یکی از مقاطع حساس مبارزات ملت مسلمان ایران علیه رژیم پهلوی، قیام 17 شهریور 1357 میباشد که در این نوشتار به بررسی قیام و آثار آن خواهیم پرداخت.
در پی سیاست سرکوب خونین در اواخر بهار تا اواسط تابستان سال 1357 از شدت و گستره اعتراضات و فعالیتهای مخالفان رژیم تا حد زیادی کاسته شد و در تیر ماه همان سال، اوضاع کشور کاملا رو به آرامش نهاد. ناظران خارجی و مفسران سیاسی رژیم به این جمعبندی دست یافتند که شاه پس از یک رشته درگیری با شورشیان و سرکوب مخالفان از دی ماه 1356تا خرداد ماه 1357، اکنون ابتکار عمل را به دست گرفته و کاملا بر اوضاع مسلط است و اکنون هیچ خطر جدی رژیم را تهدید نمیکند. شاه در این دوران در یک مصاحبه تشریح کرد که هیچ قدرتی توان کنار نهادن مرا نخواهد داشت. چراکه 700 هزار تن نیروی از من پشتیبانی میکنند، همه کارگران و اکثریت مردم پشت سرم هستند و من قدرتمندم.
اما شهریور ماه سال 1357 که مصادف با ماه رمضان بود. در شبهای این ماه مبارک، در اکثر مجالس مذهبی ومساجد از اسارت و خفقان و نبودن آزادی و توهین رژیم به مقدسات ملت ایران صحبت میشد و مردم اعتراض خود را در قالب راهپیمایی نشان میدادند. در شبهای هفتم، هشتم و نهم شهریور ماه به هنگام تظاهرات بین مردم و عوامل رژیم درگیری به وجود آمد. این درگیری منجر به کشته و زخمی شدن تعدادی از هموطنان در میدان ژاله شد. یکی از شاهدان عینی واقعه شبهای ماه رمضان در این باره چنین میگوید «مردان و زنان، در میدان ژاله تا انتهای خیابان ژاله جمع شده بودند و آقای علامه نوری سخنرانی میکردند. بعد از گذشت چند شب، گاردیها از قبل در میدان ژاله خاکاره و بنزین ریخته بودند تا بدین وسیله مانع هرگونه تظاهراتی شوند، بعد از اتمام سخن رانی، در حدود ساعت دوازده ونیم و به هنگام بلند شدن مردم، یکدفعه کبریت کشیدند و خیابان آتش گرفت. در آن شب به طرف مردم تیراندازی شد و مردم در کوچههای اطراف پراکنده شدند.»
بنابراین میتوان بیان کرد نطفه روز خونین 17شهریور، در شبهای ماه رمضان و بعد از روی کار آمدن دولت به اصطلاح آشتی ملی شریف امامی ـ در پنجم شهریور ـ بسته شد. روز سیزدهم شهریور ماه که مصادف با عید فطر بود دولت اجازه داد، مردم در سراسر کشور برای برپایی نماز عید فطر گردهم آیند. نماز عید در چند نقطه تهران از جمله در میدان ژاله به امامت علامه یحیی نوری خوانده شد و بعد از اتمام نماز،مردم درحالی که پیراهنهای خونین شهدای شبهای قبل را بر سر چوب زده بودند در مسیر خیابان شهباز به راهپیمایی پرداختند. با برگزاری نماز عید فطر در سایر مناطق تهران، راهپیمایی عظیمی انجام گرفت.
به دنبال تظاهرات گسترده روز پنجشنبه 16 شهریور ماه و دعوت مردم به برگزاری تظاهرات در روز جمعه هفدهم شهریور ماه، انقلاب وارد یکی دیگر از برهههای حساس خود شد. پایداری و استقامت ملت ایران به خصوص در راهپیمایی روز 16 شهریور ماه رژیم را با چالشی جدی مواجه ساخت؛ به طوری که در نخستین ساعات روز جمعه 17 شهریورماه ارتشبد غلامعلی اویسی از رادیوی تهران و حومه اعلام حکومت نظامی کرد. به موجب این اعلامیه علاوه بر تهران در 11 شهر دیگر کشور به مدت 6ماه حکومت نظامی اعلام شد. مردم تهران که از حکومت نظامی اطلاعی نداشتند پیش از ساعت 6صبح، سیلآسا روی به خیابانها آوردند. مرکز تجمع آنان میدان ژاله بود و طبق برنامه قبلی خود را برای رساندن به میدان ژاله که آن روزها به دلیل شهادت تعداد زیادی از مردم به میدان شهدا تغییر نام داده بود آماده کردند. همین که مردم به خیابانهای اطراف میدان رسیدند ناگهان با دیدن تانکها و زره پوشهای نظامی رژیم غافلگیر شدند. سرانجام ماموران رژیم پس از چند بار اخطار به متظاهرین حدود ساعت 9 صبح از زمین و هوا به قتل عام مردم پرداختند. وحشیگری نیروهای نظامی رژیم ساعتها ادامه داشت و در اطراف میدان پیکر شهیدان و مجروحانی بود که در صحنه نابرابر همچنان باقی مانده و خون هایی که هر گوشهای از میدان را گلگون کرده بود.
حضرت امام روز 18 شهریور ماه با ارسال پیامی به ملت ایران ضمن ابراز همدردی با ملت، کشتار وحشیانه را محکوم نمودند و دولت آشتی ملی را دولتی تحمیلی و غیرقانونی اعلام داشتند. اما این واقعه خونین دارای پیامدهایی نیز بود که اینک به آنها خواهیم پرداخت.
بیتردید، قیام 17شهریور را میتوان به عنوان یکی از نقاط عطف مبارزات ملت مسلمان ایران علیه رژیم پهلوی دانست. ابعاد عظیم کشتار و سرکوب مردم بی گناه در این روز باعث شد تا انقلابیون و رهبران آنها در حرکت خود مصممتر گردند و در این بین رهبری مدبرانه حضرت امامخمینی(ره) نقش بسزایی داشت. حمایتهای سران به اصطلاح دموکرات آمریکا از رژیم پهلوی در سرکوب مبارزین نیز باعث گردید تا ادعاهای به اصطلاح حقوق بشری و دموکراتیک آنها در بین مردم رنگ ببازد و ماهیت اصلی آنان برای مردم ایران هرچه بیشتر نمایان گردد. در مجموع باید گفت قیام خونین 17 شهریور عاملی موثر در تشدید مبارزات مردمی و تسریع در سقوط رژیم پهلوی به شمار میرود.