لازم نيست در استان تعداد كارآفرينان بالا باشد بلكه كافي است تعداد كارآفرين خوب در حال فعاليت باشند. آن وقت است كه ميتوان به اقتصاد استان اميدوار بود؛ زيرا معمولاً كارآفرينان هستند كه در مواقع خاصي اتفاقي در اقتصاد رقم ميزنند و موجب رونق ميشوند. اما نگاه دولتها در كشور ايران به كارآفريني هنوز تغيير نكرده است، بنابراين كارآفرينان موجود به خاطر خلأ حمايتهاي معنوي از سوي دولتها هميشه با دغدغههايي مواجه بودهاند. پس با رويكرد فعلي نميتوان به كارآفريني در كشور اميدوار بود.
اگر رويكرد آموزشي در سطح كشور تغيير كند و به سمت كارآفريني برود به طبع نگاه جوانان به اشتغال نيز تغيير ميكند و همين تفكر موجب ميشود تا 70 ميليون جمعيت ايران از درخواست شغلهاي اداري و پشت ميزنشيني دست بردارند و به سمت ايدهيابي و ايجاد اشتغال و تأمين نيازهاي ديگران بروند.
مهدي عسگريكيا، كارآفرين، مديرعامل شركت آموزشي و مشاورهاي برازه و مدير دفتر ارتباط با صنعت دانشگاه آزاد اسلامي در همدان درباره چگونگي تغيير نگاه دولت و جوانان به كارآفريني با همدانپيام گفتوگو كرده است.
از دغدغه كارآفرينان بگوييد.
بيشترين دغدغه كارآفرينان بدنه اجرايي كشور است كه ربطي هم به اين دولت ندارد و دولت قبلي ندارد.
مشكل اين است كه تكليف دولت با كارآفريني مشخص نيست. وقتي بحث كارجويي مطرح ميشود، سازوكار مشخص است اگر براي كارآفريني برنامه مشخصي تدوين نكرده است.
چگونه ميتوان دولت را به اين سمت كشاند كه براي بخشي به اين مهمي هم سازوكار مشخص كند؟
اين موضوع پيچيده نيست. بايد نگاه دانشجو به اشتغال تغيير كند، آن وقت دولت ملزم ميشود كه سازوكار را تغيير دهد. براي اين موضوع هم بايد رويكرد آموزشي كشور تغيير كند.
كارآفريني چه تأثير بر اتقصاد و اشتغال كشور ميتواند داشته باشد؟
در زمان جنگ بازاريان تأثير زيادي در روند انقلاب داشتند. آنها حتي در اقتصاد كشور بسيار مؤثر بودند. آقاي عالينسب در دوران جنگ بود كه براي نجات اقتصاد كشور تئوري فروش اوراق بهادار را معرفي كرد. ايشان يك كارآفرين است چون هم شغل ايجاد كرده و هم به اقتصاد كشور كمك كرده است. حتماً نبايد كسي كه اقتصاد بلد است تحصيلات اقتصادي داشته باشد.
تفاوت بين كارآفرين و توليدكننده چيست؟
كارآفرين منابع را ميشناسد، اما توليدكننده منابع را ميبيند. در واقع توليدكننده سفارش را از بازار دريافت كرده و محصول را توليد و وارد بازار ميكند و در بهترين حالت نيازي در بازار يافته و آن را رفع ميكند. ولي كارآفرين نياز را پيشبيني ميكند، كه براي يكسال بعد مردم به چه چيزي نياز پيدا ميكنند، براي آماده كردن آن فكر و برنامهريزي ميكند. در نخستین فرصت آن را به بهترين نحو انجام ميدهد. كارآفرين باهوش و ذهن خلاقي دارد كه ميتواند نيازها را پيشبيني كند.
پس از دوران پساتحريم چه حمايتهايي بايد از كارآفرين شود؟
به نظر من دوران پيش و پس از تحريم اهميت زيادي ندارد. كارآفرينان در گذار از مرحله نقش مهمي داشتند. من شركتهايي ميشناسم كه در دوران تحريم در «جبلعلي امارات» ايستگاه تخليه بار كاذب دامي ايجاد كردند و جنسها را آنجا تخليه ميكردند و همين موجب شد تا هزينهها بسيار پايين بيايد. بنابراين اگر دولت به كارآفريني اعتقاد دارد بايد برنامهاي بر همين اساس داشته باشد.
به عنوان مثال درباره آموزشهاي مهارتي كه در سازمان فنيوحرفهاي انجام ميشوند و خيلي هم خوب است، بگويم. اگر كسي امروز بگويد يك طرح آموزشي دارم كه خارج از چارچوب آموزش فنيوحرفهاي است اجازه اجرا و تدوين آن را ندارد. اين سازمان شخص را ملزم ميكنند آنقدر طرح را تغيير بدهد تا با سازوكار فنيوحرفهاي جور دربيايد. در صورتي كه به جاي اينكه تلاش كنند كه طرح شبيه طرحهاي قديمي خودشان باشد بايد تلاش كند كه طرح مناسب كارآفريني باشد.
بايد بگويم دولت اگر موفق بود كه اوضاع بهتر از اينها پيش ميرفت.
آينده كاري خودتان در كوتاهمدت و بلندمدت را چگونه ميبينيد؟
نميتوان اين موضوع را پيشبيني كرد. تجارت استان همدان بر پايه معامله و توليد نسبت به راحتي نميتواند در كارآفريني هم موفق شود، اما نشدني هم نيست. نميتوان گفت چون در همدان مشكلات زياد است پس كارآفريني هم موفق نميشود اينجا فقط كمي مشكلات بيشتر است. اتفاقاً معتقدم كه استان ظرفیتهای خوبي دارد كه ميتوان از آنها استفاده كرد.
كانون كارآفريني استان، چگونه ميتواند از كارآفرينان حمايت بهتري داشته باشد؟
اين كانون بايد فعالانهتر وارد عرصه شود، هر طرحي را به عنوان طرح كارآفريني و هر كارآفريني را به عنوان كارآفرين نپذيرد. كسي كه در كارگاهش 20 كارگر را بيمه كند كه كارآفرين به حساب نميآيد، به كسي ميگويند كارآفرين كه مثلاً سفال لاجين را تا منازل ميلان ايتاليا ببرد. يا مردم همه استانها آب را در پارچ و ليوان سفال لالجين بخورند.
موانعي كه موجب شده تا جوانان به سمت كارآفرين شدن نروند، چيست؟
نگاهها صحيح نيست. حتي در همين نگاههاي ناصحيح هم درست رفتار نميكنيم. به 2 روش بايد كار كنيم يا بستر كار را كس ديگري برايمان فراهم ميكند يا خودمان فراهم ميكنيم. جوانان وقتي براي كسي كار ميكنند و پشت ميز مينشينند مدام شاكي هستند كه چرا براي كس ديگري كار ميكنيم و آه ميكشند. اين رفتارها ناصحيح است و هيچگاه موجب نميشود تا كارآفرين شوند، بايد فكر و مطالعه كرد. بايد به دنبالش باشيم، تا زماني كه مثل ژاپنيها فكر و رفتار نكنيم، نميتوانيم ادعاي ژاپني بودن كنيم. جوانان بايد به جاي اشتغال ساعت 8 صبح تا 5 عصر به 5 صبح تا 8 عصر روي بياورند. آن موقع است كه ميتوانند به سمت كارآفريني بروند.