نظام اداری و سیاسی ایران تا اندازه زیادی تمرکزگرا است و این تمرکز دلیلی شده تا همه منتظر تصمیم مرکزنشینان نشسته و پس از ابلاغ این تصمیم در اجرای آن بکوشند.
البته در چند دولت اخیر تلاشهایی برای تمرکززدایی و تفویض اختیار به استانها آغاز شده است و اختیارات استانداران افزایش یافته است.
دولت چهاردهم نیز اعلام کرده این روند را ادامه خواهد داد و با افزایش اختیارات استانداران نگاه به مرکز را کمرنگترخواهد کرد.
در این شرایط محمد جواد ظریف، معاون راهبردی پزشکیان در آئین تکریم و معارفه استاندار اصولگرای اصفهان سخنان جدیدی مطرح کرده که به نظر مخاطب او تمام استانداران بوده اند.
ظریف گفته است؛ ما صاحب اختیار نیستیم مردم صاحب اختیار هستند! مردم راهحلها را دارند و بهتر از ما مشکلات را میدانند و باید طرف مشورت ما باشند. نباید منتظر باشیم که از پایتخت دستور برسد دستور از مردم میرسد! اگر به این مردم باور داشته باشیم آیندهای بهتر برای کشور میسازیم.
این سخن که مسئولان و استانداران مطالبات مردم و دستور مردم را اجرا کنند موضوع جدیدی نیست و از ابتدا موضوع خدمتگزاری مردم و خادم مردم بودن مسئولان در نظام اسلامی مطرح بوده است.
اما چرا فضا به سمتی رفته که مردم این احساس را درباره همه مسئولان ندارند و بین مردم و مسئولان فاصله افتاده است، موضوعی است که در نارضایتی مردم از شرایط خود در جامعه مشهود است.
این فاصله دلیلی شده که اعتماد به مسئولان کمتر شود و احساس شود هر یک راه خود را میروند وحتی درباره پدیده دولت بدون ملت با شاخصهای ایران امروز بحثهایی مطرح شود.
حالا معاون راهبردی رئیسجمهور دوباره با ادبیاتی نو تأکید بر اجرای دستور مردم دارد دستوراتی که در کلیات بین مردم تمام استانها مشترک و در جزئیات متفاوت است.
کلیاتی چون تغییر، شنیدن صدای مردم، رعایت کرامت مردم، حرکت برای بهبود شرایط آنها و حل مشکلات که در تمام استان ها از جمله استان همدان خواست واقعی مردم از استانداران است و در روندی نو از طریق صندوق رأی، پیام آن ارسال شده است.
تغییر روندی که در گذشته سپری شده و نتیجهای جزء ایجاد نا امیدی و کاهش سرمایه اجتماعی نداشته مطالبه جدی مردم از استانداران است.
در واقع دستور مردم با پذیرش رویکرد و وعده های پزشکیان نمود یافته و اکنون استانداران وظیفه دارند این دستورات را اجرا کنند.
مشخص است در اجرای این دستورات لازم است افرادی را به مدیریت منصوب کنند که مردم آنها را پذیرفته و همراه دولت و خود بدانند نه اینکه آنها بخشی از همان تیمی باشند که مردم را به ناامیدی و یأس رساندهاند.
هیچ کس با این جمله ظریف مخالف نیست که معیشت مردم اصلاحطلب و اصولگرا نمیشناسد و باید وفاق را تجربه کرد.
اما سخن این است که در این وفاق آیا قرار است افراد امتحان پس داده که در اجرای همان امر مهمی که دستورات مردم خوانده اید، ناموفق بوده اند دوباره مجری دستورات شوند؟! که اگر این بود چه نیازی به دستور تغییر مردم بود.
مردم دستور تغییر دادهاند و میخواهند شاهد این تغییر باشند و نمیخواهند دوباره به نام وفاق از دولت و ... نا امید شوند.
در این روند استانداران و بهویژه استاندار در حال مطالعه برای انتصابات همدان اگر به فکر سرمایه اجتماعی دولت و افزایش اعتماد مردم به دولت هستند در انتصابات باید به گونهای عمل کنند که مردم تغییر را احساس و مدیر دولت را مجری مطالبات خود بدانند و به او اعتماد کرده و در امور مهم مشارکت بیشتری داشته باشند.