۱- هفته گذشته در ایران‌اسلامی اخبار ناگواری منتشر شد که همراه با اعلام عزای عمومی و غالب‌شدن فضای غم در کشور بود.
در این بین به‌جز خبر شهادت سپهبد سلیمانی در ترور دولتی آمریکا، اخبار دیگر حکایت از اشتباهات مدیریتی و سهل‌انگاری‌های همیشگی با اطلاع‌رسانی‌های نادرست و غم‌انگیز بود که ضرورت نوسازی و بازیابی جدی نظام اطلاع‌رسانی در بحران را مجددا مورد تاکید قرار داد.
۲- همزمان با تشییع جنازه باشکوه سپهبد سلیمانی در کرمان، حادثه جان‌باختن تعدادی از هموطنان در مراسم، به‌دلیل ازدحام رخ داد.
اطلاع‌رسانی در این زمینه آنقدر تهی از مسئولیت بود که شاید برای عده‌ای هنوز تعداد دقیق جان‌باختگان و دلیل آن هم مشخص نباشد.
۳- ساعاتی پس از سیلی ایران به آمریکا و موشک‌باران 2 پایگاه این کشور در عراق، خبر سقوط هواپیمای اوکراینی به مقصد کانادا در دقایقی پس از پرواز منتشر شد.
بروز این رویداد بسیار تلخ از سوی ایران ابتدا نقص فنی هواپیمای آمریکایی اعلام شد و بسیاری کوشیدند تا ادعاهای مسئولان آمریکا، کانادا و اوکراین در اصابت موشک به این هواپیما را جنگ رسانه‌ای، اقدامی برای حفاظت از منافع اقتصادی آمریکا و ضربه‌نخوردن کارخانه سازنده هواپیما قلمداد کنند.
۴- با قبول جنگ رسانه‌ای آمریکا و متحدین علیه ایران با دست‌مایه قراردادن سقوط هواپیما، بسیاری از صاحب‌نظران و علاقمندان ایران به دفاع از نظریه عامل نقص فنی پرداختند.
در این راه از رئیس سازمان هواپیمایی، سخنگوی دولت، خلبانان باسابقه تا روزنامه‌نگاران وطن‌دوست و فعالان رسانه‌ای و. . . به صحنه آمدند تا بگویند موشکی در کار نبوده و نقص فنی هواپیما عامل این فاجعه انسانی و جان‌باختن نخبگان ایرانی مسافر کانادا بوده است.
۵-پس از 3 روز از سقوط هواپیمای اوکراینی، ایران با صدور بیانیه‌ای مسئولیت سقوط را پذیرفته و از عمدی نبودن اقدام پدافندی و . . . سخن گفته است.
این مسئولیت‌پذیری هرچند اقدامی شایسته است اما دیرهنگامی آن و مغایرت آن با موضع رسمی قبلی در اعلام نقص فنی، افکار عمومی کشور را دچار شوک کرده است.
۶- این اطلاع‌رسانی غم‌انگیز از اتفاقی که عمدی نبودن آن روشن است باز هم نبود نظام جامع اطلاع‌رسانی در بحران کشور را نشان می‌دهد.
نباید تقریبا تمام مسئولان و دلبستگان به نظام به دلیل اطلاع‌رسانی ناقص، مدافع نظریه‌ای باشند که پس از 3 روز نادرستی آن، تنها اعتماد مردم از آن‌ها را سلب خواهد کرد.
می‌شد و بهتر بود در همان ساعات اولیه و قبل از ورود ترامپ، نخست‌وزیر کانادا و رئیس جمهور اوکراین و. . . به موضوع و تشکیک درباره ادعای نقص فنی، مسئولیت این اقدام پذیرفته می‌شد و شفافیت اطلاع‌رسانی و مسئولیت‌پذیری و احترام به افکار عمومی بهتر به اثبات می‌رسید.
۷- حوادث هفته گذشته نشان داد که باید بهتر برای حفاظت از جان و مال مردم و به‌ویژه سرمایه‌های اصلی این کشور یعنی مردم عزیز و شریف آن برنامه‌ریزی کنیم.
نباید اجازه دهیم راننده‌ای با ماجراجویی و در شرایطی که اتوبوس نقص فنی دارد، مردم را به ته دره ببرد، نباید به مسئولی که قدرت برنامه‌ریزی برای برگزاری امن و حفاظت از مردم در مراسم تشییع را ندارد، اجازه ادامه مدیریت و مسئولیت دهیم و باید با مردم شفاف باشیم، اطلاع‌رسانی را پیش از تبدیل به بحران بین‌المللی و آبروریزی بیشتر برای کشور انجام دهیم و مسئولیت اقدامات عمدی و غیرعمدی خود را شفاف در برابر افکار عمومی پذیرفته و اعلام کنیم.
اگر چنین کردیم قطعا صداقت ما را مردم باور خواهند کرد وگرنه دیوار بی‌اعتمادی باز هم بلندتر خواهد شد و سرمایه اجتماعی از دست خواهد رفت.
