مصرف پدیدهای طبیعی است. همه ما کالاهایی را میخریم و مصرف میکنیم. آنچه که برخی از جامعهشناسان نسبت به آن ابراز نگرانی کردهاند مصرفگرايی است. در مصرفگرايی همه اهداف فرد در زندگی بر حسب خرید و مصرف کالاها تعریف میشود. در واقع پایههای هویتی و چارچوب سبک زندگی فرد در ارتباط با کالاها تعریف میگردد. در این وضعیت شاهد نوعی حرص و ولع سیریناپذیر هستیم. فرد یا میخرد و به آن ولع پاسخ میدهد و یا توانایی خرید ندارد و در آرزوی داشتن کالاها با حسرت روزگار میگذراند. در هر دو صورت لحظات او بر اساس داشتن یا نداشتن یک کالا رقم میخورد. من میخرم پس هستم و یا نمیتوانم بخرم پس اصلاً نیستم!
ایشان سپس اضافه کردند: در قرن بیستم وقتی جامعهشناسان خواستند این وضعیت را تحلیل کنند انگشت اشاره را به سوی تلویزیون نشانه گرفتند. در واقع تبلیغات مستقیم و غیرمستقیم تلویزیونی را در اشاعه مصرفگرايی مقصر دانستند. برخی از آنان تلاش کردند شیوهها و تکنیکهای رمزگذاری پیامهای تجاری تلویزیون را برملا کنند و با همین هدف مطالعات مربوط به نشانهشناسی و همچنین رمزگذاری پیامهای تجاری توسعه یافت.
چینش برخی آگهیها در کنار هم بیانگر اشاعه سبک زندگی مملو از مصرفگرایی است و معمولاً طبقه خاصی در این آگهیها بازنمایی میشود.
در این خصوص باید به تفاوت رسانههای سنتی نظیر تلویزیون و رسانههای جدیدی همچون شبکههای اجتماعی پرداخت. برای مثال در رسانههای سنتی معمولاً رمزگذاری تصاویر توسط کارشناسان یا متخصصان انجام میشود. ارسال پیام نیازمند وجود تجهیزات گستردهای است. ارتباط یکطرفه و غیرتعاملی است. ولی در شبکههای اجتماعی اینطور نیست. هر کاربر میتواند خودش پیامش را رمزگذاری کند و خودش هم ارسال کند. هر فرد تنها با یک گوشی و اتصال به اینترنت میتواند برای دیگران پیام ارسال کند.
در ارتباط بین شبکههای اجتماعی و مصرفگرایی باید گفت فرض بر آن بود که با ورود شبکههای اجتماعی و با توجه به تعاملی بودن آنها، موج مصرفگرایی تا اندازهای تعدیل شود. در واقع آن مصرف تظاهرآمیز که ویژگی اصلیاش «به رخ کشیدن داشتههاست » ضعیف شود. ولی متأسفانه این اتفاق در شبکههای اجتماعی فارسی زبان رخ نداد. اینستاگرام به رسانهای برای "به رخ کشیدن" و مصرف تظاهرآمیز تبدیل شد. البته توجه به کارکردهای منفی شبکههای اجتماعی به معنای نادیده گرفتن فواید و کارکردهای مثبت این شبکهها نیست.
عکسهای کاربران مختلف شبکه اجتماعی اینستاگرام و بررسی رفتارهای به رخ کشیدن ماشینها، خانههای مجلل، صبحانههای آنچنانی، لباس و ساعتهای مارکدار توسط جوانان نشان میدهد که آنان تلاش میکنند با نمایش زندگی فانتزی و لوکس خود به تمایز و "تک و ویژه بودن" دست یابند و این در حالی است که این روزها وضعیت اقتصادی عموم مردم نگرانکنندهتر میشود در حقیقت شبکههای اجتماعی تصویری، به میدان و رسانهای فردی برای نشان دادن زندگی فانتزی و لوکس تبدیل شدهاند که معمولاً به قصد دستیابی به تمایز و افزایش فالوئرهایی انجام میشود که نمیتوانند به آن زندگی دست یابند!
در پایان باید گفت گفتوگوهای اجتماعی و تعامل و به اشتراک گذاشتن ایدهها یکی از راههای تعدیل چنین طوفانی است که در شبکههای اجتماعی تصویری وزیدن گرفته است.
* کانال جامعهشناسان ایرانش