از توصیههای ریز و درشت برای رعایت بهداشت و در خانه ماندن بگیر تا تفاسیر بالا بلند و آخرالزمانی و هالیوودی و توطئهنگر و حواشی برآمده از جهانِ کرونازده؛ همهاش در تلگرام و اینستاگرام قابلیت اجرایی و گفتمانی و دیدمانی پیدا کردهاست.
یک راست بروم سر اصل مطلب؛ آیا همدان توانستهاست در مقایسه با استانهای همال و مانند خویش، متفاوتتر و بقول مسئولانش، یک سر و گردن بالاتر ظاهر شود؟!
یا اینکه فضای بستهای در مدیریت ستاد استانی مقابله با کرونا؛ و در مشابهت با هر جای دیگری از ایران؛ تیغ سانسور و گارد قطرهچکانی اطلاعات را میداندار کردهاست؟!
به نظر میرسد پاسخ بیطرفانه و تا حدی منصفانه به این پرسشها، بدون اطلاع از پشت صحنه " سیاست و کشورداری کرونایی"، اگر نه محال، ولی دشوار مینماید.
تا متهم به دفاع یا حمله به مدیران استان و نادیدهگرفتن استرس و شبنخوابی سایر خادمان این عرصه، نشدهام؛ معترفم که صرف شنیدن و نظاره از دور درباره فعالیتهای اجرایی_بهداشتی، قضاوت را دشوارتر از هر زمان دیگر میکند. گو اینکه شواهد بسیاری نیز در اختیار است تا مبنای ارزیابی قرار گیرد.
بنابر این برای ایضاح برخی شبهات و پاسخ به پرسشهای عمومی، نکاتی کوتاه بیان میشود.
1. انتظار نداریم که همدان جزیره امنی باشد جدا از مشکلات کلی در مدیریت کلان کشور در این عرصه؛ اما بسیاری از دلایل عدیده برای نقد کلی ستاد ملی کشوری از جمله؛ رد و انکار، پنهانکاری اولیه، مصلحتسنجیهای غیر قابل دفاع، پروپاگاندا، خرید زمان، بودجه و امکانات کم و متأثر از تحریم، ناهماهنگی بینالقوهای، و رو در رو شدن با منتقدانی برآشفته و متنوع در داخل و خارج را میتوان برای استان همدان نیز برشمرد و از سوی دیگر پای توضیح مدیران ملی و استانی نشست.
2. اما بنا به درز اطلاعات مختصری از فضای مدیریت استان در این زمینه؛ و با مقایسه با نحوه مواجهه آن با انتقادات و اطلاعرسانیهای هر چند نرم و اندک، از سوی منتقدان و حتی حامیان دولت میتوان گفت: هرچند روزهای اولیه، همدان نیز مشابه همتایان خود در شوک پذیرش و کنار آمدن با هیولای کوچک یا کمانگاشتن توانایی حمله و گسترش مخرب و سریع آن، فرو رفته بود، ارایه آمار ناکافی و اکتفا به کلیات، زمینهساز انتقاد و انتظار برای خروج از انفعال و دستپاچگی شد.
3. اطلاعرسانی تدافعی مسئولان در برابر یک آمار شفافساز و آگاهیبخش، آن هم از جانب مقام بالادست و ملی که ویترین و پز شفافیت دولت است؛ به گونهای رقم خورد که برخی طرفداریهای نابجا و غیرمسئولانه رسانهای، نه تنها افاقه نکرد، بلکه به حرف و حدیثهای غیر قابل اثباتی دامن زد که بیشتر فضا را غبارآلود کرد تا شفاف و قابل دفاع.
بیرون آمدن مدیریت استان از این مخمصه ناخواسته، بیشتر از هر چیز مدیون صبر و حوصله مدیریت ارشد بود تا هر واکنش هیستریک و ناموزون دیگر.
4. واکنش مثبت و سریع استان به انتقاد پیشگفته، هر چند در اتاقهای دربسته و میزهای بحران انجام یافت، موجب تحرک و پویایی، بازیابی توانایی و ارزیابی جدیدی شد که با حمایتِ انتقادی مردم، صحنه را مهیای مدیریت واحد و قاطعی کرد که عجالتاً همدان را تا برآمدن موجی جدید، از لبه پرتاب به وسط آمارهای نگرانکننده و در صدر قرار گرفتن در آمارهای رسمی آلودگی ویروسی نجات داد.
5. کوچکانگاشتن اولیه که از سخن به اصطلاح آرامبخش رئیس جمهوری با کلید واژه " شنبه کاری"، استنباط شد، هر چند طرفدارانی از جنس امنیتیها دارد؛ اما از منظر مردمی که هر صبح و شام از برگریزان جنازه هموطنان خویش خبردار میشدند، در استان ما نیز تبعاتی بر جای گذاشت که با وجود بیتقصیر بودن آنان در نظر اول؛ از مسئولیت محلی آنان در مهار ویروس کم نکرده و نمیکند.