بیتردید فضاهای سبز و محیطهای زیستشهری یکی از اساسیترین عوامل پایداری حیات طبیعی و انسانی در شهرنشینی نوین به شمار میآیند.
كشور ايران نيز با وسعتي معادل يك بيستوهفتم قاره آسيا، داراي 34 ميليون هكتار اراضي بياباني و كويري است كه قسمتهاي زيادي از آن دچار كمآبي و بيآبي هستند.
به لحاظ افزايش و تراكم جمعيت در سالهاي آينده و افزايش رفت و آمدهاي شهري، روز به روز نياز به آرامش و آسودگي در محيطهاي زيست شهري بيشتر ميشود. در اين شرایط، هوای سالم و مطبوع و طراوت و زيبايي فضای سبز میتواند يك زندگی سالم و شيرين برای شهروندان فراهم كند.
فضاهای سبز در کاهش آلودگيهاي شهری (آلودگی هوا، صوت و استرسهای محیطی) نقش بهسزايي دارند. طراحی و کاشت فضای سبز معمولاً با توسعه شهرها متناسب و همگون است.
از مسائل بحرانی پیش روی برنامهریزان توسعه فضاهای سبز در شهرها، کاهش دسترسی به منابع آب عنوان شده است. کاهش نزولات جوی در سالهای اخیر و به ویژه سالی که گذشت، نگرش ایجاد الگوی کشت پایدار در فضاهای سبز شهری را مورد توجه مسئولان امر قرار داده است.
همانطور که میدانیم منظر شهری با تابآوری و پایداری گره خورده است از این رو، منظرپردازی خشک یا زری اسکیپینگ «Xeriscaping» رویکردی متداول در سطح جهان است، اما به لحاظ اجرا میتوان گفت در ایران، راهکار جدید با تاریخچه کوتاهی است. این تجربه نخستین بار در شهر اصفهان در سال 1390 با موفقیت به اجرا درآمد. واژههای خشک منظرسازی در اذهان عموم مردم تصویر پارکهای دارای سنگ و گیاهان گوشتی را تداعی میکند، در حالی که مفهوم فوق به استفاده آگاهانه از آب دلالت دارد و نکته حايز اهمیت درایت و مدیریت ترکیب گیاهان با رعایت اصول زیباییشناسی است.
در کانادا علیرغم داشتن بزرگترین منبع آب شیرین دنیا در بسیاری از نقاط، از تکنیک منظرسازی خشک بهره جستهاند. در راستای این هدف راهکارهایی برای اجرایی گشتن 2 هدف استفاده بهینه از منابع آبی و گسترش فضای سبز کافی و ابداع و اجرای طرحهای نوین در طراحی فضای سبز شهری، مورد بحث و بررسی قرار میگیرد.
به دلیل مزایای زیباییشناسی استفاده از اصول هفتگانه این تکنیک به سرعت در سایر نقاط این کشور که محدودیت منابع آبی نداشتند نیز گسترش یافته است.
به بیانی ساده میتوان گفت خشک منظرسازی یا زی اسکیپ یعنی چگونه فضای سبز زیبا و کاربردی با حداقل نیاز نگهداری و در عین حال حداقل نیاز آبی داشته باشیم.
تکنیک فوقالذکر دارای اصول هفتگانهای است که با رعایت آنها در طراحی و احداث فضای سبز میتوانیم به کاهش مصرف آب، کاهش سموم، کاهش امور نگهداری منظر، کاهش مصرف انرژی و در نهایت کاهش هزینهکرد دست یابیم.
طراحی منظر از نوع زری- اسکیپ بدون آسیب رساندن به کیفیت و زیبایی محیط، مصرف آب را تا 50درصد کاهش میدهد. این مفهوم در طراحی محیط یک مفهوم دوستدار طبیعت است. آنچه که مسلم است باید دانش طراحی منظر و فضای سبز در شهرها به سمتی پیش برود که با حداقل مصرف آب، حداکثر میزان فضای سبز را ایجاد نماید. همگي اين موارد در صرفهجويي وقت، انرژي و هزينههاي پروژه تأثيرگذار خواهند بود.
زری اسکیپ شیوه طراحی باغ و منظر نیست، بلکه یک مفهوم برای ذخیرهسازی آب است که میتواند برای هر نوع باغ و پارک، اعم از پاركهاي قدیمی، انگلیسی، ژاپنی و... به کار رود.
این مفهوم در هر 2 نوع طراحیهای منظم و غیر منظم کاربرد دارد. زری اسکیپ متشکل از 7 اصل کلی زیر است که همگی در راستای دستیابی به آبياري بهینه شدهاند:
طراحی و برنامهريزي:
طراحی محتاطانه و دقیق مهمترین و نخستین اصل جهت دستیابی به اهداف بلندمدت طراحی است.
برای این منظور پيش از هر چيز بايد تحليل بستر و نقشه پوشش گياهي آماده گردد. در اين مرحله بايد به افزايش سطوح سايهدار توجه کرد تا بتوان از طريق آنها در ميزان مصرف آب صرفهجويي کرد. اگرچه این فرایند از اصول سادهای پیروی میکند اما در عین حال ذکاوت طراح در چیدمان اصول در کنار یکدیگر عامل موفقیت یا شکست پروژه خواهد بود.
تحلیل خاک:
با آنالیز خاک در صورت نیاز اصلاح باید انجام گيرد. نکته حايز اهمیت این است که کاشت گیاهان بومی در خاک مناسب نیاز به اصلاح متناوب خاک را منتفی ميسازد.
انتخاب بهینه گیاهان:
کاشت گياه مناسب در مکان مناسب مسألهاي کليدي در منظرسازي به حساب ميآيد. براي اين منظور باید بسته به اقليم و خاک منطقه گياهان مناسب را انتخاب کرده، سپس با توجه به نياز به آب و آفتاب نسبت به کاشت آنها به صورت گروهي در مناطق مختلف بستر اقدام کرد. ميتوان 3 ناحیه برای کاشت گیاهان در نظر گرفت:
ناحیه طبيعي که در آن گياهان بدون نياز به آبياري ميتوانند به رويش و زندگي خود ادامه دهند.
ناحيه مقاوم به خشکی که گیاهان بومي و گونههاي خاص متناسب تشکیل ميدهند. اين گیاهان قادر به زندگی در نواحی مذکور بدون دریافت هرگونه آبياري کمکي خواهند بود.
ناحيه واحهاي که احتياج مداوم به آبياري داشته و باید به صورت گروهي در کنار هم کاشته شوند. کاشت گروهي چنين گياهاني از آبياري سراسر منظر با توجه به نياز هر يک از گياهان جلوگيري خواهد کرد.
نواحي واحهاي شامل بخش ورودي سايت، زمينهاي چمنکاري شده و باغهاي گل و درخت و ميوه ميباشند. کاشت چنين گياهاني در پاي درختان سايهانداز، نياز آبي را به گونهاي قابل ملاحظه کاهش خواهد داد.از جمله گلهای یک ساله مقاوم به کم آبی، گل همیشه بهار یا کالاندولا، شقایق کالیفرنیا، تاج خروس، آهار خزنده، گل ستارهای، پیر گیاه، گل تکمهای را میتوان نام برد که طیف وسیعی از رنگها را در منظر رقم میزنند.
گلهای چند ساله مقاوم به خشکی با دوران گلدهی کوتاهتر از گلهای یکساله و البته کاهش هزینه جاری احداث هستند و شامل درمنه، گل مینا، گل عروس، گل نیل، بادرنجبویه، سوسن چشم سیاه یا رودبکیا، رعنا زیبا، علف پروانه و... هستند.
استفاده منطقي از پوششهاي سطحي:
سطوح با پوشش سطحي يا چمن کاري، به آب بيشتري نسبت به درختان و درختچهها نياز داشته و نيز احتياج به مراقبت بيشتري نسبت يه ساير بخشهاي منظر دارند. بنابراين به کارگيري اين سطوح باید تنها به زمينهاي ورزشي و تفريحي محدود شود.
توصيه ميگردد تا کف فرشها و مسيرهاي پياده جايگزين چنين سطوحی گردند.
آبياري بهينه:
دستهبندي و کاشت گروهي گياهان بر اساس نياز آبي آنها، موجب ارتقای کارآمد سیستم آبياري و صرفهجويي در مصرف آب میشود. نکته مهم ديگر در اين زمينه، استفاده صحيح از سيستمها و تجهيزات آبياري مناسب در رابطه با هر يک از گروهها و مناطق پوشش گياهي در منظر است. بعضاً بسته به شرایط منبع آبی و ویژگیهای ساختاری یک بخش بر خلاف تصور عموم آبیاری دستی میتواند گزینه مناسب باشد. استفاده از سیستمهای آبیاری در برخی نقاط بدون توجه به نقاط ضعف و قوت آنها و انتخاب ناآگاهانه سیستم منجر به توقف استفاده از آنها شده است.
استفاده از زمين پوش مناسب:
به کارگيري لايهاي از زمينپوش به ضخامت 5 تا 7 سانتيمتر، موجب کاهش ميزان تبخير از سطح خاک، جلوگيري از رشد علفهاي هرز، متعادل کردن درجه حرارت خاک و کاهش روند فرسايش آن خواهد گرديد. زمين پوشها جايگزين مناسبي براي سطوح چمنکاري شده به حساب ميآيند و موجب ارتقاي ويژگيهاي بصري طرح خواهند شد.
7) نگهداري:
به کارگيري اصول زری اسکیپ در طراحي منظر، موجب صرفهجويي در هزينه و زمان موردنياز جهت مراقبت و نگهداري از فضاي سبز خواهد شد. نگهداري صحيح از منظر، ضامن بقاي زيبايي و صرفهجويي در آب مصرفي خواهد شد.
با توجه به نکات ارائه شده در این مقاله، با نگاهی به فضای سبز شهر همدان در مییابیم؛ حذف چمن از رفیوژ وسط بلوارها، میادین، لوپ تقاطعهای غیرهمسطح همدان از ضروریات مدیریت علمی فضای سبز در این شهر است. در عین حال مفهوم زری اسکیب به هیچ عنوان بر حذف چمن از تفرجگاههای شهری که مأمن شهروندان است دلالت ندارد، بلکه هدایت آنها به ناحیه واحهای و تفکیک آن از نواحی طبیعی و مقاوم به خشکی است.
اختلاط گیاهان مقاوم به کم آبی در کنار چمن از جمله مواردی است که در منظر فضای سبز همدان مشاهده میشود.
* زهرا وصالطلب
دکترای فضای سبز