دانلود فایل PDF
راهبرد متوليان برگزاري انتخابات در كشور براي تسريع امور و به حداقل رساندن ضعفها امسال نيز در آستانه دو انتخابات مهم پيگيري شده و سخن از آمادگي حداكثري، تغيير شكلي اخذ آرا، شفافيت صندوقهاي رأي بسيار شنيده شده است.
در اين بين وزارت كشور به عنوان نهاد مجري انتخابات راهبرد ويژهاي براي آمادگي نيروهاي خود را پيگيري كرده و از ابتداي سال بر آشنايي و اشراف كامل مجريان در شهرستانها تأكيد كرده است. 2 هفته پيش بود كه پيرو اين راهبرد و براي نخستينبار در استان فرمانداران و بخشداران در آزمون انتخاباتي شركت كردند تا ميزان آمادگي و اطلاعات آنها براي مرحله اصلي كار محك زده شود. در اينباره همدانپيام گفتوگويي با محمدابراهيم الهيتبار معاون سياسي امنيتي استاندار داشته كه نكات شنيدني در آن مطرح شد.
در اين آزمون چه تعداد از فرمانداران و بخشداران شركت كردند؟
تمامي فرمانداران و بخشداران در اين آزمود كه چهارشنبه 2 هفته پيش برگزار شد، حضور داشتند و مسئول برگزاري هم حراست استانداريهاي سراسر كشور بوده است.
مفاد و منابع آزمون انتخاباتي چه بود؟
قانون انتخابات، آييننامههاي انتخاباتي وآخرين دستورالعملهاي اين حوزه مفاد آزمون بودند.
سطح آمادگي فرمانداران و بخشداران در چه حدي بود؟
كليت نمرات نشان داد كه فرمانداران و بخشداران از نظر اشرافيت بر مسائل حقوقي و تسلط به قانون آييننامهها در شرايط بسيار خوبي قرار دارند و متوسط نمرات بالاي 85 درصد بود.
بالاترين نمرات و كمترين آن؟
99 بالاترين نمرهاي بود كه كسب شد و از آنسو هم تقريباً كمتر از نمره 70 نداشتيم.
آزمون اتفاقي بود يا قبلاً به فرمانداران اعلام شده بود؟
از ابتداي سال به فرمانداران و بخشداران توصيه داشتيم كه قوانين، آييننمهها و دستورالعملهاي انتخابات را مطالعه و بر آن اشراف پيدا كنند پس از آن پيرو تصميم وزارت كشور قرار شد از فرمانداران و بخشداران آزمون انتخاباتي برگزار شود. در مجموع اين آزمون كار خوبي بود. هم بخشداران و هم فرماندارن خودشان را ارزيابي كردند. بالاخره در انتخابات مهم در اسفندماه پيش روي ماست و بايد نيروي اجرايي آماده كار باشند.
كمترين نمره را بالاخره نگفتيد؟
كمترين نمره ما جاي نگراني نداشت؛ چراكه ما اصلاً در اين آزمون نمره متوسط نداشتيم و تقريباً وضعيت ما خوب بود.
آيا نتايج اين آزمون به وزارت كشور ارجاع ميشود؟
اين ديگر به حراستها مربوط ميشود؛ چراكه متولي برگزاري اين آزمون حراستها بوده اند.
******************
در نماز است كه با چشمهاي شسته، شستهتر بينيم
مهدي ناصرنژاد
حجتالاسلام والمسلمين محسن قرائتي، رئيس ستاد اقامه نماز كشورمان با نيت شركت در آيينهاي عزاداري حضرت سيدالشهدا(ع) و همچنين برگزاري اجلاس نماز، 2 روزي را ميهمان مردم دارالمؤمنين همدان بود. حاج آقا قرائتي را بايد سفير تقوا و نماز ناميد. تمام مباحث فلسفي و اخلاقي ايشان در 4 دهه اخير در هر گوشه از كشور پيرامون فريضه نماز با يك مفهوم كلي به پايان ميرسد، اينكه جامعه بدون نماز تقوا ندارد و جايي هم كه تقوا نباشد هيچ بناي فرهنگي، اقتصادي و حتي سياسي قوام نخواهد گرفت.
مفهوم ديگر اين بيان چنين است كه فريضه نماز از جوشش تقوا و انسانيت در قلب مؤمن شكل ميگيرد و چنين نماز است كه اراده و همت مردمان يك جامعه را بر حيات سالم و كشوري آباد و ملتي آزاده و مستقل استوار ميسازد.
شالوده ايمان و معنويت خالص ريشه در اعتقاد و عمل به فريضه نماز دارد و راه و روش هر جامعه و مردمي كه در سمت و سوي نماز قرار بگيرد، با بهترين و بالندهترين فرهنگ اجتماعي همخوان و همجهت خواهد بود.
بنابراين اگر تلاش و سرمايه و برنامه جوامع مسلمان بر اين باشد تا موانع فرهنگ نماز برطرف گردد، چه بسا راههاي ديگر مشكلات و گرههاي كور اجتماعي نيز براي اصلاح و پيشرفت هموار گردد. بايد قبول كرد و ندا داد كه نماز تنها براي اداي فريضه الهي و رضايت حضرت حقتعالي است، نماز براي صيقل روح و ارتباط بدون رابطه با خداست و هيچ سياست و راه و رسم غيرخدايي در معامله با او نيست. كودكان در خانه بياموزند و دانشآموزان در مدرسه بخوانند و بدانند كه در برابر خدا ايستادن و نماز اقامه كردن يك تكليف بندگي خالصانه و برائت از متعلقات دنيوي است.
پدر و مادر و بزرگتر خانه و خانواده چنانچه بيهيچ تكلف و تظاهر به نياش و زمزمه آيات نماز بايستند، كوچكترها نيز الگوبرداري ميكنند.
همانگونه كه كودك 2 ساله و دخترك دلبند مادر كنار او به معناي نماز گوشهاي از چادر را به سر ميكند و سر بر سجاده و مُهر ميگذارد و يا آن نوجوان پرجنبوجوشي كه بيهيچ گفتمان با پدر و يا جدل با مادر خجالت ميكشد نماز را كوچك شمرده و يا فرايض ديگر را بياعتنا باشد.
انجام واجب خدا بدون تشريفات و دستهبندي بهتر به دل سالكان نوپا مينشيند و خداست كه زبان دلها را بهتر از هر بندهاي ميفهمد. البته سخن به آن معني نيست كه پدر و مادر و معلم بيهيچ احساسي تكليفي و وظيفهاي تنها و تنها نظارهگر باشند.
در اين معنا حضور غيرمستقيم و نظارت زيرپوستي آن هم براي برداشتن موانع و فراهم آوردن زيرساختهاي لازم كارگشاتر خواهد بود. شتابنده را بايد به حال خود گذاشت به شرطي كه الگوي درستي براي او بود.
در فرهنگسازي و اشعاعه فرهنگ نماز همين بس كه عاملان خودساخته و خودآگاهي باشيم و صراط خويش مستقيم بپيماييم. چنانچه خوب بدانيم، خوب بارور باشيم و خوب بباريم. چشمهها نيز خود از زمين خواهند جوشيد و زلال ايمان و بندگي در همه جا جاري خواهد شد.
*****************
علنی شدن مصوبـه محـرمانه
مهدی غلامی
مذاکرات پرچالش و دراز مدت هستهای، بحثها و جدلهای محتوایی برجام و در نهایت همه تحرکات انجام گرفته طی 12 سال اخیر با نامه سیام مهرماه 94 رهبر معظم انقلاب اسلامی به رئیسجمهوری و رئیس شورایعالی امنیت ملی به پایان رسید.
در این نامه ضمن قدردانی از هیأتهای مذاکرهکننده در همه دورهها و خصوصاً هیأت مذاکرهکننده اخیر با اشاره به بررسیهای دقیق و مسئولانه برجام در مجلس شورای اسلامی و شورایعالی امنیت ملی و عبور این موافقتنامه از مجاری قانونی، دستورات مهمی را در خصوص رعایت و حفظ منافع ملی و مصالح عالیه کشور صادر و با برشمردن تأکیدات و الزامات 9گانه در اجرای برجام، مصوبه شورای عالی امنیت ملی را با شرایط تأیید کردند.
الزامات 9گانه در طول یک هفته اخیر بارها در رسانههای مختلف انعکاس یافته است و گوشزدهایی نیز از سوی تحلیلگران مختلف به سوی دولت روانه شد که با نامه ریاست جمهوری به رهبر معظم انقلاب؛ در خصوص رعایت ملاحظات و الزامات ایشان به سمت اجرایی شدن روانه شد.
لیکن این بحث وجود دارد که چرا مصوبه شورای عالی امنیت ملی رسانهای و حتی جزییات آن نیز به سمع و نظر همه رسید.
لازم است بدانیم که این شورا وظیفهاش طبق نامی که دارد به؛ تأمین منافع ملی، پاسداری از انقلاب اسلامی و تمامیت ارضی و حاکمیت ملی، هماهنگی فعالیتهای سیاسی، اطلاعاتی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در ارتباط با تدابیر کلی دفاعی- امنیتی و بهرهگیری از امکانات مادی و معنوی کشور برای مقابله با تهدیدهای داخلی و خارجی اختصاص دارد.
همچنین وقتی اعضای آن متشکل از رؤسای قوای 3گانه، رئیس ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح، مسئول امور برنامه و بودجه، 2 نماینده به انتخاب مقام معظم رهبری، وزرای امور خارجه، اطلاعات و کشور باشند و مصوبات آن نیز پس از تأیید مقام معظم رهبری قابلیت اجرايی پیدا میکند؛ بدین معناست که این مجموعه نسبت به آینده کشور نظرات حساب شدهای دارند. لذا تصمیمات اتخاذ شده در این شورا؛ مستقل از قوای 3گانه است. به همین خاطر است که مصوبات این شورا در بالاترین سطح ممکن طبقهبندی میشود.
طبق اظهارات رسانهای این نخستينبار در طول تاریخ نظام جمهوری اسلامی است که نه فقط یک مصوبه مهم شورایعالی امنیت ملی درباره یکی از حساسترین مسائل کشور علنی میشود، بلکه فرمان رهبر معظم انقلاب اسلامی در صدر آن مصوبه نیز تمام و کمال منتشر میشود.
تحلیلها در این خصوص متفاوت است اما شرایط ایجاد شده در جامعه میتواند یکی از عوامل علنی شدن این مصوبه شورا باشد. چراکه در افکار عمومی نگرانیهای زیادی در این مدت درباره برجام وجود داشت.
بهگونهای که این نگرانی در ذهن بخش قابل توجهی از دلسوزان، حساسیتهایی را نیز سبب شده بود که برجام فاجعهای است که منافع ملی را مخدوش میکند! این حساسیت با نحوه و شکل بررسی و تصویب و برخی اظهارنظرها در دو جلسه علنی مجلس باعث شد همچنان این نگرانی باقی بماند. لذا نامه مقام معظم رهبری، آرامش را در فضای عمومی و حتی سیاسی ایجاد کرد.
عامل دیگر میتواند اینگونه عنوان شود؛ باتوجه به اینکه دنیا نظارهگر پایبندی طرفین به توافق بودند، لذا تأیید برجام این پیام را برایشان داشت که مذاکره و احقاق حق در چارچوب احترام متقابل استقبال تمام ارکان نظام جمهوری اسلامی ایران را همراه خود خواهد داشت. از طرفی، وقتی اجرای برجام از نظر حقوقی به تأیید رهبر معظم انقلاب، شورای عالی امنیت ملی و مجلس نمیرسد و فقط مجوز اجرای آن داده میشود، این پیام را مخابره میکند که حاکمیت واقعاً به دنبال به نتیجه رسیدن مذاکرات تنها در چارچوب منافع ملی میباشد.
عامل دیگر را میتوان جناحی دانست. با نزدیک شدن به انتخابات یازدهم مجلس شورای اسلامی، جناحهای مختلف به دنبال کسب حداکثر منافع سیاسی از مسائل هستهای بودند. در این راستا اتفاقات هستهای مجلس برخی رسانههای معاند را به حاشیه راندن راغب کرد و در این خصوص به عنوان مثال میگفتند رهبری انقلاب تلاش میکنند، برای منزه ماندن، خودشان را از این تصمیم دور نگه دارند. اما تأیید مصوبه شورای عالی امنیت ملی توسط ایشان (با شروط تعیین شده) و با با لحنی که اقتدار از آن موج میزند (در تناقض با ادبیات ادعایی جام زهر توسط برخی) نشان داد که واقعاً به دنبال به نتیجه رسیدن مذاکرات هستند.
لذا در این خصوص جناحها متوجه شدند، جایی که منافع ملی مطرح است، منافع شخصی و درون گروهی و جناحی معنا ندارد. همچنین نامه رهبری در این مورد نیز نهتنها سیاسیون را نسبت به جریانات اخیر گوش بهزنگ کرد که مردم را هم بر اساس وعده الهی که به تعبیر رهبری تخلفناپذیر است، به بیرون آمدن موفق از این شرایط بمانند گذشته، رهنمون میکنند.
****************
از شهید فهمیده دیروز تا نوجوانان امروز
نـوجـوان امروز هدفش گـم نشود
مریم مقدم
نگاهش که میکنم پر از جنبوجوش نهفته است بیقراری در وجودش موج میزند، آرام و قرار ندارد. اما نسبت به همسنوسالان خود با چنین افکاری ظاهری موجهتر از لحاظ پوشش دارد اما کمی که در چهرهاش دقت میکنم رد پایی از شیطنت در چشمانش موج میزند.
15 سال دارد در اوج دوران نوجوانی، همان سنوسالی که در دهه اخیر پرتنشترین دوران زندگی مطرح میشود.
وقتی لب به سخن باز میکند گویا تمام تبوتابش در داشتن یا نداشتن شارژ تلفن همراه و خوب آنتن دادن اینترنت و سر و لباسش است، میگوید تنها ساعتهایی که در مدرسه است موبایل را همراه ندارد وگرنه همه ساعتهای روز در دستش این همراه پر دغدغه را میگیرد.
میگویم بیشتر از هر چیزی در روز چه موردی فکرت را مشغول میکند، میگوید اول درس و مدرسه بعد از آن اینترنت و گاهی بیرون رفتن با دوستانم، گوشیام را روشن میکنم با دوستانم در تلگرام و وایبر و واتسآپ حرف میزنم یا گشتی در نت میزنم اگر خانواده اجازه دهند گاهی هم با دوستانم به یک کافیشاپ میرویم.
در کلامش ردپای شیطنت موج میزند انگار مشتاق است از قانونشکنیهایش برایم بگوید تا من حس کنم با یک به قول خودش آدم بزرگ روبهرو هستم میگویم بزرگترین آروزیت چیست میگوید از این سن 16 یا 15 سالگی عبور کنم و هرچه زودتر 18 ساله شوم.
میپرسم چرا این آرزو برایت مهم است، الآن که بهترین روزهای عمرت در حال گذشتن است سن و سالی پر از هیجان و طراوت..... میگوید این سنوسال را دوست ندارم تکلیفم با خودم مشخص نیست، دلم میخواهد اجازه کارهایی را که خانواده بهانه ندادنش را سن زیر 18 سالم میداند زودتر بگیرم، دلم میخواهد بتوانم به همه ثابت کنم بزرگ شدهام اما مادرم همیشه از روز به روز مستقل شدن من نگران است انگار همیشه دلش برای لحظهها و روزمرگیهای من شور میزند، دلم میخواهد با بزرگ شدنم خیالش را راحت کنم.
هر چه میخواهم حرفهایم را به سمت و سوی از سؤالات ادبی، اجتماعی و حتی دینی ببرم اشتیاقش برای پاسخگویی کمتر میشود و احساس میکنم هدفی گم شده را دنبال میکند هدفی که نه خودش آن را میشناسد و نه جامعه و پدر و مادر آن را به او شناساندهاند.
در یک نگاه موجوان امروز را با افرادی همچون شهید فهمیده مقایسه میکنم که 33 سال پیش تاریخ ایثار و شهادت را رقم زدند. پسر نوجوانی که از 10 سالگی تمام دغدغهاش جنگ و شهادت و ایثار و فداکاری بود.
شهیدی که با پروازش تا همیشه در خاطر ایرانی و غیرایرانی این نکته را حک کرد که چشیدن شهد شیرین شهادت را آرزو میکرد. آن روزها فهمیدهها بسیار بودند آنهایی که برای رفتن به خط مقدمها شناسنامههایشان را دست کاری میکردند تا سن قانونی رفتن به جبهه را داشته باشند.
آن روزها نوجوانانی بودند که با خواندن یک بیت شعر و عنوان یک جمله از رهبر انقلاب اسلامی بر تن بیاخلاقیهای جامعه دیروز تکان میانداختند هنوز خاطرمان هست نوجوانی که در مقابل سؤال خبرنگار خارجی گفت: ای زن به تو از فاطمه اینگونه خطاب است ارزندهترین زینت زن حفظ حجاب است. نوجوانی که با بیان این شعر نقطه عطفی در خبرهای انعکاس یافته از جهبههای جنگ در عرصه جهانی ایجاد کرد.
در تصور ذهنی من حالا دو نسل با یکدیگر به مقایسه نشستهاند، شهید فهمیدههای دهه 60 و نوجوانان دهه 90 هر یک از نوجوانان این دو نسل فرشتههایی هستند پاک و نجیب بیآلایش و آزاده اما آن دیروزیها را خط فکری جامعه شرایط موجود به سوی جبههها و معنویات میبرد و همه هم و غمشان میشد ایثار و مبارزه و این امروزیها هم گرچه در میانشان هنوزبسیار هستند که ایمان و آزادگی در دلهایشان موج میزند اما برخی هایشان هم اسیران ناخواسته تکنولوژی و اهداف گم شده رسیدن به تحول هستند.
مقصر این سرگشتگی اما چه کسی است خانواده، مدرسه، جامعه یا تغییر و تحولی که دامان عصر حاضر را گرفته است کدامیک؟
آیا غیر از این است که گاهی باید اعتراف کنیم از خانواده تا جامعه برای برخی از همین نوجوانان امروز که کودکان دیروز بودهاند کم گذاشتهایم.
چقدر به عنوان الگوهای تربیتی نوجوان امروز تلاش کردیم تا با رفتارها و گفتارهای منطقی و هدفمندی آنها را به سمت و سوی شناخت از داشتههای دینی، تاریخی و اجتماعیمان بکشانیم.
چقدر در فضاهای آموزشی تلاش کردهایم در کنار آموزشهای علمی آموزشهای اخلاقی را با جدیت دنبال و پیگیری کنیم. چقدر نوجوان امروز با پرتگاههای اخلاقی و پناهگاههای دینی آشنا است.
فرآیند بلوغ و رسیدن به دوران نوجوانی در دهههای اخیر با توجه به توسعه و پیشرفتهای تکنولوژی به یکی از بحرانیترین دورههای زندگی بیش از دهههای گذشته تبدیل شده است.
نوجوان امروز پس از پایان دوران بیدغدغه کودکی قصورات ذهنیاش شکوفا میشود رشد میکند و تحول مییابد و هم زمان با این تغییر دنیایی در دسترس دارد پر از ابهامات آموزشی که درست یا غلط آن را نمیداند.
و چه بسا دستگیری و حمایت از نوجوان در این دوران بیشتر و بیشتر از دهههای قبل نیاز است حال که دنیای ارتباطات نوجوان امروز نسبت به دیروز گستردهتر و بدون مرز شده است خانواده و جامعه هر دو مقصر و موظف هستند تا بتوانند با دادن آگاهیهای لازم از آنها حسین فهمیدههایی تربیت کنند که نبض جامعه فردای ایران اسلامی قرار است در دستانشان باشد.
چه بسا اگر برای دستیابی به شناخت و آگاهی و تشخیص خوب از بد برای نوجوان امروز کم بگذاریم در آیندهای نه چندان دور با شرایطی نادلچسب روبهرو خواهیم شد.
در کنار افرادی که در جامعه میتوان بر نوع نگاه و خط فکری نوجوان تأثیر بگذارند والدین اولین کسانی هستند که بنیان شخصیت سالم نوجوان را پیریزی میکنند و اگر آنها به بهانه تحول در نوع تربیت و گسترده شدن نوع ارتباطها نوجوانانشان را رها کنند در آینده نهچندان دور رد پای ناخوشایندی از این رفتار به جا خواهد ماند.
****************
هـواداران در انتظار دستپخت هیأت مدیره
تمام اتفاقات رخ داده در اين فصل را كه كنار بزنيم، پاسیها با تغییرات صورت گرفته در کادر فنی امیدوار به سیر صعودی در جدول ردهبندی هستند.
پاسیها رضا طلاییمنش را به عنوان سرمربی انتخاب کردهاند در حالیکه برخی کارشناسان نسبت به انتخاب وی که دستیار دوم داوود مهابادی در پاس بود، انتقاد داشته و دارند.
با این حال اعضای هیأت مدیره پاس طلاییمنش را به عنوان سرمربی منصوب کردند تا وی در نخستین تجربه سرمربیگری پاس به دنبال موفقيت باشد و خود را فرشته نجات تيم همداني معرفي كند.
چراغ سبز مدیرکل در انتخاب طلاییمنش!
رسول منعم بلافاصله پس از انتصابش در سمت مدیرکل ورزشوجوانان استان همدان دست به کار شد و سمت و سویش به پاس پررنگ شد.
او در نخستين اقدام علی ضمیری را به عنوان مشاور خود در رشته پرطرفدار فوتبال منصوب کرد و دومین اقدامش اصرار بر انتصاب رضا طلاییمنش به عنوان سرمربی پاس بود.
چراغ سبز منعم بدون تردید با مشورت مشاورانش بوده و به دنبالش سایر اعضای هیأت مدیره هم پذیرفتند که طلاییمنش را در رأس پاس قرار دهند. در واقع بايد گفت رسول منعم در مسيري قدم برميدارد كه پيشتر عبدي افتخاري در آن گام از گام برميداشت و نقش پررنگ مديران كل ورزش استان در قبال تغييرات پاس به خوبي محسوس است.
منعم با این اقدام شاید به دنبال این بوده که پاس با سرمربی بومی ادامه دهد اما عکس همین دیدگاه را برخی مربیان و کارشناسان فوتبال داشتهاند که انتخاب رضا طلاییمنش به عنوان سرمربی درست نبود.
با این حال هواداران منتظر دستپخت تصمیم هیأت مدیره و رسول منعم مدیرکل غیرفوتبالی اداره كل ورزش و جوانان استان همدان هستند تا مشخص شود آیا این تصمیم درست است یا به ناکامی پاس بیشتر کمک میکند!
پاسی که به قعر جدول 20 تيمي ليگ يك چسبیده قطع به يقين یکی از عوامل ناکامیاش میتواند طلاییمنش باشد. برخی کارشناسان معتقدند اگر قرار به موفق بودن پاس بود چرا همین دستیاران مهابادی (طلاییمنش) به این شرایط کمک نکردند؟
آیا تغییرات آن هم گماردن دستیار دوم به عنوان سرمربی مؤثر واقع خواهد شد؟ آیا طلاییمنش در کمین بود تا با تلنگری بر تغییر مهابادی به سرمربیگری پاس برسد؟ طلاییمنش که هنوز اتفاقات بهوجود آمده از او در الوند از یادها نرفته میتواند پاس را به سرمنزل مقصود برساند؟
سؤالها و چراها از این انتخاب بسیار است و امیدواریم انتخاب هیأتمدیره بهویژه رسول منعم که نقش کلیدی در این انتخاب داشته است، مؤثر واقع شود.
پاس در بنبست لیگ!
پاس با قرار گرفتن در انتهای جدول در وضعیت مطلوبی بسر نمیبرد و اوضاع برای این تیم بسیار دشوار و سرنوشتساز است.
طلاییمنش که تجربه دو ساله با تیم الوند در لیگ یک داشته و سال آخر حضورش در این تیم ناکام بوده است حالا برای اثبات توانایی خود عهدهدار مسئولیت سنگینی شده و موفقیت وی شاید ناکامیهای گذشتهاش را از ذهنها پاک کند.
با این حال نتيجه نگرفتن به منزله تصمیم هیأت مدیره برای تغییراتی دیگر در کادر فنی خواهد بود.
آنچه مسلم است پاس با از دست دادن امتیازهای مهم در بازیهاي اخیر از شانس کمی برای قرار گرفتن در ردههای اول و دوم برخوردار است اما میتواند با برنامهریزی بهتر و جبران امتیازهای هدر رفته به فکر رسیدن به رده سوم جدول باشد.
پاس موفق ميشود؟
سؤالي كه اما اين روزها در ذهن هوادار پرورش يافته اينكه آيا پاس با نخستين مربي بومي خود موفق خواهد شد يا خير؟
همانطور كه نگارنده در بخشي از اين گزارش به آن اشاره كرد ميتوان اين فرضيه را به ميان آورد كه اگر قرار بر موفقيت پاس همدان بود اين اتفاق با داوود مهابادي سرمربي سابق اين تيم رخ ميداد نه اينكه دستيار دوم او بخواهد كشتي پاس را به ساحل آرامش برساند.
اگر تفكرات طلاييمنش مثمرثمر بود چرا او نتوانست با تزريق اين تفكرات به مهابادي به فرار پاس از بحران كمك كند؟
همانگونه كه پارسال هم همدانپيام بارها به اين موضوع اشاره كرد كه كناردستيهاي داوود مهابادي گره از كار پاس باز نكردند امسال هم همين قضيه وجود داشته و حال يكي از كناردستيهاي مهابادي عنان كار را به دست گرفته و اينكه او چگونه ميخواهد پاس را نجات دهد خود سؤالي است كه بايد براي رسيدن به پاسخ آن منتظر هفتههاي آتي ماند.
جالبتر اينكه برخي از بازيكنان فعلي پاس نورچشميهاي مهابادي بوده و هستند و گويا در اين فوتبال فقط از فردي به نام داوود مهابادي حرف شنوي دارند و حالا كه يك بومي هدايت پاس همدان را بر عهده گرفته چه بسا انرژي بازيهاي قبلي را هم صرف تيمي نكنند كه اميدي به موفقيتش نيست.
نكته مهم ديگر اينكه داوود مهابادي با بازيهاي نهچندان سخت، تيم را به ته جدول فرستاد و حالا رضا طلايي تيمي را تحويل گرفته كه بازيهاي دشوارش با تيمهايي چون پيكان، خونه به خونه، مس كرمان و نفت آبادان تا پايان نيم فصل در پيش است و اين بازيهاي دشوار اين قضيه را در ذهن تداعي ميكند كه به موفقيت پاس خيلي نبايد اميدوار بود.
**************
امر به معروف و نهی از منکر؛ کارسازترین تعامل اجتماعی
۱) نامگذاری هفته اول ماه محرمالحرام به عنوان هفته امر به معروف و نهی از منکر، یک نامگذاری با مسما و دارای آثار ماندگاری در عرصه اجتماعی است؛ چراکه این اقدام فیالواقع از این حقیقت ناشی میشود که در تفکر شیعی، قیام عاشورا و نهضت خونین حسینی با دو فریضه امر به معروف و نهی از منکر بهگونهای عجین شده که هرکدام دیگری را در اذهان تداعی میکنند. امر به معروف و نهی از منکر روش پیامبران و شیوه صالحان و فریضه بزرگ الهی است که سایر فرایض به وسیله آن بپا داشته میشود و در پرتو آن راهها امن، کسبها حلال، حقوق افراد تأمین و زمینها آباد میگردد، از دشمنان انتقام گرفته میشود و کارها در مسیر صحیح قرار میگیرد. هدف خلقت، رسیدن به کمال در سایهسار عبودیت و عروج از نردبان معرفت در راستای لقای خالق هستی است، اما این طی طریق بدان معنا نیست که خداوند سبحان رفع موانع و هموار ساختن راه بندگان به سوی او را وظیفه سالکان طریق حق برنشمارد.
۲) امر به معروف و نهی از منکر از زاویه دیگر ارزشمندی خود را به ظهور میرساند، آنجا که وجوب، دیگر شرایط خاص خود را داراست، بلوغ، استطاعت، نصاب، توانایی؛ اما امر به معروف و نهی از منکر نه محصور در مکانی خاص است و نه در زمان خاص و در اجرای آن سن و استطاعت شرط نیست. نه فقر، نه سن، نه مریضی، هیچیک او را به تعطیلی نمیکشاند و قضا شدنی نیست. شاید اهمیت امر به معروف و نهی از منکر بدان جهت است که منکر هر روز در شکلی خاص با لباس نو، در کلام و سخنی بدیع جلوه میکند.
تأکید به امر به معروف بر این اساس است که منکری، معروف جلوه میکند. تأکید به امر به معروف بر این اساس است که منکری معروف جلوه نکند. از اینرو امر به معروف، تکرار نیست، دور نگه داشتن معروف از هرگونه تحریف و تصحیف است.
معروف و منکر هر یک نسبت به مخاطب خود درجات و شدت و ضعف دارد همانگونه که معروف به انواع فردی و اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و اقتصادی تقسیم میشود، منکر نیز به فردی، اجتماعی و... تقسیمشدنی است.
۳) بیشک کارآمدی هر نهاد اجتماعی و هر نهاد دینی به این مسأله منوط است که به نهادی قانونمند تبدیل شود. بحث قانون در مورد امر به معروف و نهی از منکر نخستين سابقهاش به بعد از انقلاب اسلامی هنگام تدوین قانون اساسی برمیگردد. اصل هشتم قانون اساسی نهاد جدیدی تأسیس کرد که در تاریخ کشور در بعد قانونگذاری بیسابقه است.
این اصل مقرر کرد که «در جمهوری اسلامی ایران دعوت به خیر و امر به معروف و نهی از منکر وظیفهای است همگانی و متقابل بر عهده مردم نسبت به یکدیگر، دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت.» تعیین کیفیت امر به معروف و نهی از منکر در این اصل یعنی اینکه سازمان و نهادی متکفل این دو فریضه بشود. در بین قوانین موجود در کشور جز این اصل قانون اساسی هیچ بحث تصریحشدهای راجع به نهاد متولی این دو فریضه وجود ندارد که لازم است برای آن چارهاندیشی شود.
۴) در نهضت امام حسین(ع) و قیام عاشورا عوامل متعددی دخالت داشته است که مهمترین آنها اقامه دو فریضه امر به معروف و نهی از منکر میباشد. یعنی اگر مردم کوفه امام حسین(ع) را به کوفه دعوت نمیکردند و بایزید بر بیعت امام با خود اصرار نمیکردند، باز امام حسین(ع) نهضت و قیام خود را دنبال میکرد. امام حسین(ع) برای اجرای امر به معروف و نهی از منکر قیام کرد. این نص کلام خود امام است: «این ما خرجت اشرا و لا بطلا و لا مفسدا و لا ظالما انما خرجت بطلب الاصلاح فی امه جدی اریدان امر به بالمعروف وانهی عن المنکر و اسیر بسیره جدی و ابی علی بن ابی طالب علیهالسلام» (مقتل خوارزمی- ۱۸۸/۱.) امام حسین(ع) یک شخص مصلح بود، روح اصلاح و امر به معروف و نهی از منکر تا لحظه آخر در وجود ایشان متجلی بود. به قول خودش امر به معروف و نهی از منکر جزء خون و حیاتش شده بود و امکان نداشت از حسین(ع) جدا شود. بنابراین عنصر امر به معروف و نهی از منکر به عنوان یک اصل مستقل و یک عامل اساسی در نهضت امام حسین(ع) مطرح میباشد.
برای درک بهتر هدف امام حسین(ع) در اجرا و احیای عنصر امر به معروف و نهی از منکر باید به شرایط و اوضاع واحوال آن دوران اشاره شود. شرایط با توجه به سخن امام حسین(ع) در اصلاح امت جدش به نظر میرسد که بهگونهای جامعه از اسلام راستین فاصله گرفته بود که صرفاً از اسلام جز نام چیز دیگری باقی نمانده بود. حکومت معاویه و یزید یک حکومت جابرانه و ستمگر بود. خشونت در آن به حد اعلی رسیده بود و لحن علی(ع) بر روی منابر به عنوان یک عمل عبادی محسوب میشد... آری!
در این شرایط بود که امام حسین(ع) ندا در میدهد که اگر دین اسلام و دین جدم بجز با کشته شدن من برپا نمیماند پس ای شمشیرها مرا دریابید. در حالی که رواج بیش از حد منکرات در عهد خلافت امویان، احیای سنن و ارزشهای جاهلی، مهجور ماندن اسلام و در یک کلام استحاله دین رسولا...(ص) به دست خاندان اموی عامل زمینهساز شکلگیری نهضت عاشورا بود، امام حسین(ع) با هدف و انگیزه اصلاح امت و امر به معروف و نهی از منکر و زنده نگهداشتن و پاسداری از سیره رسولا... برای مقابله با ستم و استبداد یزید بپا خاست.
بر این اساس ماهیت نهضت عاشورا احیای اسلام و خطمشی امامحسین(ع) برای تحقق دین واصلاح است، شهادت بود؛ چرا که خون امام حسین(ع) و یارانش استمرار و تداوم و بقای اسلام را موجب گردید. آثار انقلاب بزرگ امام حسین(ع) فقط محدود به زمین کربلا و مختص به روز عاشورا نشد بلکه اسوه و الگویی برای تمام حرکتهای حقطلبانه در تمام اعصار و برای تمام نسلها گردید و به عنوان میزان، عذر و بهانه را از همه ساقط نمود. امام حسین(ع) نه فقط قیام کرد بلکه چگونه رفتن و زیستن را نیز آموخت، نهضت مردم انقلابی و مسلمان ایران نیز در شرایطی آغاز شد که زمینههای تزلزل در ساختار نظام سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی فراهم گردیده بود.
۵) حرکت سیدالشهدا یک اقدام کاملاً سیاسی بود که حضرت(ع) شرعا خود را مکلف به آن میدانست. هدف نهایی و فلسفه وجود این قیام، تلاش برای تشکیل حکومت اسلامی بود و فهم این فلسفه و درک علل قیام، دور از دسترس و خارج از توان ما نیست. این حرکت، یک اقدام کاملاً انتخابی و به تشخیص خود امام(ره) بود و عملاً راه برای سازش با دشمن نیز برای او باز بود. سید الشهدا(ع) در هر حال خود را پیروزی میدانست؛ چراکه ملاک پیروزی، انجام تکلیف، مبارزه با ظلم و تلاش برای برپایی حکومت عدل بود.
۶) به دلیل عدم شناخت معروفها و منکرها در جامعه، مثلاً تا وقتی از امر به معروف و نهی از منکر سخن به میان میآید، بیشتر ذهنها فقط به سمت این منکر میرود که باید نسبت به افرادی که شئون اسلامی را در اماکن عمومی رعایت نمیکنند واکنش تند نشان داد!!
واقعیت این است که باید افکار عمومی و جامعه دینی و اخلاقیمان را نسبت به تمام مظاهر معروف و منکر آشنا سازیم و حقیقت و حکمت این دو فریضه الهی را به نحوی مؤثر به همگان آموزش دهیم. در این بین ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر مهمترین کارکردش باید حول این مسأله متمرکز شود که به نسلهای جوان و سایر مؤمنین و مؤمنات تفهیم نماید که سیمای فریضه امر به معروف و نهی از منکر چیزی جز تعهد و علاقه اشخاص به سلامتی جامعه نیست. بدیهی است که هدف والای سلامتی جامعه تحقق نمییابد مگر با اقدام فایدهمند، سنجیده، منطقی و منطبق با حقایق شریعت اسلام.
فریضه امر به معروف و نهی از منکر نه به دنبال خشونتورزی است و نه خواهان تذکری است که موجب رنجش خاطر و کینهورزی اشخاص نسبت به یکدیگر شود. امر به معروف و نهی از منکر نشانه عشق انسان به همنوع است. واضح است که عشق، خشونت و زد و خورد و ضرب و جرح و... دایر نمیتابد. بنابراین همه موظفند حقیقت شرعی و مطلوب این دو زمینه را با فرهنگسازی و جریانسازی به جامعه منتقل کنند. واقعیت آن است که امر به معروف سبب دلگرمی و تقویت افرادکم اراده میشود و در برابر نهی از منکر جبرانکننده کمبود تقوای برخی از افراد جامعه است. امر به معروف حافظ مرزها و حقوق افراد است و نشانه غیردینی، احساس مسئولیت و مشکلات مردم را مشکلات خویش دانستن است.
امر به معروف و نهی از منکر نوعی قرنطینه، روحی در برابر عیبها و گناهان سرایتکننده است. امر به معروف و نهی از منکر نوعی انضباط اجتماعی است یعنی محدود به تمایلات اشخاص در برابر مصالح جامعه، با منکراتی چون غیبت کردن تا دروغپردازی و بدرفتاری با دیگران که همگی جزو منکرات بسیار مذموم هستند گرفته تا سوء ظن به دیگران و پارتی بازی و گرانفروشی و... باید مبارزه کرد. همه ما موظفیم که در مقابل چنین منکراتی با رعایت اصول، وارد عمل شویم.
۷) هرچند امر به معروف و نهی از منکر به عنوان هفتمین و هشتمین فرع از فروع دین مطرح شده است، اما وقتی به روایات مراجعه میکنیم، میزان وسیع روایتهای اهل بیت پیرامون آثار آن، ما را به شگفتی وا میدارد گویی امر به معروف و نهی از منکر نسبت به واجبات دیگر، ویژگیهای منحصر به فردی دارد.
حقیقت نیز همین است و این دو فریضه به دلیل نوع کارکرد و تأثیرات شگرفی که از خود بر جای میگذارند، از مقام ممتازی نسبت به دیگر فرایض بر خوردارند و از این رو اميرممنان علی(ع) از آن به عنوان «افضل الاسال» یاد میکنند. فریضه امر به معروف و نهی از منکر در واقع راهکاری برای تضمین اجرای قوانین و فرایض است لذا پیامبر اکرم که قوانین و احکام جدیدی برای بشر آورد، در کنار آن موظف به امر به معروف و نهی از منکر شد و در برابر کسانی که در پی تخلف از این قوانین یا تحریف آن بر میآمدند، با ابزار امر و نهی ظاهر شد.
همینطور معصومان تمام همت خود را صرف اجرای این دو کردهاند. بنا به تعبیر ائمه معصومین(ع) هدف اصلی از اجرای امر به معروف و نهی از منکر برپایی واجبات است که در سایه دعوت به اسلام با کمک برگرداندن حقوق از دست رفته و... ممکن میشود. انتظار میرود در هفته احیای امر به معروف و نهی از منکر و به برکت و حرمت ایام ماه محرمالحرام بتوانیم در ریشهکنی مظاهر فساد و آسیبهای اخلاقی اقداماتی مؤثر به انجام رسانیم.
*******************
هفته بسيج دانشآموزي، فرصتي براي تبيين فرهنگ ايثار و شهادت
محمد سهرابی
8 آبان، سالروز شهادت نوجوان دلير و شجاع، شهید محمدحسین فهمیده كه به حق الگوي بزرگي براي دانشآموزان است، به عنوان «روز بسیج دانشآموزی» تعیین شده و همه ساله از 7 تا 13 آبان هفته بسیج دانشآموزی را شاهد هستیم که امسال نيز اين هفته با تأسی از فرهنگ ایثار و شهادت آغاز و با روحیه استکبارستیزی و مراسم روز 13 آبان به پایان میرسد.
شهيد فهميده گرچه در آن زمان سنوسال زيادي نداشت، اما داراي روح بزرگي بود و با عشق و علايق ديني و مذهبي در جبهههاي حق عليه باطل حاضر شد و با ايستادگي و مقاومت خود در مقابل دشمن متجاوز درس بزرگي به تمام كساني داد كه به دنبال دفاع از ارزشها و آرمانهاي اسلام و انقلاب اسلامي هستند.
اينكه حضرت امام(ره) فرمودند: «رهبر ما آن طفل 13 ساله است که با قلب کوچک خود که ارزش آن از صدها زبان و قلم بزرگتر است، با نارنجک خود را زیر تانک دشمن انداخت و آن را منهدم نمود و خود نیز شربت شهادت نوشید» و رهبر معظم انقلاب اسلامي میفرمایند: «زنده نگه داشتن یاد حادثه شهادت دانشآموز بسیجی، شهید فهمیده از اصالتهای دفاع مقدس میباشد»، همگي نشانگر عظمت و بزرگي كار شهيد فهميده است كه در اوج فداكاري و ايثار، حماسهآفريني كرد.
بدون شك شهيدان بزرگواري چون محمدحسين فهميده تربيت يافته مكتبي هستند كه ما آن را بسيج ميناميم. همان شجره طیبه و درخت تناور و پرثمری که شکوفههای آن بوی بهار وصل و حدیث عشق می دهند و بسیجی شاخ و برگ درختی است که با ایثار و فداکاری تمام مجاهدان از صدر اسلام تاکنون پیوسته مراقبت شده تا بوی دلانگیز آن صلح و امنیت را برای میهن اسلامی مان به ارمغان بیاورد.
آري بسیج مدرسه عشق است و بسیجی دانشآموخته مکتبی است که فارغالتحصیلان آن در بهشت برين سکنی گزیده و ثمره رشادتهای خود را در لقاي پروردگار خویش یافتهاند .
بسيج همان لشگر مخلص خداست که ديروز جانانه در مقابل هجوم نظام سلطه ایستادگی کرد و امروز در برابر تهاجم فرهنگیاش ايستاده تا آرمانهاي بلند نظام اسلامي همچنان حفظ و بلكه تقويت شود.
اين تجربهها نشان ميدهد كه بسيج به عنوان يك تشكل كاملاً مردمي و برخاسته از متن جامعه از جايگاه بلندي برخوردار بوده و تا زمانی که کشور محتاج امنیت و آرامش است، حضور بسیج و بسیجی لازم و ضروری است.
نكته مهمتر اينكه بسيج يك فرهنگ و يك تفكر است كه ميتواند منشأ رویش ارزشها باشد و حفظ این ارزشها زمانی میسر است که فرهنگ بسیجی در جامعه به فرهنگی عمومی تبدیل شود. لازمه عمومیت پیدا کردن چنین فرهنگی، آموزش آن به دانشآموزان است که از همان دوران کودکی با فرهنگ بسیجی آشنا شده و آن را سرمنشأ زندگی آینده خویش قرار دهند.
بر اين اساس تشكل بسيج دانشآموزي از اهميت و جايگاه بالاي برخوردار بوده و تجربه فعاليتهاي چندين ساله اين تشكل گوياي چنين اهميتي است.
نامگذاري هفته اي به نام بسيج دانشآموزي فرصت مناسبي براي توسعه و تعميق تفكر بسيجي و معرفي ظرفيت و توانمندي بالفعل و بالقوه بسيج در انجام فعاليتهاي گسترده كمي و كيفي در عرصههاي علمي، فرهنگي، معرفتي، سازندگي و اجتماعي به جامعه با هدف انتقال عالمانه ميراث جاودان فرهنگ ايثار و شهادت به جامعه و بهويژه نسل آيندهساز دانشآموز است.
در هفته بسیج دانشآموزی امسال نيز كه از امروز و با غبارروبی گلزار شهدا آغاز ميشود، عناويني و موضوعاتي چون «دانشآموز بسيجي، ايثار و تعالي معنوي»، «دانشآموز بسيجي، انتظار و عدالتخواهي»، «دانشآموز بسيجي، شجاعت و آرمانخواهي»، «دانشآموز بسيجي بصيرت و ولايتمداري»، «دانشآموز بسيجي خلاقيت و نوآوري»، «دانشآموز بسيجي اخلاق و پايداري» و «دانشآموز بسيجي، مقاومت و استكبارستيزي» به چشم ميخورد كه پرداختن به هر يك از اينها چنانچه برنامهها با كيفيت مناسبي اجرا شود، آثار و نتايج مهمي را به دنبال دارد.
فراموش نكنيم و كه در دوران دفاع مقدس 36 هزار دانشآموز شهید شدند که معرفي آنها به جامعه بهويژه نسلهاي جديد از جمله ضرورتهاي امروز به حساب ميآيد.
در مجموع هفته بسيج دانشآموزي كه به يوما... 13 آبان، روز ملي مبارزه با استكبار جهاني منتهي ميشود، فرصت مناسب و مغتنمي است تا ضمن بازخواني حماسهسازيها و رشادتهاي شهداي دانشآموز بهويژه شهيد فهميده و ديگر شهداي شاخص، حركتها و اقدامات مناسبي در جهت تبيين و تعميق بيش از پيش فرهنگ بسيجي صورت گيرد.
**************
پدافند غیرعامل یا دفاع بدون سلاح
چند سالی است که بحث پدافند غیرعامل با برگزاری هفتهای با این نام در روزهای آغازین آبان با هدف ایجاد تحرک و انگیزه در سازمانهای اجرایی کشور و آگاهسازی و مشارکت مردم و مسئولان در تحقق این مهم برگزار میشود، در این گزارش سعی شده نگاهی گذرا به این دفاع بدون سلاح در ایران و جهان داشته باشیم.
موضوع پدافند غیرعامل در جهان هستی از قدمتی به اندازه تاریخ زندگی انسان برخوردار است. انسانهای اولیه برای در امان ماندن از خطر تهاجم حیوانات و تهدیدات پیرامونی خود به غارها و بالای درختان و دیگر مأمنهای طبیعی پناه میبردند، با متمدن شدن تدریجی جوامع بشری و شکلگیری زندگی شهری، احساس نیاز به امنیت بیشتر گردید و جوامع شهری برای ایجاد امنیت و حفاظت شهر از تهاجم دشمنان، اقدام به ساخت و احداث دژها، قلعه، حصار، خندق، دیوارها و موانع دفاعی در پیرامون شهرها نمودند.
به گزارش ایرنا در این راستا در طول تاریخ بشری، تسلیحات تهاجمی و به تبع آن اقدامات دفاعی نیز شاهد تغییر و تحول چشمگیری بوده و این پیشرفت و فناوری کماکان ادامه یافته و فرآیند و روندی اجتنابناپذیر به خود گرفته است.
پدافند غیرعامل از نظر واژهشناسی اینگونه تعریف میشود، واژه پدافند از دو جزء (پد) و (افند) تشکیل شده که در فرهنگ و ادب فارسی «پاد» یا «پد» پیشوندی است که به معانی ضد، متضاد بوده و هرگاه قبل از واژهای قرار گیرد معنای آن را معکوس مینماید، واژه «آفند» نیز به مفهوم جنگ، جدال، تهاجم، حمله و پیکار است در این راستا پدافند که همطراز با واژه «دفاع» میباشد شامل اقداماتی است که جهت مقابله با حمله و تهاجم دشمن انجام میشود.
این اقدامات شامل انواع و اقسام برنامههای دفاعی از جمله «پدافند غیرعامل» و «پدافند عامل» میباشد که در پدافند غیرعامل برای مقابله با تهاجم و تهدیدات دشمن بدون استفاده از تسلیحات تهاجمی یا دفاعی و با استفاده از مجموعهای از اقدامات و تمهیدات تدافعی، موجب کاهش آسیبپذیری تأسیسات، تجهیزات و نیروی انسانی میگردد. در صورتی که در «پدافند عامل» برای مقابله با تهاجم و تهدیدات دشمن و دفع تهدیدات وی از انواع و اقسام تسلیحات دفاعی نظیر توپ، موشک، تانک، هواپیماهای شکاری، بمبافکن، رزم ناو، زیر دریایی و نظایر آن استفاده میشود. کوتاهترین تعریف پدافند غیر عامل، «دفاع بدون سلاح» میباشد.
مقابله با تهدیدات طبیعی (زلزله، سیل، آتشفشان، خشکسالی، سرما و نظایر آن) که جزو حوادث غیرمترقبه میباشند. در حوزه مسئولیتی سازمان مدیریت بحران کشور وابسته به وزارت کشور میباشد و در حوزه مسئولیتی سازمان پدافند غیرعامل کشور قرار نمیگیرند.
قابلیتهای پدافند غیرعامل، ایجاد بستر مناسب توسعه پایدار کشور، هم راستا با سیاستهای تنشزدایی، پایدارترین و ارزانترین روش دفاع، مناسبترین راهکار افزایش آستانه مقاومت ملی، پشتوانه اقتدار ملی، یکی از مهمترین ابزارهای بازدارندگی، بهترین و مناسبترین شیوه کاهش مخاطرات و کاهش آسیبپذیری، صلح آمیزترین روش دفاع و فطریترین عنصر دفاعی بشر در برابر همه حوادث است.
ذکر این نکته ضروری است که «کشورهایی که توسعه پدافند غیرعامل را به عنوان یک سیاست دفاعی مستمر در دستور کار خود قرار میدهند، هیچگاه در مظان اتهام تهدید علیه کشورهای دیگر قرار نمیگیرند».
با این توضیح، کشورهایی که پدافند غیرعامل را به عنوان یک راهکار اصلی برمیگزینند به شرایطی از نظر کاهش آسیبپذیری دست مییابند که مطامع کشورهای تهدیدکننده علیه آنها کاهش مییابد. در جهان امروز کشورهایی که نقاط آسیبپذیری آنها فراوان است و دشمن میتواند با ضربات سریع، حیاتیترین منابع آنان را منهدم کند، عوامل تهدید از بیرون را در درون خود ایجاد میکنند.
پدافند غیرعامل عنصری پویا و متحرک است، از این رو میتواند در اولویت تلاشهای علمی و پژوهشی قرار گیرد و در همه سطوح مدیریتی، مهندسی و فنی، آموزش داده شود و توسعه یابد.
بر این اساس، شیوههای پدافند غیرعامل، ایجاد اختلال در شناسایی، کسب اطلاعات و دقت هدفگیری دشمن از طریق اختفا، استتار، پوشش، فریب، جابهجایی، استفاده از سامانههای اختلال در هدفگیری صورت میگیرد.
همچنین «کاهش آسیبپذیری نقاط هدف و تأثیر سلاح دشمن» به عنوان یکی دیگر از شیوههای پدافند غیرعامل از طریق مکانیابی صحیح، ایجاد موانع و استحکامات، مستحکم کردن ساختمانها و تأسیسات، استفاده از عوارض طبیعی سطح زمین، استفاده از عمق زمین، اعمال تدابیر دفاع سایبری، ایجاد لایههای محافظ الکترونیکی و الکترومغناطیسی و رعایت ضوابط ایمنی صورت میگیرد.
«کاهش اهمیت و حساسیت نقاط هدف» یکی دیگر از شیوه پدافند غیرعامل است که از طریق پراکندگی، تجزیه، پیشبینی امکانات جایگزین و موازی و کوچکسازی صورت میگیرد.
اینکه روند آمادگی و ایمنی کشور اعم از ملت و سرمایههای آن چگونه در جامعه نهادینه شود تا در صورت مواجهه با هر پدیده طبیعی و غیرطبیعی و حتی تهاجم دشمنان کمترین آسیب وارد شود، موضوع جدیدی در جهان است که به «پدافند غیرعامل» معروف شده است.
دانش «پدافند غیرعامل» امروز یکی از دانشهای روز است و موضوعات آن به صورت طبقهبندی شده به سختی قابل انتشار است.
هفته پدافند غیرعامل از چهارم تا دهم آبان 94 با شعار پدافند غیرعامل، مصونسازی کشور با همدلی و همزبانی دولت و ملت در سراسر کشور در حال برگزاری است.
************
برنامههای اجرایی هفته پدافند غیرعامل اعلام شد
در هفته پدافند غیرعامل که فرصت بسیار مناسبی برای عملکرد و اهداف پدافند غیرعامل است، حدود 60 برنامه در استان همدان توسط دستگاههای اجرایی اجرا میشود.
مدیرکل پدافند غیرعامل استانداری همدان در اينباره گفت: این برنامهها شامل رزمایش، مانور امدادرسانی، کارگاه آموزشی، مسابقات ورزشی، مقاله نویسی، برنامههای رادیویی و تلویزیونی، همایشها و... است که در این فرصت میتوان موضوعات متنوع علمی پدافند غیرعامل را به آحاد مردم معرفی کرد.
سید رسول حسینی ابراز امیدواری کرد: با کمک دستگاههای اجرایی و دانشگاهها و... بتوانیم موضوع پدافند غیرعامل را که قاطبه مردم شناخت کافی از آن ندارند به جامعه استانی در هر سطح و گروهی معرفی کنیم.
وي همچنين گفت: در هفته پدافند غیرعامل انجمن علمی پدافند غیرعامل رسماً کار خود را آغاز خواهد کرد که میتوانند نقش مؤثری در موضوع پدافند غیرعامل به وجود آورد.
حسيني یادآور شد: هفته پدافند غیرعامل از 4 تا 10 آبانماه آغاز ميشود.