از سوی دیگر با توجه به اینکه انسانهای امروزی به هر طریق وابسته به فعالیتهای اجتماعی هستند و در یک جامعه مولد و متحرک و پیشرفته کمتر کسی در خانه میماند و به مصرفکننده مطلق تبدیل میشود.
بنابراین در خانه ماندن اجباری موجب بیحوصلگی و عصبانیت و حساسیت هر عضو خانواده نسبت به هر رفتار تکراری اطرافیان خویش میشود و این نیز یک واکنش طبیعی است و خیلی کم پیش میآید، خانوادهای در کنار هم هفتههای طولانی مجبور به ایستایی و بیکاری باشند و گاه و بیگاه اختلاف نظری بین آنان بروز نکند، بهویژه اینکه محیط زندگی بیشتر خانوادهها در جامعه امروزی، آپارتمانی است و بدیهی است در یک خانه 50 یا 60 متری که بهسختی میشود نفس کشید، برای یک اردوی اجباری و چند هفتهای فضای لازم ندارد و خانوادههای ایرانی که سابقه طولانی در آپارتماننشینی عادت به اجاق و دستشویی و حمام اپن ندارند، بیشتر دچار برزخ و احساسات تند همزیستی میشوند.
متأسفانه اطلاعات موثق و اخبار جسته و گریخته حاکی از افزایش اختلاف خانوادگی بهویژه بین زوجهای جوان در روزهای کرونایی است و از سوئی نیز چون مراکز مشاوره خانواده و محاکم مربوطه در روزهای کرونایی غیرفعال هستند، اختلاف خانوادگی نیز در ضمیر زوجهای ناسازگار تبدیل به غدههای بدخیم میشود و قطعاً در طولانیمدت به مراحل بغرنج و بسیار شکننده خواهد رسید.
انتظار میرود همانگونه که ویروس کرونا و ادامه آن در جوامع جهانی موجب همبستگی و همدلی بین قشرهای خاص و عام برای شکست دادن این دشمن مشترک شده است و خیلی از انسانهای فداکار برای کمک به همنوعان گرفتار خود در چنگ کرونا از جان خویش مایه میگذارند، خانوادههای کمطاقت نیز در بین خود سعه صدر داشته باشند و بیشتر همدیگر را درک کنند و ثابت کنند انسانیت و ازخودگذشتگی برای راحتی خیال و آسایش دیگران در قواره یک جامعه بزرگ، بیشتر معنی پیدا میکند و ارزش فداکاری و انسانیت یک آدم بیشتر و درخشانتر تجلی مییابد.
چه اشکالی دارد آدمها از هر قشر و نژاد و زبان و دین بیشتر یکدیگر را بفهمند و از زبان مهربانی و گذشت با طرفهای خود حرف بزنند. کمی مهربانی با دیگران هیچکس را نمیکشد و کسی را بدهکار دیگری نمیسازد.
به قول شاعر:
صدبار بدی کردی و دیدی ثمرش را / خوبی چه بدی داشت که یکبار نکردی؟!