■ چرا لالجین برنامه جامع توسعه کوتاه، میان و بلندمدت ندارد؟
■ صنایع کوچک شهرکهای صنعتی چه شد؟
■ سرانجام خوشه سفال و محل هزینه اعتبارات 2 فاز شهرک صنعتی لالجین چه شد؟
■ از ساختمانهای دبیرخانه شهر جهانی لالجین چه خبر؟
■ سایت کارگاهی که قرار بود ایجاد شود چه شد؟
■ دهکده سفال به کجا رسید؟
■ تحقق نیافتن تبدیل مسیر گردشگری همدان- علیصدر به مثلث گردشگری همدان-لالجین-علیصدر از طریق روستای حسامآباد به کجا رسید؟
■ از خدمات رفاهی تأمین اجتماعی برای بیمهشدگان لالجین چه خبر؟
■ چرا دانشکده جامع علمی کاربردی از لالجین رفت؟
■ چرا دانشگاه پیام نور از لالجین رفت؟
■ چرا تا امروز دانشکده فنی مهندسی با رشتههای متالوژی، سرامیک و سفال در لالجین مستقر نشده است.
پرسشهایی که خواندید یکی پس از دیگری مطالبه مردمی است که روزی با کد یمین و عرق جبین کارگاههای سفال و سفالگری را راه انداختند و به همت والای آنها لالجین نشان جهانی را در بین شهرهای صاحب سبک صنایع دستی به خود اختصاص دارد.
حالا اما از این عنوان جهانی در روزهای رکود اقتصادی که برای مردمان لالجین چیزی جز وعدههای پرثمر نرسید، باقی مانده است. امروز تعطیلی کارگاهها و بیکاری کارگران تنها عایدی لالجینیها از سفالگری است.
صاحبان کارگاهی هستند که سال گذشته ماهانه حدودی صد میلیون از راه صادرات کسب درآمد میکردند.
فروشگاه بنامی در لالجین هست که ماهانه 70 میلیون فروش داشت اما امروز فروشگاه به حالت نیمهتعطیل درآمده و 8 کارگر خود را به یک نفر تعدیل کرده و درآمدش به صفر رسیده است .
مردم لالجین میگویند شهری که عنوان جهانی را یدک میکشد و داشتههای صادراتی و اشتغالزایی آن حرف نخست را میزند نباید با شرایط امروز کرونایی به رخوت دچار شود.
البته کرونا که حکمفرمایی کند، فرقی نمیکند شهر جهانی باشد یا ...! رخوت، تعطیلی، بیکاری و سکوت نخستین دستپروردههای این ویروس منحوس هستند، لالجین این روزها شرایطی را به خود میبیند که در تصور کمتر کسی میگنجید. این شهر با همان حداقلها میزبان گردشگران داخلی و خارجی بسیار بود و صاحب کارگاههای متعددی با کارگرانی که آمار اشتغال آنها آمار اشتغال استان همدان را متحول کرده بود؛ حالا به شهر تعطیلی تبدیل شده است.
آمار صادرات که بهشدت کاهش یافته و برخی تولیدکنندگان دست از کار کشیدهاند و برخی دیگر میگویند فقط کارگاه را باز میکنیم که چرخ روزمرگی خودمان بچرخد و بس.
در این میان سراغی گرفتیم از صاحب کارگاه و تولیدکنندگان که با آنکه بازار فروش سفال تعطیل است اما همچنان چرخ همت سفالگری او و پدرش در کارگاه قدیمیشان میچرخد و همچنان تولید سفال راه کسب درآمد خانواده است.
محمد بهمنی تولیدکننده سفال که در سالهای گذشته هم به تشکیل یک انجمن برای تولیدکنندگان اقدام کرد، اما این انجمن هم راه به جایی نبرد و حمایتی را کسب نکرد، حالا از حال و روز نامطلوب کار میگوید.
میگوید از نظر استان لالجین در بهترین شرایط است، زیرا هنوز تصور میشود وقتی در شرایط رکود در لالجین فروش کمی هست اوضاع بد نیست. ولی به واقع فروش و تولید به چه قیمتی؟؟؟ در نظر بگیرید کارفرمایی که با کارگرش به یک میزان از کارگاهی کسب درآمد میکند آیا این تولید بهصرفه است؟
کارفرمایی که کارگاه ایجاد کرده و سرمایه را خوابانده است و برای تهیه مواد اولیه هر روز باید هزینه گزاف کند آیا نباید در کسب درآمد شاهد سود اقتصادی باشد که بتواند برای 2 نفر هم اشتغالزایی کند! درحالحاضر شرایط کارگاههای لالجین که روزگاری محل اشتغالزایی بالا بردن آمار اشتغال استان همدان بود به این صورت است سفالگری و تولید سفال شغل آبا و اجدادی است، ما از این راه کسب درآمد میکنیم، نمیتوانیم کار را زمین بگذاریم. شاید حتی برای تولید به نیروی کار هم نیاز داشته باشیم اما با این شرایط اقتصادی توان تأمین هزینههای نیرو و پرداخت حقوق را ندارم.
بازار فروش امروز ما صرفه اقتصادی ندارد پس بازار فروش به حساب نمیآید. وقت و هزینه نیروی انسانی که میگذاریم خروجی مطلوب ندارد. درحالحاضر خودم و پدرم تنها کارگران کارگاهمان هستیم. کارگری هم اگر بخواهیم برای کمک استفاده کنیم حقوق قانون کار کفاف زندگیاش را نمیدهد و حقوقی هم که او طلب میکند برای ما صرفه اقتصادی ندارد پس ترجیح میدهیم خودمان کارگاه را بچرخانیم و حداقل تولید را داشته باشیم. امروز هزینه یالای زندگی کفاف حقوق مصوب اداره کار برای کارگر را نمیدهد.