در توضیح رفتارهای غالب بر جامعه ایرانی افراط و تفریط موضوع پرتکراری است که از سوی تمامی افرادی که جامعه ایران را در طول تاریخ مطالعه کردهاند، مطرح شده است.
سهراب دلانگیزان استاد گروه اقتصاد دانشگاه رازی و عضو انجمن اقتصاددانان ایران در مطلبی عنوان کرده؛ شاید رفتارما ایرانیان، از تاریخ قاجار به بعد، بتواند تا حدودی ویژگیهای ژنتیکی سیاستورزی وسیاستخواهی ایرانیان را بنمایاند. تا قبل از مشروطه، استبدادزدگی شدید و رفتاری ملون در مقابل قدرت و افراط در چاپلوسی، نخبگان حقیقی را همه کشتند و مردم در مرگ این بزرگان شیرینی پخش کردند و کافر و ... خواندندشان. پس از مشروطه عرصهای آشفته از منورالفکری و رعیتی که میل مدرنیته داشتند. روزنامهنگارانی که تشنج سیاسی را بر آرامش ترجیح میدادند و رعیتی که در دام متوهمان روشنفکری، همچون موجی در دریا به تلاطم. نمایندگان مجلس نیز اگر چه از رجال بودند، ولی منافع شخصی خود را بر رونق کشور برتری داده و مسیر نمایندگی برای آنها مسیر قدرت و ثروت بود.
وی با مرور دورههای بعدی در تعریف دوره ریاست جمهوری خاتمی گفته است؛ رعیتی که در دوره قاجار از بیسوادی و حزب باد بودن رنج میبرد، در این دوره نیز همچنان همان درد را داشت. با این تفاوت که تعریف بیسوادی عوض شده بود ولی حزب باد بودن در نهاد جامعه و آحاد آن همچنان نهان است.
از نگاه این استاد دانشگاه؛ افراط و تفریط پدیدهای است که نشان از بیدرونمایگی اندیشگی،جذب در رفتارهای شدید احساسی و جداماندن از روشهای تشخیصی و تصمیمگیری عقلی دارد.
وی در جمعبندی عنوان کرده است؛ افراط و تفریط اجتماعی با کوچکترین جرقهای به خشونت و بحران تبدیل خواهد شد. اینجاست که کار خراب میشود و همه دستاوردهای شکل گرفته نابود خواهند شد. لذا بزرگترین ظرفیت شایستگی و شایستگان اصلاحجو و توسعه خواه جامعه امروزی این است که مدارا و عقلانیت را ترویج نمایند و از افراط و تفریط جلوگیری کنند. توسعه راهی طولانی دارد و برای سپری کردن آن باید همگرایی حاکمیت، شایستگان و مردم، در مسیرهایی که به عقلانیت ختم میشوند شکل گرفته باشد.باید بگویم افراط و تفریط را دشمن توسعه میدانم و هرگونه حرکت به سمت رواداری و مدارا و عقلانیت را، برای حاکمیت و برای مردم، در مسیر توسعه تعریف میکنم.
بر این اساس میتوان شعار وفاق را حرکتی برای دوری از افراط و تفریط ارزیابی کرد اما وقتی تحت عنوان این نام افراط و تفریط مشاهده میشود، نگرانیها نسبت به تبدیل وفاق به گفتمان افزایش مییابد.
دولتها در ایران در موضوع انتصابات دچار افراط و تفریط بودهاند یا به سمت خالصسازی میل کردهاند و هر که را در کنار خود تشخیص ندادهاند، حذف کردهاند یا دچار اعتدال و وفاق شده و میدان را برای مدیریت مخالفان و حذف طرفداران باز کردهاند.
روشن است تا زمانی که چنین افراط و تفریطی در انتصابات و... باشد سخن از توسعه تنها امیدی واهی خواهد بود.
به همین دلیل در استان نیز اگر هدف توسعه و تعالی است لازم است شرایط دستیابی به وفاق به درستی نه تحت تأثیر افراط و تفریط ایجاد شود.
روشن است انتصابات استان مسیری که استان را در آینده سپری خواهد کرد مشخص خواهد کرد. مسیری که لازم است در آن افراط و تفریط نباشد و وفاق در راستای منافع مردم محقق شود.