قرارداد 25 ساله میان ایران و چین که این روزها در رسانههای داخلی به چالش کشیده شده است، از جنبه بینالملل نیز واکنشهایی در پی داشته است.
از حواشی داخلی این قرارداد 25 ساله، به ادعای برخی به واگذاری جزیره کیش به چین میتوان اشاره کرد که در این میان حتی یکی از نمایندگان مجلس نیز بر این مسأله صحه گذاشت و از آن انتقاد کرد. از سوی دیگر نیز همکاری میان ایران و چین مورد پسند مقامات آمریکایی نبوده و در واکنش به این مسأله، ترس از ایجاد یک همکاری بینالمللی در میان کشورهای مخالف و تحریمشده علیه اقدامات آمریکا را ابراز میکنند.
البته باید گفت که تاریخچه قرارداد ۲۵ ساله میان ایران و چین به سفر «شی جین پینگ» رئیس جمهوری چین در بهمنماه سال ۹۴ به تهران بازمیگردد. زمانی که 2 کشور بیانیه مشترک و رسمی را امضا کردند که در یکی از بندهای آن از اراده راسخ 2 طرف برای گسترش همکاریهای جامع ۲۵ ساله سخن گفته شد.
ارتباطات میان ایران با چین و روسیه پس از خروج آمریکا از برجام به شکل روزافزونی بیشتر شده، زیرا مواضع این 3 کشور در برخورد با اقدامات آمریکا به یکدیگر نزدیکتر شده است. کشورمان ایران که در طول سالهای گذشته بهدلیل تحریمهای یکجانبه آمریکا، همواره در تلاش برای دور زدن این تحریمها بوده است، اکنون شرایط را مغتنم میشمارد و در پی ایجاد یک کانال قوی با حضور کشورهای تحت تحریم در کنار 2 قدرتمند چین و روسیه است.
از همین رو روز گذشته، کاظم جلالی سفیر ایران در روسیه در مصاحبهای به ایجاد «باشگاهی از کشورهای تحت تحریم آمریکا» توصیه کرد. مطمئناً اگر این باشگاه پیشنهادی جلالی شکل بگیرد، خیلی زود کشورهای دیگر از جمله ونزوئلا نیز به آن اضافه خواهند شد.
ترس رژیم صهیونیستی از شکست ترامپ
ایالات متحده آمریکا که در آستانه انتخابات ریاست جمهوری قرار دارد، اکنون بهعنوان تکیهگاه محکم و همهجانبه برای سیاستهای بنیامین نتانیاهو محسوب نمیشود. دونالد ترامپ با وجود تمام تلاشی که در مدت ریاست جمهوری خود داشت، نتوانست بازی را بهنفع دولت این رژیم صهیونیستی بچرخاند؛ از جمله میتوان به ناتوانی دولت ترامپ برای پایان دادن به برجام و از سوی دیگر ناکامی در اقناع موضعگیریهای بینالملل برای طرح موسوم به الحاق کرانه باختری نیز اشاره کرد.
از این رو شاید هیچ جریان سیاسی درحالحاضر همچون دولت فعلی رژیم صهیونیستی خواهان پیروزی ترامپ در انتخابات آتی نباشد. البته میتوان این مسأله را از سیاستهای ترامپ برای جلب حمایت مالی برای رقابت انتخاباتی خود نیز متصور شد.
در دوره گذشته و در زمان رقابت با هیلاری کلینتون که جایگاه بالاتری در میان دموکراتها نسبت به جو بایدن دارد، تیم مشاوران انتخاباتی ترامپ قدرت خود را نشان دادهاند. البته با وجود اینکه بایدن از حمایت و مقبولیت کمتری نسبت به دموکرات رقیب دوره گذشته ترامپ در میان همحزبیهای خود برخوردار است، ولی در این دوره بهدلیل نارضایتیهای داخلی از عملکرد ترامپ از میزان محبوبیت وی در میان جمهوریخواهان و سایرین کاسته شده است و این مسأله شانس بایدن را افزایش میدهد. از این رو هزینههای تبلیغاتی این رئیسجمهور در این دوره را تا 2 برابر دوره گذشته پیشبینی میکنند.
با اینحال این دولت صهیونیستی شانس پیروزی ترامپ را قطعی نمیداند. از همینرو این رژیم اشغالگر در چندماه اخیر به متشنج کردن منطقه اقدام کرده است که از جمله آنها میتوان به ادعاهایی همچون مسبب بودن بر سانحه نطنز و بمباران محل استقرار مستشاران ایرانی در سوریه نیز اشاره کرد.
از همین رو بود که جان بولتون مشاور سابق دولت فعلی آمریکا به رژیم صهیونیستی توصیه کرد که در مسائل امنیتی منتظر دولت کنونی آمریکا نماند و خود وارد عمل شود و از ادعای این رژیم بر حملات نطنز دفاع کرد.
آیا منافع فعلی ایران و چین
25 سال دوام میآورد؟
قرارداد همکاری با دولت چین بهعنوان یک قدرت اقتصادی امری توجیه شده است. با اینحال باید به این 2 نکته نیز توجه داشت.
چین بهعنوان یک قدرت اقتصادی در طول دهههای گذشته نشان داده است که اولویت نخست خود را اقتصاد و بازار فروش میداند. نسبت به شرایط کنونی باید دقت کرد که این کشور موضع برتر نسبت به کشورمان اتخاذ نکند. همانگونه که در مذاکرات برجام بسیار بر قرار پایاپای تأکید میشد، اکنون نیز لازم است که در مباحث اقتصادی با این کشور مواضع مشخص و پایاپایی را مد نظر قرار داد.
از سوی دیگر همانطور که گفته شد اولویت نخست چین اقتصاد این کشور است و رقابت و تقابل این کشور با ایالات متحده بر سر مسائل اقتصادی است. دولت چین همانطور که وزیر امور خارجه این کشور اظهار کرده بود، نه علاقهای به ادامه رقابت و تصاحب جایگاه فعلی آمریکا بهعنوان ابرقدرت شماره یک دنیا را دارد و نه توان آن را. از این رو دولت وقت بهتر است به این نوع مواضع نیز دقت داشته باشد که درصورت تغییر روند تقابل چین و آمریکا پس از انتخابات ریاست جمهوری آتی این کشور، دچار اشتباه محاسباتی نشود.
قرارداد 25 ساله میان 2 کشور، قراردادی بلندمدت است، حال آنکه دولت چین و ایران در چند سال اخیر به مواضع یکدیگر نزدیک شده و به اشتراکاتی رسیدهاند. با تمام توجیهات منطقی که برای افزایش همکاری میان ایران و کشور قدرتمندی همچون چین است، به دیگر متغیرهای تأثیرگذار بر فرایندهای سیاسی عرصه بینالملل برای اتخاذ نوع، مدت، کیفیت و کمیت این نوع قراردادها، نیز باید نیمنگاهی داشت.