مقصدمان مانیزان است، روستايی نام آشنا از توابع شهرستان ملاير، از همدان راهی شدیم، مانیزان در فاصله 30 کیلومتری مسیر ملایر به اراک واقع شده است.
در تصورمان یک روستای گردشگری با ویژگیهای تمام و کمال است که گوشه و کنارش گردشگرانی برای خرید شیرههایی که روی ظروف آن نام و نشان مانیزان حک شده است، ایستادهاند.
از سالی که بساط جشنواره شیرهپزی راه افتاد تا امروز، بیشتر از ده گزارش در توصیف شیرهپزی مانیزان بهواسطه تصاویر و فیلمهایش نوشته بودم و امسال که کرونا سور و سات جشنواره را برچیده بود، مصمم شدم راهی این روستا شوم تا ببینم مردم محلی و گردشگران با بازمانده جشنواره سالهای پیش چه میکنند.
از ابتدای مسیر تا تقریبا مانیزان، از دور و نزدیک تاکستانها به چشم میخورند اما خبری از تابلوی مانیزان و توصیف روستای گردشگری و علایم رانندگی نبود. بساط پهن انگورها نشان میداد کشمشسازی در اینجا چند روزی است آغاز شده و باغداران مشغول خشکاندن انگورها هستند.
برخی مزارع مشغول ترمیم گِل زمین بودند و برخی جاها مشغول پهن کردن انگور. و برخی مزارع هم تا چشم کار میکرد انگورها سینه به سینه خاک پهن شده بودند. در کنار زیبایی محصولات درحال تهیه کشاورزان، اما باریکی جاده و شانه نامناسب و نبود علایم راهنمایی رانندگی و تابلویی که نام مانیزان را نمایان کند برایمان پرسشبرانگیز بود.
بالاخره در نقطهای که تراکم کار کشمشسازان زیاد بود توقف کردیم. آفتاب ملایمتر از حد انتظارمان بود. تا چشم کار میکرد تپهها را کاهگلمالی کرده و سطحی صاف بهدست آورده بودند و انگورها از سطح تپهها صفحههای شطرنجی رنگارنگ درست کرده بود.
دیدن این تصاویر صحنه جالبی است که فقط میتوانید با رفتن در این مسیر آنها را درک کنید. اما مشخصه همه گروهها یک وان فلزی، چند کیسه زرد، پلاستیکی بزرگ مثل پتو و پایههای فلزی! و فرغون و سطلهای آبی رنگ بزرگ بود و مردان و زنانی که تا کنارشان میایستادیم لبخند و مهربانی را تعارفمان میکردند.
این حجم از باغات انگور در مسیر رسیدن به روستا کافی بود که برایمان ثابت شود چرا شیرهپزی در ملایر قدمتی دیرینه دارد. با وجود بیش از صد هکتار باغ انگور در این روستا، محصول اصلی آن انگور است و انواع شیره، باسلق، حلوا، آبغوره، مویز، سرکه و انگور سایهخشک از مشتقاتی است که ساکنان روستا از انگور بهدست میآورند.
فصل پاییز که میشود روستاهای ملایر حال و هوای دیگری دارند، جنبوجوش و شادی همه جا دیده میشود برخی هم که پیشترها ساکن روستا بودند و حالا مهاجرت کردهاند چند روزی برمیگردند تا از شیرهپزی با اهالی جا نمانند.
اینجا از معماری خاص خبری نیست
مانیزان سمت راست جاده است و کمی از سطح جاده پایینتر است. نه ورودی و نه معماری روستا جلوه خاصی ندارند.
کوچهها بینظم و درهم برهم است حال و هوای روستا هم پرهیاهو نیست، سکوت خاصی کوچهها را احاطه کرده است.
برخلاف کل منطقه که لهجه ملایری دارند، اهالی آذری زبان هستند. یک نکته اینکه مانیزان دیگری هم در استان مرکزی هست که نباید با اینجا اشتباه شود، هر چند که به لحاظ جغرافیایی نزدیک به هم هستند اما متفاوت از یکدیگر بوده و تنها همنامند. انتهای روستا به سمت جنوب در کنار خانه بهداشت یک مسیر به سمت رودخانه میرود. یکی درمیان در خانهها باز است؛ برای رسیدن به بساط شیرهپزی امسال بهدلیل شیوع ویروس کرونا در کوچهپسکوچهها خبری از آئین جمعی نیست؛ بهخاطر همین مجبور میشویم در خانههایی که اهالی آدرس شیرهپزی آنها میدهند را بزنیم و برای ورود و ثبت عکس و گزارش کسب اجازه کنیم.
درست است که سالها مراسم شیرهپزی در همه روستاهای ملایر انجام میشود اما باید گذرتان به «مانیزان» بیفتد تا بدانید شیرهپزی در خانه و خانوادههای روستاییها چه جایگاهی دارد.
در کنار تولید شیره انگور، همبستگی خانوادهها و میهماننوازی در مانیزان حرف اول را میزند. با آنکه همه در خانههای خود هستند و تنها میتوان از بین درهای نیمهباز تکاپوی اهل خانه را در حیاطهای کاهگلی دید اما مشخص است که همه اهالی بهدنبال تهیه انگور مناسب برای پخت شیره هستند تا بهترین محصول بهدست آید.
شهد شیرین شیره انگور و شربت شیره، باسلق و عطر پر از زندگی کلوچهها و نانهای محلی در کنار در خانههای روستائیان نویددهنده شور، پویایی، سرزندگی و تکاپو در میان مردمان این روستاست.
شیره بینام و نشان
وسایل و ابزار خاص این کار که از پاییز سال گذشته در انبار بودهاند، دوباره برای پخت شیره سال جدید به کار میآیند. همه اعضای خانواده بهویژه خانمهای خانه در انجام این کار نقش مهمی دارند، شیرهپزی کاری جمعی است و همه اهل خانه باید کمک کنند، اگرچه روی ظرفهایی که برای فروش ریخته میشود هیچ نام و نشانی نیست اما همه میدانند بهترین شیره انگور ایران در روستای مانیزان ملایر تولید میشود.
از سال 89 در روستای هدف گردشگری مانیزان جشنوراه شیرهپزی بهصورت هرساله در فصل برداشت انگور برگزار میشود، این آئین سنتی ثبت ملی شده و حالا بهعنوان یکی از میراث ناملموس ملی بهشمار میرود اما این اتفاق هیچ تأثیری در زیرساختهای تولید شیره انگور از بستهبندی تا برند و حتی هموار شدن گذرگاهها و کوچهپسکوچههای ناهموار روستا نداشته است.
کرونا حالا بهانه شد تا میراث فرهنگی هم دست از برگزاری آئین جشن شیرهپزی در مانیزان بشوید اما به واقع آیا بهتر نبود در این وانفسای نبود برنامههای شاد، اعتبار لازم را صرف تأمین زیرساختها و هموار کردن کوچهپسکوچهها و سروسامان دادن به مسیر تولید شیره با لیبل و نام نشان از خانههای روستا تا بازارهای مصرفی کنند!؟
کرونا بهانه بیتوجهی به روستا شد
اگرچه سالهای گذشته مبلغی اعتبار صرف ساخت سرویسهای بهداشتی، جایگاه برگزاری مراسم آئینی شیرهپزی، بهسازی و آسفالت معابر و فراهمسازی زیرساختهای لازم برای عرضه مستقیم محصول بهمنظور دائمی شدن این آئین سنتی در روستای مانیزان شد اما به واقع شما بهعنوان یک گردشگر این اتفاقات را چندان درک نمیکنید؛ زیرا کم و کاستها بیشتر از حد تصور است.
زمینهای این روستا کاملاً پوشیده از پوشش گیاهی و سرسبز است و آئین سنتی شیرهپزی چند سالی با همکاری اهالی این روستا و ارگانهای مرتبط برگزار میشد و در آن مردم در لباسهای محلی مراسم شیرهپزی را همراه با جشن و موزیک شاد اجرا میکردند اما امسال جز عطر شیره انگور در کوچههای روستا و نوای خوش رسیدن پاییز خبری از شیرهپزی مانیزان نبود.
وقتی در کوچههای روستا راه میرویم به این فکر میکنم که چقدر مانیزان قابلیت ایجاد «خانههای بومگردی» را دارد و خبری از این اتفاقات در اینجا نیست؛ دریغ از یک استراحتگاه گردشگری و دریغ از یک سوپرمارکت یا فروشگاه عرضه محصولات کشاورزی از انگور تازه تا کشمش و شیره و ...!
چه بسا با تحقق این امر بهطور قطع جوانان روستایی مهاجرت نکرده و با اشتغالزایی و جذب مسافران و گردشگران، اقتصاد روستا هم متحول میشود.
شیرهپزی در روستا، پس از برداشت انگور و معمولا در پایان شهریورماه انجام میشود که علاوهبر تأمین مواد غذایی موردنظر برای فروش، در تأمین مالی خانواده نیز مؤثر است.
روستاییان از گردشگری بینصیب
سالهاست این روستا بهعنوان روستای هدف گردشگری معرفی شده است، اما انتظار اهالی برای آنکه اعتبارات ویژهای برای فراهمسازی امکانات رفاهی و اقامتی برای جذب گردشگران به این روستا اختصاص یابد، هرگز فراهم نشده است.
بدون اغراق بگویم در مانیزان گردشگری روستایی محقق نشده است و زیرساخت برای پذیرش گردشگر وجود ندارد.
هرساله برگزاری جشنواره شیرهپزی در مانیزان ملایر با وعدههای مختلف مسئولان در راستای حمایت و ساماندهی این امتیاز برای معرفی بیشتر منطقه همراه بود، درحالیکه با ادامه این روند و مشکلات موجود نمیتوان به نحو شایستهای از این سنت کهن پاسداری کرد.
اما آیا واقعاَ تنها نامیدن مکانهایی بهعنوان اهداف گردشگری و برگزاری چنین جشنوارههایی در این مکانها میتواند در شناسایی آنها مؤثر بوده و برآورده کننده نیازهای آنان باشد؟
جشنواره شیرهپزی دردی از نداشتههای مانیزان درمان نکرد، امسال که کرونا بساط جشنها را برچید، مشخص شد شیرهپزی ملایر در عرصه ملی هیچ جایی برای خود باز نکرده است، درحالیکه اهالی محلی امیدوار بودند این سوغات ارزشمند که حاصل زحمات زیاد بوده و بهویژه در چند سال اخیر باغات انگور با مشکل کمبود آب مواجه بودهاند، بتواند همچنان بهعنوان یک سنت گرانقدر حفظ شود.
متأسفانه در سالهای گذشته اهالی محل فقط در روز برگزاری مراسم مسئولان، میهمانان و بازدیدکنندگان را دیدند که حضور آنها با وعدههای مختلف در جهت حمایت و ساماندهی این صنعت تبدیلی همراه است، درحالیکه با این ادامه این روند و مشکلات موجود نمیتوان به نحو شایستهای از این سنت کهن پاسداری کرد.
به نظر میرسد برگزاری جشنواره شیرهپزی توسط فعالان گردشگری و میراث فرهنگی تاکنون نتوانسته گام مؤثر و عملی برای معرفی روستای مانیزان و جاذبههای گردشگری آن بردارد؛ زیرا بدون شک رسیدن به این مهم علاوهبر معرفی آئین و سننهای موجود مستلزم احیای زیرساختها و فراهم کردن امکانات مناسب است تا بتواند در راستای توسعه گردشگری این روستای سنتی گامی محکم بردارد.
بنابراین پیشنهاد میشود مسئولان در کنار شعارهای تبلیغاتی و پرکردن آمار برنامههای هفته گردشگری خویش، حداقل امکانات مورد نیاز روستاهایی همچون مانیزان را از جمله بیمه کردن باغات انگور (برای جبران خسارات احتمالی)، ارائه تسهیلات و مکانهای اسکان میهمانان، سرویسهای بهداشتی مناسب، مراکز درمانی، سالن غذاخوری، بازار سنتی و محصولات بومی، ایاب و ذهاب آسان و ... را نیز مهیا کنند تا با برآورده شدن این زیرساختها بتوان هم برای جذب گردشگر و هم برای آسایش و جلوگیری از کوچ ساکنان بومی روستا به شهرها اقدامات اساسی دیگری نیز صورت داد.
آنچه پایان گزارش همچنان علامت سؤالی باقی ماند، این است که چرا حالا که کرونا جشنواره را تعطیل کرد، متولیان امر اعتبارش را خرج بهسازی و تبلیغات و برندسازی برای مانیزان نکردند؟