روز چهارشنبه گذشته اسامی قطعی نامزدهای تأییدصلاحیتشده از طرف شورای نگهبان از طریق فرمانداریهای کشور بهصورت اطلاعیه رسمی در اختیار رسانهها قرار گرفت و آنگونه که وزارت کشور و سخنگوی شورای نگهبان اعلام کردهاند، بیشاز 7 هزار و 100 نفر تأییدصلاحیت شدهاند. یعنی حدود 50 درصد داوطلبان که 14 هزار و اندی بودهاند. در استان همدان نیز 173 نفر تا این لحظه بهصورت رسمی و قطعی تأییدصلاحیت شدهاند.
با این اعلام رسمی، از ساعت صفر روز پنجشنبه 24 بهمنماه با شروع تبلیغات رسمی کاندیداها شاهد شکلگیری لیستها و ائتلافهای جدید درسطح کشور و استان هستیم. جناحها و احزابی که تا آخرین لحظات منتظر رسیدن تأییدصلاحیتهای جدید بودند، بهناگاه آرایش سیاسی خود را تغییر دادند و لیستها یکی پساز دیگری همانند احزاب فصلی که قارچگونه میرویند، در حال رویش هستند. این موضوع در طیف اصولگرا و اصلاحطلب که مدعی 2 جریان اصلی کشور هستند نیز صدق میکند. البته آنگونه که آخرین نظرسنجی ایسپا نشان میدهد، این 2 جریان دیگر مورداقبال مردم نیست و نمیتوانند مدعی نمایندگی طیف وسیعی از مردم باشند؛ زیرا براساس این نظرسنجی این 2 جریان که در طول 40 سال گذشته همواره در رأس قدرت بودهاند و دولت و مجلس میان آنان دستبهدست میشده است، دچار افول شدید سیاسی شدهاند و اکنون فقط 25 درصد افراد جامعه به این 2 جریان اقبال دارند و 75 درصد دیگر رأیدهندگان دنبال جریانهای سیاسی جدید و چهرههای مستقل هستند.
از آنجاییکه این 2 جریان در درون خود نیز دچار چالشهای شدید و اختلافات زیادی شدهاند، نمیتوانند درباره ورود به انتخابات نیز وحدت رویهای در پیش گیرند. از اصولگرایان که مدتهاست دنبال ائتلاف فراگیر بوده و لیست واحد بودهاند، گرفته تا اصلاحطلبانی که تحریم از انتخابات تا ندادن لیست از طرف شورای عالی خود و درنهایت عبور احزاب اصلاحطلب از پدرخواندههای سیاسی خود شده و هر کدام با ائتلاف با احزاب دیگر و یا بهطور مستقل در جریان اصلاحطلبی لیستهای متعددی را بستهاند و وارد گود انتخابات شدهاند. احزابی نظیر کارگزاران و حزب «اسلامی کار» و «خانه کارگر» لیست جداگانهای دادهاند و برخی نیز ائتلافهای جدید تشکیل دادهاند تا لیست ائتلافی بدهند. اصولگرایان نیز از لیست واحد به حداقل 4 لیست رسیدهاند.
از شورای ائتلافی که قرار است یک لیست تهیه کند تاکنون 3 شعبه جدا شدهاند. از یاران قالیباف تا وزرای احمدینژاد با عنوان ائتلاف مردم و جبهه پایداری و خود شورای ائتلاف 4 لیست ارائه دادهاند و جریانی نیز با عنوان مستقلین در تهران در حال تهیه لیست است و ممکن است تعداد آن به دهها لیست برسد که حداقل از هر جناح اصولگرا و اصلاحطلب 5 لیست ارائه شده است.
اگر به آسیبشناسی انتخابات در ایران بپردازیم، یکیاز آسیبهای اصلی، نبود احزاب قوی و فراگیر در کشور است و دوم نبود قانون جامع انتخابات در کنار قانون احزاب که بتواند انتخابات را بهجای شخصیمحور، برنامهمحور کند و کاندیداهای حزبی مجبور باشند به حزب که نمایندگی تعداد زیادی از مردم است، پاسخگو باشند. به هر دلیل در ایران مردم نتوانستهاند خود را با احزاب آشتی بدهند و به همین دلیل افراد و اشخاص، تعیینکننده نتیجه انتخابات میشوند که خود را نهتنها پاسخگوی احزاب، بلکه در مقابل احزاب دانسته و نهتنها به تقویت احزاب کمکی نمیکنند، بلکه سعی میکنند به تضعیف آنها پرداخته و خود را فراحزبی و فراجناحی بدانند و بهنوعی از پاسخگویی مبرّا کنند.
بسیاری از نمایندگان مجلس نیز حاضر نیستند خود را نماینده یا کاندیدای اختصاصی یک حزب معرفی کنند و سعی میکنند خود را فراتر از احزاب معرفی کنند و اگر بسیاری از نمایندگان کنونی دچار ناکارآمدی و فساد شده و صلاحیت آنها تأیید نمیشود، نتیجه پاسخگو نبودن آنها و نظارت نکردن بر رفتار آنها از طریق احزاب است که باید در آینده به سمت انتخابات حزبی حرکت کنیم.