دستگيري از هموطنان و همنوعان نيازمند و ناچار در جامعه ايراني و در عمق باورهاي مردم مسلمان و خداشناس كشورمان، يك اصل ريشهدار و فراموشنشدني است كه در هر شرايطي از وضعيت اقتصادي اين مردمان به انواع گوناگون جريان دارد و اين چراغ ايمان و مهرباني و تعاون و بشرخواهي خاموشناشدني است.
در باورهاي مردم مسلمان ايران، خداوند قادر و متعال هميشه چارهساز است و بندهاي از بندگان پاك و خوشدل و كاربلد خود را وسيله ميسازد تا مشكل و گره از كار بندهاي درمانده و گرفتار باز شود و هيچ نهتنها انسان، بلكه موجوي از موجودات ذيروح پروردگار بيرزق و روزي نماند و كم و بيش و ترش و شيرين، ظلمت شب همگان به سپيدي سحر بينجامد.
با تمام اين احوال در شرايطي كه جمعيت افراد خيّر و دستگير در جامعه ما رو به فزوني است، وليكن فقط و فقط به علت پراكندهكاريهاي نهادها و سازمانهاي خيريه و همچنين متمركز نبودن كمكها و نذورات مردمي، انرژيهاي بسياري هدر ميرود و كمتر نيازمندي به اندازه احتياج واقعي خود از احسان و بذل و بخشش افراد توانمند برخوردار ميشوند! مصداق واقعي اين موضوع نذورات مردمي در ايام عزاداريها و مناسبتهاي مذهبي است كه بيشتر از آنچه كه به دست مردم برسد، حيف و ميل ميشود و به صورت ضايعات به آشغالدانيها سرازير ميشود. بايد از رفتگران زحمتكش شهرها و بخشهايمان سؤال كردكه روزهاي بعد از ايام مناسبتها و پخش نذورات در خانهها و اماكن مذهبي و كوچه و محلهايمان چه ميكشند و با چه زحمت مضاعف و كار بيشتري انبوه غذا و نذورات مصرف نشده و دور ريخته شده را جمعآوري و رفتورب ميكنند تا به زبالهدانيهاي خارج از شهر انتقال داده شود. اينگونه اسرافكاريها و اجحاف به منابع ملي و سرمايههاي شخصي و اجتماعي آنچنان ضربه و ضرر و زياني براي جامعه به بار ميآورد كه حساب و كتاب عدد و رقم و ريال و تومان آن از حوصله هزاران حسابدان و اقتصاددان بيرون است.
چنين آشفتهبازار و فرهنگ غلطي كه قطعاً رضايت خداوندي را هم با خود نخواهد داشت و بيشتر موجب غضب و نارضايتي اوست، نتيجه فقدان سازمان و نهادي واحد و قدرتمند و مورد اعتماد مردم است و نبود آمار و اطلاعات درست و قريب به يقين از جمعيت نيازمندان جامعه، در نهايت به حيف و ميل شدن و هدر رفتن رقمهاي هزار ميلياردي از سرمايههاي ملي كشورمان منجر خواهد بود. با اين حال و با توجه به اينكه بيشترين نذورات و هداياي مردمي دست نخورده هدر ميرود و به خاطر توزيع غلط به مصرف نميرسد، تعداد كثيري از قشرهاي مردم خوشخيال در مناسبتها و حوادث غيرمترقبه، اجناس مصرف شده و دست دوم و سوم خود را براي كمك به آسيبديدگان و نيازمندان اختصاص ميدهند كه اين ديگر به قول معروف به جاي ثواب و عمل خير، قوز بالاي قوز ميشود و بدون هيچ مصرفي كه دور از شأن اخلاق مردمداري هم هست، به دور ريخته ميشود و هيچ مشكلي را حل نميكند.
اين روزها كه به پايان سال نزديك هستيم و نهادهاي كمكرسان و خيريه هم با ايجاد پايگاههاي ويژه جمعآوري كمكهاي مردمي، فعاليتهاي خود را تشديد كردهاند، سيل اجناس و كالاهاي دست دوم و كهنه است كه مقابل چنين پايگاهها تلنبار شده و به نظر ميرسد هيچ تصميم و ارادهاي منطقي براي توزيع چنين كالاهاي تحقيركنندهاي بين نيازمندان نيست و قطعاً كمتر كارخانه و يا مكاني هم براي بازيابي چنين كالاهاي دورريختني در كشورمان وجود داشته باشد. پس چه بهتر اگر كسي نيّت خير دارد و به فكر خانوادههاي نيازمند ميباشد، بخش كمي از هزينههاي سنگيني كه براي خريدهاي سال نو اختصاص ميدهد، به كنار بگذارد و بهگونهاي اقدام كند كه از طريق سازمان يا نهاد مسئول و متعهد به دست نيازمندان برسد و در واقع مصداق «روغن ريخته، نذر امامزاده» نباشد كه نه به درد افراد ميخورد و نه نذري با آن ادا ميشود و نه خيري به كسي و جايي ميرساند.