چهاردهمین سالگرد آغاز به کار روزنامهای محلی در شهر همدان کم غنیمت نیست. "همدان پیام" با جان سختی هرچه تمامتر در طی این دوران، فراز و نشیبهای بسیاری از سر گذرانده است.
چه تهدیدها و تطمیعها که ندیده و چه مشکلات مالی و اداری بر سر راهشان سبز نشد!
در این مجال اما نمیخواهم خلق خود و خوانندگان را برای مرور تلخیها تنگ کنم.
مبارک امری است که یک روزنامه بتواند راه تحول و دیگرگونی در حوزهای را پیماید که پیش از آن کسی یارای ورود به آن را به این ظرافت، دقت و مقاومت نداشته است.
"همدان پیام"، اینک یک تابلوی تمام عیار از رسانهای همدانی است که عرق تحول و پیشرفت این استان تاریخی در سر دارد. از اقتصاد و فرهنگ و هنر گرفته تا امور اجتماعی و نقد سیاست و کارگزاران حکومت، در این روزنامه دیده میشود.
درست است که مسئولان محافظهکار و برخی دگماندیشیها، بارها و بارها جلوی این رسانه مردمی سنگ انداختهاند؛ اما خوشحالیم که آنها به قابی بر دیوار خاطرات تبدیل شدهاند و از آن فشارها و تبخترهای اداری جز خاطرهای تلخ و البته عبرتآموز، چیزی بر جای نمانده است.
همدان ما که در طول و عرض تاریخ، سرزمینی است بیهمتا و بیرقیب و در کناره الوند سرافراز نماد سربلندی ایرانزمین است؛ با همه افتان و خیزانی که داشته، همچنان پای بر جا ایستاده و شکوه خویش را به رخ عالم و آدم کشیده است.
جنگها و رزمها و قتل و غارتهایی که در این جغرافیا اتفاق افتاده، هر کدامش برای براندازی و اسقاط تمدنی کافی بوده است.
اما این ایستادگی و آنچه "سازگاری همدانی" با طبیعت و اقلیم و مهاجمان نامیده میشود؛ هگمتانه را پس از سه هزار سال سرپا نگهداشته و مایه مباهات فرزندان این دیار شده است.
فرهنگ همدان که در طول چند هزاره گذشته دستخوش تحول و تغییر و رنگپذیری، تعامل و داد و ستد بوده است؛ ستایشگر زندگی است و برای بقای عزتمندانه قوم ساکن در خویش، راههای مسالمتآمیز فرهنگی و اجتماعی را جستجو و تجربه کرده است.
آنچه امروز میتوان "محافظهکاری همدانی"؛ نه از نوع سیاست و مدیران سیاسی، بلکه نوع رفتار فرهنگی متمایز عامه مردم همدان نامید؛ با احترام به دین و آداب آن، نوعی از سلوک اجتماعی و فرهنگی مبتنی بر آموزههای اخلاقی و مسالمتآمیز و تحمل و بردباری یکدیگر پدید آورده، که همدان را از همقطاران و همسایگان جغرافیاییاش متمایز کرده است.
تلاش مطبوعات و رسانههای آزاد و مردمی اندکی که در شهر همدان، همچنان مدافع تاریخ و فرهنگ نیاکان و میراث کهن خویشاند؛ از جمله، در مطبوعه همدان پیام؛ از نظر اهل فرهنگ، قابل ستایش است.
نام این رسانه چاپی که در عرصههای دیگر نیز تکثیر و تنوع پیدا کرده؛ خودگواه پایبندی اعضای آن به شهر و دیارشان است.
در این تلاطم و دیگرگونیهای فرهنگی که با رشد حیرتانگیز ارتباطات سرعتی غیر قابل پیشبینی پیدا کرده است؛ وجود روزنامهای مستقل و غیر وابسته به قدرت و سیاست جناحی؛ غنیمتی است که باید از سوی دوستداران و علاقهمندان به فرهنگ و تمدن همدان پاس داشته شود.
بهگمان من، با همه نقدهای تخصصی و ایراداتی که میتوان به این نشریه گرفت؛ اهالی فرهنگ و مسئولان دلسوز و علاقهمند به پیشینه همدان، نباید بگذارند چراغ چنین مطبوعاتی به خاموشی گراید و در مشکلات اقتصادی دست و پا بزند.
شهرداری همدان، اگرچه خود نشریهای داخلی با گستره استانی منتشر میکند و خط قرمزهای مندرآوردی زیادی برای خود ترسیم کرده است؛ نباید از وظیفه تقویت چنین مطبوعات مستقل و مفید برای توسعه شهر سرباز زند. اگرچه دیده میشود، حس رقابت و از میدان به درکنی، به علت تزریق حمایتهای مادی و معنوی مدیران، بارها و بارها در رسانه شهرداری، گل کرده است؛ از شهردار جوان و مستعدی که خود را مدیون فرهنگ و تمدن همدان میداند، انتظار زیادی نیست که بخواهیم برای دوام و قوام مطبوعات محلی وارد میدان شود.
از سویی هر چند در مقایسه با"گاردین" 197 ساله یا "اطلاعات"92 ساله؛ 14 سالگی همدانپیام کم مینماید، امیدواریم با تدبیر، حمایت و مدیریت صحیح، در سالهای آینده شاهد برگزاری جشن بیستمین، پنجاهمین و... همدانپیام و رسانههای مشابه آن باشیم.
برند همدانپیام، هرچند در تولد و تداوم خویش مدیون و مربوط به خانواده طاقتی است؛ اما با رویکرد مردمی این رسانه؛ به تکتک همدانیهایی تعلق دارد که آرمان توسعه و تعالی این شهر باستانی را در سر میپرورانند و برای درخشش و شکوهمندی آن در عصر حاضر گامهای عملی بر میدارند. همین.