیر کردن فرصتطلبی طبی با استفاده از عناوین ارزشی نیست.
۷- کرونا شوخیبردار نیست، وزیر بهداشت آن را ویروس شترگاوپلنگی میخواند که حداقل یک ماه زمان نیاز دارد تا واکنش آن به دارویی مشخص شود و در طرف مقابل پدرخوانده طب غیررسمی چنان مطمئن دارویی بهنام یکی از ائمه را تجویز میکند که انگار با علم و دانش و روشهای آزمایشگاهی به درستی این نسخه رسیده است، درحالیکه اعلام میشود هیچ مستندی علمی برای گفته خود ارائه نداده است.
این جدال، بر سر طب نیست بلکه بر سر جان مردم است و انتظار میرود قوه قضاییه با ورود به موضوع مشکلی را از راه مدیریت درمان کشور بردارد و فضایی را آماده کند که طب علمی و مبتنی بر دانش در آن فضای آرام به درمان و پژوهش روشهای نوین درمانی مشغول شود و بینیاز از تکذیب نسخههای آزمایش نشده پدرخواندههای طب غیررسمی باشد.