آنچنان که در جریان جنگ جهانی دوم برخی خبرنگاران برای رساندن خبر و عکسهای خود از یک نبرد، چندماه با کشتی و قطار طی مسیر میکردند تا گزارش خود را به روزنامه متبوع خود برسانند.
امروزه ممکن است به این نوع اخبار، خبر کهنه شده و سوخته بگوییم اما این رفتار نماد اعتماد عموم به اخبار یک روزنامه بود و حاکی از آن است که تا آن خبر را به چشم خویش در رسانه مورد اعتمادشان نمیدیدند، باورش نمیکردند، اما متأسفانه در کشور ما تنزل جایگاه رسانههای مستقل به دو دلیل برخوردهای قهری دولت و هجوم فضای مجازی سبب شده است که در زمان بحرانهایی چون کرونا علاوه بر آنکه اعتماد عموم به اخبار رسمی کاهش مییابد، بازار داغ شایعات موجب ضرر و زیان و صدمات جبرانناپذیر به روح و روان یک ملت میشود.
در 3 ماه گذشته تراکم خبرهای بهتآور و دردناک آنچنان بود که تشخیص خبر صحیح از غلط کاری بس دشوار بود.
رسانه ملی که عمدتا با تئوری حفظ آرامش به انتشار اخبار سطحی و بدون جزئیات میپردازد، در جریان شیوع بحران کرونا وجهه خویش را بیش از پیش از دست داد و در کنار آن خبرگزاریهای رسمی و چند سایت مستقل خبری نیز نتوانستند از نزدیک و با حضور خبرنگاران خود، اخبار واقعی و دست اول را به گوش ملت برسانند.
خط قرمزهای خودساخته و اطاعت از یک ناظر خیالی در این میان سبب شد تا برخی خبرها متناقض و برخی دیگر غیرمستند باشند. این مرزبندی خبری باز از همان منبعی نشأت میگرفت که تصور میکند انتشار اخبار صحیح و دقیق موجب سواستفاده دشمنان خواهد شد!
در جای خالی رسانههای واقع بین و مورد وثوق ملت، چند نشریه مستقل و نیز سایت خبری مردمی همچنان به کار خود ادامه داده و با تحمل شرایط و سختی کار برای خبرنگاران، توانستند تصاویری از عمق فاجعه منتشر کنند.
تصاویری که هرکدام توانست با بیش از صدها اخطار دولتی و حکومتی، مردم را ترغیب به خانه نشینی و قرنطینه کند.
بازهم شوربختانه ستاد ملی مقابله با کرونا به تصور انجام کار درست و بهداشتی برای فاصلهگذاری اجتماعی، بسیار ناشیانه به تعطیلی یکباره روزنامهها اقدام کرد و آخرین تکیهگاه ملت در کسب اخبار واقعی را تخته کرد و خیال همگان را برای دسترسی به تحلیل و خبرهای مستند راحت کرد!
با اینهمه بودند نشریاتی که تا نفسهای آخر به انتشار کاغذی خود ادامه دادند و پس از آن نیز به انتشار دیجیتالی روی آوردند.
روزنامه همدانپیام که از بدو تأسیس تاکنون حتی یک روز را تعطیلی انتشار نداشته، با تمام توان سعی کرد که با رعایت استانداردهای بهداشتی و تأمین سلامت کارکنان خود، در خط مقدم اطلاعرسانی همچنان ثابتقدم بماند.
همانگونه که سربازان فداکار سلامت موظف به انجام رسالت خود بودند، همدانپیامیها نیز در خط مقدم اطلاعرسانی، جانانه ایستادند و با انتشار اخبار لحظه به لحظه در کانال تلگرامی روزنامه کورسوی امید مردم را در سختترین لحظات پایدار نگاه داشتند.
اما این رسالت کاری بس دشوار بود. از یکسو هماهنگ کردن نیروهای فنی و تحریریه هنگام انتشار کاغذی و پس از آن آموزش و انجام وظیفه دورکاری برای انتشار نسخه دیجیتالی به تجربهای جدید منجر شد که در سالهای آینده میتواند بهعنوان یک الگو قابل استفاده همکاران باشد.
■ دو رکن مهم در این ایام پایه تلاش همکاران بود:
نخست؛ حفظ آرامش و امنیت روانی جامعه با دیدن روزنامه محلی خود بهعنوان نماد اعتماد.
دوم؛ اطلاعرسانی و آموزش بهنگام برای آن دسته از مخاطبانی که دسترسی سریع به فضای مجازی نداشته و یا به آن اعتماد نمیکردند.
بسیاری از مخاطبان میگویند همین که چراغ همدانپیام در این روزهای سخت و تنهایی، روشن بود، برای ما دنیایی از امید و آگاهی را بههمراه داشت.
اگرچه برخی خبرگزاریها ادعا میکنند که در ایام بحران محل رجوع مردم بودهاند، اما پر واضح است به سبب استقلال مادی و سیاسی روزنامههای بخش خصوصی، رسالت سنگینی بر دوش آنها گذاشته شده بود، تا جایی که بهعنوان سدی محکم در برابر آمارسازیهای دروغین و تزریق یأس و ناامیدی از سوی رسانههای بیگانه دوام آوردند و نگذاشتند در قحطی خبری، تلویزیونهای وابسته به بیگانگان، در منازل مردم یکهتازی کنند!
این پایداری در انجام رسالت حرفهای تا آنجا مشهود بود که بارها همان رسانههای معاند، بهدلیل انتشار روزنامههای محلی، نتوانستند بر اکاذیب خود پافشاری کنند و مجبور به انعکاس منبع خبری خود شدند.
حال باید دید چه عوامل و موانعی در خودباوری مسئولان دخیل است که در بزنگاههای تاریخی از میدان دادن به رسانههای بومی ابا دارند و با ترس و لرز و به بهانه قرنطینه، ناشیانه دست به تعطیلی یکباره نشریات میزنند، آنهم مطبوعاتی که میتوانست در روزهای قرنطینه بهترین همنشین پیر و جوان باشد.
ای کاش دولت تدبیری میاندیشید تا مطبوعات داخلی علاوهبر تیراژ معمول خود، به نسبت جمعیت هر شهر، تیراژی مازاد منتشر کنند تا در کنار اطلاعرسانی دقیق، موجب افزایش میزان مطالعه در آحاد مختلف مردم شود.
از این کاشکیها بسیار است، اما اگر قرار شود عملکرد هر نهاد خدمتگزار در پایان این بحران ارزشگذاری شود، بایسته است که تعداد خبرها، گزارش تخصصی، آموزشهای عمومی و میزان اعتماد مردم به آنها، بررسی و مستندسازی شود تا در آینده بهعنوان یک کار میدانی، تجربهای برای سیاستگزاران در مواقع بحران باشد.
یکی از بهترین معیارهای سنجش ایستادگی در روزهای بحران همین یک کارکرد که در شرایطی که بسیاری از نشریات به استقبال تعطیلی رفتند و بسیاری دیگر با ارتزاق از بودجه عمومی، مرخصی با حقوق گرفتند، آن دسته از خبرنگارانی که با دستمزدهای اندک منتظر حاتمبخشی دولت از طریق ثبتنام در سامانه بیمه بیکاری بودند، با تمام مرارتهای رفت و آمد و خطر انتقال ویروس، صادقانه ماندند و جانانه در کنار کادر درمان به انعکاس جانفشانیهای آنها پرداختند.
گویی دوباره خبرنگارانی از جبهههای نبرد حق و باطل بازگشته و از ترکش خمپاره جسته و با خویش چند عکس و گزارش برای ثبت در حافظه جمعی به ارمغان آوردهاند.
دست مریزاد...
* خبرنگار همدانپیام از قرنطینه