از ملزومات گشايش فضاي سياسي و اجتماعي در جامعه، وجود آزادي بيان و فراهم بودن زمينه امكانات براي ابراز نظرات مختلف است كه موجب تضارب آرا و لاجرم رشد سطح فهم سياسي و آگاهي ميشود.
در فضاي دولت يازدهم اگرچه سعي دولت به اندازه مطالبات مردم و وعدههايي نبود كه در انتخابات 92 عنوان شد اما اميد به گشايش فضا و تنفس هواي تازه احساس نيكي را در جامعه پديد آورد كه پرورده شدن آن نياز به تقويت حس مطالبهگري اجتماعي و سياسي بويژه در ميان طبقه مرجع به مانند دانشجويان دارد.
در اين فضا استان همدان نيز كه در سالهاي دولت قبل متأثر از فضاي ركود سياسي و فروكش كردن مطالبات بود، به تدريج رو به گشايش گذاشت هرچند به دلايلي مضاعف بر ديگر نقاط كشور، همدان را ياراي حركت همگام با كشور در گشايش فضاي سياسي نبوده است.
نشان به آن نشان كه گروههاي پدرخوانده و ذينفوذ با گرايش مشخص و و سنتي همچنان كنترل ميزان اكسيژن به فضاي جامعه را در دست داشتهاند و به لطف ضعف كارگزاران دولت يازدهم در استان حتي در انتخابات هم گوي سبقت را ربودند و دست برتر خود را حفظ كردند.
فضاي مطالبهگري اما به دنبال حركت احيا شده در كشور در پي تنفس و تحرك بوده و در اين مسير عليرغم محدوديتها گامهايي نيز براي پاسخگويي به دغدغههاي خود برداشته تا كمي از فضاي ركودآلود سياسي در استان را پس بزند.
در اين ميان دعوت از چهرهها و شخصيتهاي صاحبنظر در عرصه سياسي كه از مقبوليت نهادي در كشور نيز برخوردارند، توانسته در استان به رشد گشايش اين فضا كمك برجستهاي كند. اما در اين ميان گروههاي ذينفوذ و صاحب مصدر در سالهاي گذشته استان با موضعگيريهاي خود نشان دادهاند كه با وجود تغيير فضاي كشور و نياز جامعه ميلي به تغيير فضا در استان نداشته و حساسيت بيشتري نسبت به اين رفتوآمدها داشتهاند.
آنچنان كه گفته شد از نتايج گشايش فضاي سياسي تضارب آرا و ترقي آگاهي و تفكر سياسي مردم است. در روزهاي 2 سال گذشته كه استان همدان به تريبوني براي برخي مخالف تندزبان مذاكرات هستهاي بدل شد حتي در يك مورد نيز اعتراض و يا تهديد هواداران دولت و يا حتي مديران كنوني را شاهد نبوديم و اصل كار نيز چنين بايد باشد.
البته در جايي كه تخطئه، تخريب و توهين باشد، بايسته است كه موضعگيري صريحي براي حفظ اخلاق در جامعه نشان داده شود كه در مقطعي شاهد آن بوديم.
عليرغم خرج اين تحمل، در سوي مقابل ديده ميشود كه با حضور برخي چهرههاي موجه و صاحبنظر در استان به دليل اينكه گرايشات فكري مخالفي با اين گروهها داشته، ميل به تهديد يا جمع شدن فضا ابراز ميشود.
در اينكه استان همدان به بهانه توسعه فضاي سياسي نبايد تريبون پرونده داران و افراد مسألهدار در جريانات سياسي باشد، حرف نيست؛ چراكه استان بارها هزينه چنين محافلي را به گزاف پرداخته است. اما اينكه به اين بهانه فضا بر ديگر چهرهها و صاحبنظران سياسي كه مورد وثوق نظام و علاقه جامعه هستند هم بسته شود آسياب را به نفع كساني ميچرخاند كه نميخواهند صداي ديگري در استان شنيده شود.
افراط و تفريط همواره از آفتهاي فضاي سياسي بوده است و نبايد به بهانه بيمدهي از مسألهداران گروههاي انحصارطلب را غالب بدانيم و با آنها همراهي كنيم. بويژه اگر اين همراهي از سوي مسئولان نهادهايي باشد كه فيالذاته از دخالت و حضور و جانبداري از جريانات سياسي منع قانوني شدهاند.