وزارت نفت اخيراً با ارائه آماري از روند افزايش مصرف فراوردههاي نفتي در كشورمان اعلام كرد: مصرف بنزين يك سال گذشته كشور در مقايسه با سال قبل از آن حدود 5/8 درصد افزايش نشان ميدهد كه اين روند حاكي از اسراف هموطنان ميباشد.
مسئولان وزارت نفت با ارائه چنين آماري اين نكته را گوشزد ميكنند كه تنها راه مقابله با اسراف در مصرف بنزين، گران كردن قيمت اين فراورده نفتي است؛ چون مادامي كه قيمت بنزين ارزان باشد و در رقم كنوني (يك هزار تومان براي هر ليتر بنزين) توقف كند، مصرف بيرويه نيز فزوني خواهد داشت.
در يادداشت امروز ما بحث بر سر ارزان يا گران بودن قيمت بنزين نيست و از اينكه طبق مصوبه كميسيون تلفيق بودجه سال 96 مجلس شوراي اسلامي، هرگونه افزايش قيمت بنزين و حاملهاي انرژي در سالجاري ممنوع خواهد بود نيز نظري نداريم، اما اينكه تمسك يكسويه و يكجانبه و البته اشتباه به يك آمار، بهانهاي براي طرح موضوع ضرورت افزايش قيمت هر نوع محصولي باشد، مراد اين يادداشت است كه به آن ميپردازيم.
مبلغ هزار تومان براي خريد هر ليتر بنزين از منظر بسياري از مصرفكنندگان ايراني رقم كم و بيبهايي نيست كه بشود آن را حيفوميل كرد، خصوصاً اينكه ماشين از هر نوع عمومي و شخصي آن براي بسياري از خانوادههاي ايراني در درجه اول يك نانداني به حساب ميآيد كه مصرف قطره قطرههاي بنزين براي به حركت درآوردن چنين نانداني از روي حساب و كتاب خواهد بود. البته جماعتي هم هستند كه وسيله نقليه براي آنان متأسفانه و هزار افسوس حكم اسباببازي را دارد و باز هم هزار افسوس كه خودرو به تناسب وضع و حال برخي خانوادههاي ايراني از انواع داخلي و خارجي آن وسيله فخرفروشي و اختلاف طبقاتي شده است كه بايد به چنين تفكر و رويكرد جاهلانهاي خنديد!!
اين دست از آدمها خوشبختانه چندان هم زياد نيستند و عوارض اسراف در مصرف بنزين را هم به نوعي و ناخودآگاه ميپردازند و خدا همه ما را به راه راست هدايت كند.
نكته اصلي اينجاست كه آن مقام مسئول و عزيز هنگام طرح موضوع افزايش 5/8 درصدي مصرف بنزين به تعداد خودروهايي كه در تيراژهاي 10 هزار و 10 هزار همه ماهه به تعداد خودروهاي كشور افزوده ميشود، اشارهاي نداشته يا عمداً اشاره نكرد كه بگويد مصرف بيرويه است و هم اينكه بدون اطلاع از افزايش روز به روز و قارچگونه خودرو در تمام شهرهاي بزرگ و كوچك و قصبه و روستاهاي كشورمان، چنين حرفي را زد كه واقعاً جاي تأمل دارد. روند افزايش خودرو صرفاً براي سرپا نگهداشتن كارخانههاي توليدي و البته منافع واردكنندگان محترم در جامعه ايراني يك معضل جدي است كه بايد نسبت به آن انديشيد و تصميم گرفت، اين روزها خيلي راحت ميشود از افزايش روز به روز تعداد خودرو در هر كوي و برزن و مجموعههاي آپارتماني ايرانيان آمار جديد تهيه كرد و نيازي به اطلاعرسانيهاي رسانهاي نيست.
چنين وضعيتي بدون شك بر بسياري از زيرساختها و ظرفيتهاي موجود و محدود كشور فشار وارد خواهد ساخت و سواي مشكلات ترافيكي و سرسام ويرانكنندهاي كه بر اثر افزايش بيرويه و عنانگسيخته خودرو در جامعه ايراني متوجه مردم ميشود. عوارض سنگيني هم متوجه پيكره اقتصادي و اجتماعي است و بسيار هزينهبر است و كمر جامعه را خم ميسازد. افزايش تعداد حوادث رانندگي و مرگومير ناشي از آن تنها عدد كوچكي از آمار و ارقام سنگين عوارض ماشيني است آلودگي هوا و استهلاك شديد زيرساختهاي ارتباط جادهاي نيز بخش كوچكي از چنين مصائب است.
در نهايت اگر ميزان مصرف بنزين در سالجاري و سال گذشته را به نسبت تعداد وسايل نقليه موجود بررسي كنيم، بايد به رقم كاهش مصرف بنزين برسيم؛ چراكه به علت افزايش خزنده هزينههاي زندگي و نزول قدرت خريد خانوادههاي ايراني، مسافرتهاي فصلي هم در سبد خانوار به حداقل رسيده است و تابستان همدان و غيبت مسافران تابستاني گوياي همين مطلب است.