كلاسهاي درس در يك دستهبندي كلي يا شاداب، جذاب و مخاطبگستر يا كسلكننده، خمود و مخاطبگريز يا معمولي و عادي است. كلاس درسي كه در آن به مؤلفههاي جذابيت عطف توجهي نشان داده نميشود با گذشت زمان ممكن است كمكم سستي و كسلكنندگي در آن به چشم آيد كه گسست ارتباط بين استاد و فراگير از روشنترين پيامدهاي ناگوار آن خواهد بود و نتايج آموزش را عقيم و بياثر ميكند.
يكي از مشكلاتي كه هم اکنون دامنگير آموزش ايران است، اين است كه كلاسها جذابيت لازم را براي جذب دانشآموز به كلاس درس ندارد و براي همين دانشآموزان از كلاس درس فرار ميكنند و هر روز آرزوي تعطيلي كلاس را دارند و هميشه به دنبال راهي هستند كه از كلاس فرار كنند.
به نظر ميرسد جذابيت كلاس بر چند ركن و پايه استوار است: الف- معلم ب- متن و محتواي درس ج- فضاي كلاس
معلم يكي از اركان اساسي آموزشوپرورش است و بدون در نظر گرفتن نقش او، نقش سازندهاي را نميتوان براي تعليم و تربيت منظور كرد.
معلم نه تنها متخصص مسائل آموزشي، بلكه راهنما و سرمشق فراگيران، مشاور و مشفق آنها و دوست و مشكلگشاي دانشپژوهان است و اين همه كاركرد با عنايت به نقش و جايگاه ممتازي است كه او در تعليم و تربيت داراست.
حال اگر معلم بتواند غير از آن كه مسائل آموزشي را ميآموزد، مشفقانه و مشتاقانه در صلاح و اصلاح رفتار و تربيت فراگيران بكوشد، با آنها نه از روي مقررات خشك آموزشي بلكه از روي احساس و عاطفه متعادل رفتار نمايد، موقعيت آنها را درك كند، خشك و عبوس و با اخم و ترشرويي برخورد نكند، حرمت و جايگاه آنان را پاس دارد و با آنها در تعامل و تفاهم باشد، كلاس درس، كلاسي خوشايند و پرجاذبه خواهد شد و فراگيران براي حضور در چنين كلاسي اشتياق نشان خواهند داد.
معلمي ميتواند جذابيت كلاس را فراهم آورد كه از نظر علمي توانا و مسلط باشد. در واقع اصليترين وظيفه آموزشي معلم ياد دادن و آموختن است و معلمي كه از نظر علمي تواناتر باشد، بهتر ميتواند اين وظيفه را به انجام برساند. حال اگر وظيفه آموزشي معلم با كمآگاهي او به خوبي انجام نگيرد و كلاس درس او سطح مناسبي از انديشه و دانايي را شاهد نباشد، ممكن است فراگيران نسبت به حضور در چنين كلاسي احساس ترديد كنند و به اين نتيجه برسند كه خود با مطالعه كتاب ميتوانند به همين سطح از آموزش كه معلم آن را عهدهدار شده است، دست يابند.
در اين صورت كلاس براي فراگيران فاقد جذابيت ميشود و تنها ممكن است قوانين و مقررات آموزشي يا به تعبيري درستتر«جبر مقررات آموزشي» فراگيران را به حضور در كلاس راضي كند. در تجارب برخي از معلمان مشاهده و شنيده شده است كه آنها بدون آن كه قواعد سختگيرانهاي را براي حضور دانشآموز در كلاس وضع و اعمال نمايند،
منبع: رابرت بيلر، كاربرد روانشناسي در آموزش، ترجمه پروين كديور، ج2،
منیژه صفری سیاهکلرودی