دانلود فایل PDF
پدرعلم مدیریت رسانه تجلیل شد
آیین تجلیل از علیاکبر فرهنگی، پدرعلم مدیریت رسانه ایران در حاشیه برگزاری بیستمین نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاریها و با حضور رئیس دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها و برخی از استادان عرصه ارتباطات برگزار شد.
این آیین با حضور محمد سلطانیفرد، رئیس دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها، کاوه احمدی علیآبادی، معاون آموزشی این دفتر، امیر خجسته، نماینده مردم همدان و فامنين در مجلس شوراي اسلامي و برخی استادان عرصه ارتباطات با اهدای لوحی توسط حسین انتظامی، معاون امور مطبوعاتی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي تجلیل شد.
علیاکبر فرهنگی، پیشکسوت عرصه رسانه و ارتباطات کشور است که در این زمینهها دهها جلد کتاب و مقاله به چاپ رسانده است. نماینده مردم همدان در مجلس شوراي اسلامي در این آیین با قدردانی از برگزارکنندگان این مراسم گفت: استادانی در مورد فرهنگی جزو مفاخر کشور ما هستند و مانند یک اسوه در جامعه ما میدرخشند. خجسته افزود: این استاد فاخر کشورمان توانسته دانشجویان توانمندی را در این عرصه تربیت کند. به درستی که دکتراي فرهنگی از افتخارات نظام است.
************
خجسته نماينده مجلس:
2 سال تعطيلي نمايشگاه و آسيب به فرهنگ
نمايشگاه بسيار خوبي است؛ هرچند 2 سالي تعطيل بود و آسيب آنهم متوجه فرهنگ و رسانهها شده است. از آنجايي كه استقبال در روزهاي اول و دوم خوب نبود. اما اثرگذاري آن در فرهنگسازي قابل توجه است. همچنين با توجه به اينكه نمايشگاه مطبوعات؛ مردم، مسئولان و جامعه رسانهاي را متوجه موضوعات مختلفي ميكند، يك امتياز محسوب ميشود.
اينها گفتههاي نماینده مردم همدان و فامنين در مجلس شوراي اسلامي است كه در غرفه همدانپيام گفته شده بود.
رئیس کمیسیون شوراها در مجلس شورای اسلامی بيان ميكند: بحث فرهنگسازي مهمترين بحث ما خواهد بود. در عصر اطلاعات كه افراد بايد نسبت به اطلاعات به نحو احسن دسترسي پيدا كنند و اثرگذاري خاصي هم دارد؛ تمامي استانها بهويژه استان همدان بايد نمايشگاه مطبوعات را ايجاد كنند.
نمايشگاه مطبوعات همدان را جدي بگيريد
البته انتظار ما از ارشاد، مسئولان فرهنگي و خانه مطبوعات بر اين است كه بحث ايجاد نمايش مطبوعات را در همدان جدي بگيرند. امير خجسته كميت و كيفيت بصري نمايشگاه را مناسب دانست اما در حد انتظار نبود. البته از پويايي استان با توجه به حضور رسانههاي محلي و ارشاد همدان به ويژه همدانپيام، ابراز خرسندي كرد. حضور همدانپيام با 2 غرفه و ارتباط وي با رسانههاي ملي و استانها دستاورد خوبي را هم براي استان خواهد داشت.
وي همچنين از نگاهش نسبت به طرح استاني شدن انتخابات مجلس گفت و اينكه در بحث انتخابات، 170نماينده امضا كردهاند تا در نهايت به صحن كميسيون شوراها برسد. البته در مجموع اين موضوع به نفع استان است؛ چراكه در انتخابات نخبگان انتخاب خواهند شد و به نوعي از انتخابات آنهم از طريق قدرت، جلوگيري ميشود.
انتخابات استاني مجلس و قدرت پارلمان شهري
در مجموع كار بسيار خوبي است و دنبال آن اين هستيم كه اگر به سرانجام برسد، قدرتمند كردن شوراها را به دنبال دارد و بسياري از كارها به مديريت و پارلمان شهري واگذار خواهد شد تا نمايندگان براي پيگيري مسائل ملي و بينالمللي و نظارت و قانونگذاري بيشتر و بهتر اقدام كنند. البته هر كاري فوايد و مضراتي دارد اما كليت به نفع استان است.
از كميسيون عمران خروجي ميخواهيم
وي همچنين با اشاره به اینکه کمیسيون عمرانی براي بررسي و بازديد پروژههاي عمراني برای نخستينبار به همدان سفر کردند، گفت: 12 نماينده از كميسيون عمران مجلس، برخي معاونان وزارتخانههاي راهوشهرسازي و وزارت كشور هم در كنار اين كميسيون به استان دعوت شده بودند تا ضمن توجيه طرحها، هر دو طرف به بررسي پروژهها بپردازند.
نماینده مردم همدان و فامنين در مجلس شوراي اسلامي بر اين مهم تأكيد دارد كه از اين كميسيون خروجي ميخواهيم.
خجسته اعلام كرد كه به طور قطع تا يك ماه آينده به همراه استاندار، امام جمعه و برخي مديران آنهم با حضور وزرا و معاونان وزير در مجلس خواهيم بود تا نتيجه نهايي سفر كميسيون عمران مجلس به همدان در كميسيون بررسي و نهايي شود.
********
فرصت ناب رسانه محلي
در نقد ثروت
امير بختياريان
جان كين در كتاب رسانه و دمكراسي بر اين باور است كه رسانهها در جهان غرب هيچگاه آزاد نبودهاند. رسانهها يا در قيد و بند حكومتها بودهاند و يا در قيد و بند صاحبان ثروت. به نظر او چندين سده رسانهها در قيد و بند و كنترل دولتها ماندهاند و درست در زمانهاي كه از محاصره قدرت خارج شدهاند به دام ثروت افتاده و اسير صاحبان سرمايه شدهاند. او براي اثبات اين ادعا به غولهاي بزرگ رسانهاي اشاره ميكند كه سهم عمده توليدات رسانهاي را بر عهده دارند و بيش از هر چيز به دنبال تقديس جايگاه ثروتند. اين در حالي است كه رسانه، توامان وظيفه نقد اركان و اجزاي ثروت و قدرت را بر عهده دارد و نبايد به بهانه نقد قدرت از نقد صاحبان ثروت غافل بماند.
رسانه از دو سو نيازمند سرمايه است؛ از يك سو تشكيل آن محتاج به تجمع ثروت است و از سوي ديگر ادامه حيات آن هم نيازمند به حمايت صاحبان ثروت. چه كسي كه رسانه را تأسيس ميكند و چه كسي كه از رسانه حمايت مالي ميكند هر دو سهم خود را از رسانه در حمايت از خودشان طلب ميكنند، به همين دليل هم رسانه حاشيه امني براي اين دو گروه ميشود و اموري كه در ارتباط با منافع آنها است از نظارت رسانه در امان ميماند.
واقعيت اين است كه رسانههاي بزرگ سراسري با اين چالش اساسي دست به گريباناند و به همين دلیل نميتوانند ادعا كنند كه در طرح مسائل بيطرفند. كاركنان اين بنگاهها مجبورند به صاحبكار خود وفادار باشند و برای تقويت سياست صاحب كار خود حركت كنند و صاحب كار كه خودش از بنگاهداران بزرگ محسوب ميشود نميتواند در برابر هم صنوفان خودش قد علم كرده و در قامت منتقد وارد شود. از سويي رسانه به آگهي دهندگان بزرگش هم نيازمند است و طبعاً به آنها وفادار. چه كسي است كه نداند مطبوعات از درج نقدهاي جدي به آگهي دهندگان اصلي خود گريزان است و تمايلي به طرح انتقاد از اين گروه ندارد. دلیلش هم مشخص است آگهي دهنده هوشيارانه رسانه خود را انتخاب ميكند و با پرداخت هزينه آگهي در زير حصار امن نقد رسانهها جا ميگيرد. اين روزها كمتر ميتوان از شركتهاي بزرگ و مطرح انتقادي را در رسانهها يافت، شايد مفروض اين باشد كه در اين بنگاهها هيچ خبري و رويدادي ارزش اطلاع رساني و نقد ندارد اما واقعيت اين است كه آگهي كار خودش را كرده و شركت با پرداخت هزينه براي خودش محيطي امن و فارغ از نقد را فراهم ساخته است. در چنين شرايطي رسانههاي محلي از شرايط بهالنسبه متفاوتي برخوردارند. ساختار و تشكيلات اين رسانهها اغلب كوچك و محدود بوده و تناسبي با بنگاههاي بزرگ اقتصادي ندارد. به عبارت ديگر تشكيلات رسانههاي محلي نيازمند تجمع ثروت و بنگاهداري به معناي رسانههاي بزرگ نيست. در نتيجه اتحاد منافعي شكل نميگيرد تا سكوت خبري در اين زمينه حادث بشود. از طرف ديگر صاحبان ثروت نيز اغلب اين رسانهها را جدي نميگيرند و با فرض اينكه آنها فاقد مخاطب بوده و نفوذي در جامعه ندارند تمايلي هم براي دادن آگهي به آنها ندارند. اين وضعيت موجب ميشود كه رسانهي محلي يك فرصت ممتاز و عالي را به دست بياورد و به دليل آنكه مديون صاحبان ثروت نشده است امكان نقد بر عملكرد آنان را داشته باشد.
رسانه محلي اگر خودش را متعهد به طرح اين موضوعات بداند افق جديدي را پيش روي خود ميگستراند و به اين ترتيب ضمن تقويت جايگاه خود و بسط قدرتش در سطحي فرامحلي، رسالت جديدي را براي خودش ترسيم ميكند كه تا مدتها نيز مصون از اعتراض خواهد ماند.
*********
مشاور وزیر فرهنگ وارشاد اسلامی:
رسانهها سرمایه اجتماعی هستند
مشاور وزیر و رئیس مرکز اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: رسانهها سرمایه اجتماعی هستند و باید بتوانند اعتماد مردم را جلب کنند.
بابک دربیكی در کارگاه آموزشی رویکردهای مطبوعات محلی که با حضور خبرنگاران گلستانی در غرفه این استان در بیستمین نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاریها برگزار شد، همچنین اظهار کرد: مطبوعات ملی و محلی شاید در حوزه فرم خیلی با هم تفاوت نداشته باشند، اما در حوزه محتوا متفاوت هستند و وجه محلی و سراسری بودن دلیل اصلی این تفاوت است.
رئیس مرکز اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی افزود: مردم دوست دارند در نشریات محلی که مخصوص منطقه آنهاست، دیده شوند و این دیده شدن موجب فروش و رونق بیشتر مطبوعات محلی میشود.
دربیکی اضافه کرد: استانداردها برای خبرنگار ملی و محلی یکی است، اما تفاوت نیز وجود داشته، علایق و حساسیت ها برای خبرنگاران مهم است، اما خبرنگاران محلی کمتر درگیر این مسأله هستند.
وی در بحث جذب مخاطب از سوی نشریات نیز گفت: جنس و نوع کاغذ و چاپ نیز در جلب مخاطب تأثیرگذار است.
************
مشاور اقوام و اقلیتهای رئیسجمهور:
رفتارهای خشن، یک حرکت ضد ملی است
مشاور اقوام و اقلیتهای رئیسجمهور در بیستمین نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاریها درباره نوع اطلاعرسانی رسانهها در قضیه اسیدپاشی گفت: اطلاعرسانی خوبی که در این زمینه صورت گرفت سبب شد یک انزجار عمومی نسبت به این قضیه به وجود بیاید که این یک پیروزی مهم برای همه است، چون ملت احتیاج به آرامش، محبت و مهربانی دارد.
حجتالاسلام والمسلمین علی یونسی ادامه داد: رفتارهای خشن از هر طرف و از سوی هر شخصی که باشد یک حرکت ضدملی است. خوشبختانه همه مردم، سیاسیون، چپ و راست به این مسأله احساس انزجار کردند که این یک پیروزی بزرگ برای ملت بود. همچنین درسی بود برای کسانی که گفتمانهای خشونتآمیز را دنبال میکنند و برایشان عبرت بود که به دنبال رفتارهای خشن نروند.
یونسی گفت: اطلاعرسانی خوب رسانهها درباره اسیدپاشی سبب شد یک انزجار عمومی نسبت به این پدیده شکل بگیرد.
**********
رسانهها، میانجیگر روابط اجتماعی
علی جنتی
در عصر ارتباطات ، رسانههای ارتباط جمعی نقش قابل توجهی در بالا بردن سطح آگاهی مردم دارند. دنیس مککوئیل نظریهپرداز بزرگ حوزه مطالعات ارتباطی و رسانهای در کتاب درآمدی بر نظریه رسانههای جمعی مینویسد که رسانهها نقش میانجیگری را در روابط اجتماعی بر عهده دارند. این نقش میانجیگری وقتی پررنگتر میشود که رسانهها، اطلاعاتی از وضعیت اقتصادی، سیاسی، تحولات اجتماعی، اخبار و حتی مسائل امنیتی تولید و توزیع میکنند. در دنیای امروز جامعهای توسعه یافته تلقی میشود که در آن مطبوعات با تولید و توزیع مطلوب اطلاعات، نقش شایستهای در بالا بردن آگاهیهای گوناگون و ضروری به عهده داشته باشند و جامعه را در نیل به تعالی و ترقی همه جانبه یاری کنند. به این ترتیب مطبوعات و رسانهها میتوانند در زمینه توسعه فرهنگی عامل آمیختگی، توازن و پیوند دادن به باورهای اصیل اعتقادی و سنتهای بارور جامعه باشند و باعث پویایی افکار شوند. کارکرد رسانههای در عصر ارتباطات، بیشک در همه عرصهها انکارناپذیر است و از مطبوعات آزاد به عنوان رکن چهارم دموکراسی و مردمسالاری در کشورها یاد میشود.
این همه در حالی است که رسانهها باید نقش انتقالی پیامها را شفاف، موثق و درست ارایه کنند زیرا در غیر این صورت رسانه موجودیت خود را زیر سئوال میبرد و جامعه مخاطب و افکار عمومی هم بهای گزافی میپردازند.
رسانههای رسالت سنگین و مهم اطلاعرسانی و آگاهی بخشی در جامعه را نیز بر عهده دارند. انعکاس اخبار، نقد، نظارت،تجزیه و تحلیل و شفافسازی از جمله وظایف اهل قلم است. توسعه فرهنگی به عنوان وجه فرهنگی توسه ملی باید بتواند راهبردهای لازم را برای کشف و شکوفایی عناصر مساعد در فرهنگ جامعه به کار گیرد. از این رو توسعه فرهنگی باید جامعه را در کسب و رشد اصالتها، خلاقیتها و فضیلتهای اجتماعی به مدد بازشناسی و باز آفرینی فرهنگ مستعد خودی یاری دهد. کلام صادقانه و نقد منصفانه مطبوعات به عنوان میانجیگران روابط اجتماعی در این میان میتواند راه همگانی کردن فرهنگ را بگشاید و در عین حال با مشارکت دادن تمامی افراد جامعه در رشد فرهنگ بومی و تقویت و گشترس رقابتهای سازنده نقشی مهم ایفا کند. امیدوارم برگزاری بیستمین نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاریها بتواند در تقویت این نقش رسانههای کشور گامهای بلندی بردارد. اینجانب فرصت را مغتنم شمرده و برای همه دستاندرکاران برگزاری نمایشگاه و اصحاب رسانه و مطبوعات آرزوی موفقیت دارم.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی
*************
معاون مقبول نماینده محبوب
صبح سه شنبه ۱۹ شهریور 1392 علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت تدبیروامید، با صدورحکمی، حسین انتظامی را به سمت معاون مطبوعاتی واطلاع رسانی منصوب کرد. خبر این انتصاب با واکنش های مثبتی از سوی اصحاب مطبوعات ومدیران رسانهها همراه بود وتقریباً همه چهرههای فرهنگی، مطبوعاتی وحتی سیاسی کشوراز طیفهای مختلف، از ماشاا... شمس الواعظین وسعید لیلاز گرفته تا کاظم انبارلویی وصادق زیبا کلام ازتکیه انتظامی بر صندلی معاونت مطبوعاتی ، ابراز خوشحالی کردند.
اما خوشحالی حامیان اصلاح طلب دولت روحانی در این میان به هیچ روی قابل کتمان نیست.
گویا صادق زیباکلام برای معاون شدن انتظامی نذرکرده بود زیرا بر این باور بود که او به معنای دقیق کلمه یک متخصص و مدیری کامل است که هم روزنامهای مثل جام جم را تأسیس وهم مؤسسه مطبوعاتی بزرگی مثل همشهری را مدیریت کرده است. چنین شخصیتی واقعاً میتواند برای مطبوعات ما مؤثر باشد. هم سردبیر وهم درسنین جوانی در اداره کل مطبوعات و خبرگزاری های داخلی مدیری کارآمد و موفق بوده است. به دفعات هم نماینده مدیران مسئول نشریات در هیأت نظارت بوده و هم در حوزه مطبوعات تألیفات ارزشمندی داشته است. اوکسی است که هم سیاستها را میشناسد، هم محدودیتها را و هم امکانات را.
ماشاا... شمس الواعظین گرچه به اقرار خود روزنامه نگار حزبی نبوده و مشی سیاسیاش کاملاً اصلاح طلبانه است اما نگاهش حرفهای است و با گزینه توانمند و متخصص مطبوعات که بتواند گام های مؤثری بردارد ، موافق است و باور دارد حوزه مطبوعات به مدیری توانا و متخصص نیاز دارد که توانمندی او بیش از وابستگی حزبیاش اهمیت دارد. علی دهباشی، مدیرمسئول مجله بخارا هم ازانتصاب حسین انتظامی خوشحال است و او را فردی دلسوز برای مطبوعات و انتخابش را برای معاونت امور مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، بهترین گزینه میداند. سعید لیلاز هم به عنوان یکی از شناخته شده ترین روزنامه ناران اصلاح طلب، حسین انتظامی را گزینه مناسبی برای معاونت مطبوعاتی میداند و شخصاً هیچ سابقه منفی یا بدی از وی درذهن ندارد. او تاکنون خبر بدی هم از انتظامی در عرصه مطبوعات نشنیده است و با توجه به شعار اعتدالگرایی دولت کنونی میگوید وی واقعاً گزینه مناسبی است.
از سوی دیگر، روزنامه نگاران اصولگرا نیزازانتصاب حسن انتظامی استقبال کرده و آن را مایه امیدواری دانستند. محمدکاظم انبارلویی سردبیر روزنامه رسالت ، بیش از ۲۷ سال است که حسین انتظامی را میشناسد و به نظر اوانتظامی فردی متعهد و صاحب نظر درعرصه مطبوعات و رسانه و با توجه به شعار اعتدالگرایی دولت بهترین گزینه برای پست معاونت مطبوعاتی است زیرا اعتبار صنفی و حرفهای بالایی دارد.
بیژن مقدم مدیر مسئول سابق روزنامه جامجم نیز میگوید حسین انتظامی علاوه بر فعالیت چندین ساله در عرصه مطبوعات و نیز نماینده مدیران مسئول مطبوعات در هیأت نظارت بر مطبوعات، ارتباط بسیار خوبی با مطبوعات و رسانهها دارد که میتواند در این راه موفق باشد. او می افزاید انتصاب انتظامی براساس دارا بودن ویژگیهای مثبتی ازجمله شناخت ساختار وتطبیق با مطبوعات انتخاب خوبی بوده است و وی میتواند در جهت پیشبرد اهداف جامعه نقش مؤثری داشته باشد. مدیرعامل سابق خبرگزاری مهر هم ازانتصاب انتظامی استقبال و آن را امیدوارانه توصیف کرد. رضا مقدسی میگوید با توجه به شناختی که از وی دارد امیدوار است حسین انتظامی ارتباط خوبی با رسانهها برقرار و با گرفتن نظر ازفعالان حرفهای حوزه رسانه، نشریات و جریانهای سیاسی در تمام مناطق جغرافیایی از همه ظرفیتهای رسانهای کشور استفاده کند.
علیاکبر فرهنگی،چهره ماندگار رشته مدیریت نیز میگوید حسین انتظامی، مردی آشنا به مسائل مطبوعات، حرفهای و صاحب سبک است و میتواند مشکلات مطبوعاتی کشور را حل کند. او مدیری لایق و توانمند است که مدیریت رسانه را به خوبی میشناسد و حضورش در معاونت امور مطبوعاتی فرصتی مغتنم برای اهل رسانه به شمار میرود. مهدی محسنیانراد، استاد ارتباطات و عضو هیأت علمی دانشگاه نیز انتصاب انتظامی را امید آفرین می داند و میگوید آقای انتظامی ۲ ویژگی مهم دارد نخست این که تجربه مطبوعاتی بالایی دارد و از نظر مدیریت و تنوع کارهای مطبوعاتی، در همه حوزهها تجربه دارد و کار کرده است و زبان حوزه مطبوعات را میشناسد و دوم این که تحصیلات مرتبط با مطبوعات را دارد که متأسفانه این مسأله در سالهای اخیر خیلی مد نظر نبوده است. به باوراحمد توکلی سواد بالای رسانهای انتظامی هم در حوزه رسانههای مکتوب و هم رسانههای سایبر، نکته بسیار مثبتی است که در کار مدیریت بسیار اهمیت دارد؛ بنابراین براساس همه این دلایل، این انتخاب بجا، دقیق و درست است. اتفاقی که دبیرشورای نویسندگان مجله فیلم هم از آن به نیکی یاد میکند. هوشنگ گلمکانی میگوید حسین انتظامی مدیر حرفهای در عرصه مطبوعات و رسانه کشور است. پس از شروع به کار دولت روحانی، فضای مثبت فرهنگی بر جامعه حاکم شده است که این انتصاب هم از جمله خبرهای خوب است.
سوابق
حسین انتظامی در حالی به سمت معاون مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی منصوب شد که در آخرین مسئولیت خود، نماینده مدیران مسئول در هیأت نظارت بر مطبوعات بود. وی متولد ۱۳۴۶ درمشهد است ودکترای مدیریت استراتژیک دارد وآثاری چون روایت رویت، روزنامهنگاری و روزنامهداری، مدیریت مطبوعاتی، دغدغههای امروز مطبوعات، نقطه، ناوبری وب در کارنامه او به ثبت رسیده است. نماینده مدیران مسئول در هیأت نظارت بر مطبوعات، مدیرعامل مؤسسه همشهری، مدیرمسئول روزنامه جامجم، سخنگوی شورای عالی امنیت ملی، عضو هیأت منصفه مطبوعات، عضو هیأت مدیره انتشارات سروش و … بخشی از سوابق حرفهای و تخصصی حسین انتظامی است.
**********
بار دیگر انتظامی
همدانپیام: هیأت نظارت بر مطبوعات از جایگاه بسیار مهم و ارزشمندی در ارتباط با مطبوعات کشور برخوردار است .
بر اساس ماده 10 قانون مطبوعات اعضای هیأت نظارت بر مطبوعات باید از افراد مسلمان و صاحب صلاحیت علمی و اخلاقی لازم و مؤمن به انقلاب اسلامی باشند . براساس همین قانون ترکیب این اعضا عبارتنداز: یکی از قضات به انتخاب رئیس قوه قضائیه ، وزیر ارشاد یا نماینده وی ، یکی از نمایندگان مجلس به انتخاب نمایندگان مردم در خانه ملت ، یکی از اساتید دانشگاه به انتخاب وزیر علوم ، یکی از مدیران مسئول مطبوعات به انتخاب آنان، یکی از اساتید حوزه علمیه قم و یکی از اعضاء شورای انقلاب فرهنگی به انتخاب اعضای این شورا.
هیأت نظارت بر مطبوعات دارای نقش اساسی در دادن مجوز به افراد متقاضی و توقیف مطبوعات و ارسال پرونده آنان به دادگاه است. انتظامی در سال ۸۹ از میان 484 رأی مأخوذه با 280 رای، برای چهارمین دوره متوالی به عنوان نماینده مدیران مسئول در هیأت نظارت بر مطبوعات انتخاب شد که این رأی مقبولیت وی بین اهالی رسانه را نشان میدهد. در این مراسم پس از انتخاب خود گفت: در این انتخابات افراد با سلایق مختلف حضور داشتند و طبیعتاً به فردی که احساس کردند دیدگاه صنفیشان به او نزدیکتر است رأی دادند.
2سال بعد چهاردهمین دوره انتخابات هیأت نظارت بر مطبوعات و خبرگزاریها ساعت 14 روز سهشنبه 30 دی ماه با حضور معاون مطبوعاتی وقت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ومدیران مسئول رسانههای کشور در تالار وحدت برگزاررئیس کانون فارغالتحصیلان و مشاور رئیس دانشگاه آزاد اسلامی و مدیرمسئول هفتهنامه فارغالتحصیلان برای پنجمین دوره متوالی به عنوان نماینده مدیران مسئول انتخاب شد. انتظامی دراین انتخابات با کسب 322 رأی از مجموع 513 رأی حدود63درصد به عنوان نماینده مدیران مسئول در هیأت نظارت بر مطبوعات برگزیده شد. جدیترین رقیب انتظامی، توانست 183 رأی کسب کند.
********
رسانههاي گروهي
علیرضا نظری
جهان، با ورود به عصر رسانهها و شکلگیرى جامعه اطلاعاتى، دوران جدیدى را آغاز کرده است. درنظام نوین جهانى، رسانههاي گروهي جزو جدايي ناپذير زندگي ما هستند. آنچه كه رسانه ها به عنوان اطلاعات به ما انتقال ميدهند، به اشکال مختلف در نحوه زندگي، انديشه و احساسات ما و حتي فرزندان ما تعیین کننده است.در این میان سیاستهای رسانهای نقش تعیین کنندهای در توسعه فرهنگی کشورها دارند.رسانهها با اتخاذ سیاستهای متفاوت ارتباطی، توسعه فرهنگی کشورها را تسهیل و تسریع میکنند. کارکرد رسانهها در عصر ارتباطات بيشک در همه ابعاد زندگی اجتماعی و فرهنگی جوامع بشری انکارناپذير است.امروزه جامعهاي توسعه يافته تلقي مي شود که بتواند در کنار توسعه شاخصهاي همچون اجتماعی واقتصادي مانند درآمد سرانه ، توزيع ناخالص ملي و نرخ مرگ و مير بر معيار آموزش و اطلاعات و در حقيقت عنصر دانايي اجتماعي تأکيد کند.در چنين جامعهاي ، وسایل نوین ارتباط جمعی با توليد و توزيع مطلوب اطلاعات ، نقش زيادي در بالا بردن آگاهيهاي گوناگون و ضروري به عهده ميگيرند و جامعه را در نيل به تعالي و ترقي همه جانبه ياري ميکنند. حال این رسانهها هستند که با اتخاذ سیاستهای پویای اجتماعی و ترکیب آن با سیاستهای فرهنگ گرا ميتوانند عامل آميختگي ، توازن و پيوند دادن به باورهاي اصيل اعتقادي و سنتهاي بارور جامعه باشند و با گسترش تصریح آفرینندگی و افزایش رشد فرهنگی به توسعه همه جانبه کشورمان کمک کرده و باعث پويايي افکار شوند.
امروزه ارتباطات در شکل دادن به زندگی و خواست های افراد نقش اساسی بازی میکنند . اکنون با گسترش ارتباطات میان ملل دهکده جهانی شکل گرفته است .رادیو ، تلویزیون ، نشریات ، اینترنت و ماهواره وسایل ارتباطی غیر مستقیم هستند که تبادل فرهنگی میان مردم یک کشور و یا ملل مختلف را میسر میسازند
امروزه رسانههای محلی به لطف افزایش روزافزون استفاده از اینترنت و تکنولوژیهایی نظیر تلفنهای همراه هوشمند در هر شهرحاشیهای و حتی روستاهای دورافتادهترین نقاط کشور هم فعالیت میکنند. در واقع شبکه وسیعی از رسانههای محلی که هرکدام از آنها ممکن است دایره مخاطب محدودی داشته باشند، وقتی به عنوان حلقهای از زنجیره خبررسانی قرار میگیرند، فرصت رصد و دیده شدن توسط رسانههای دست بالاتر را پیدا میکنند و بدین ترتیب است که هر لحظه ممکن است یک رسانه محلی تبدیل به منبع تیتر اول روزنامههای صبح کشور یا حتی خبرگزاریهای جهانی شود. کم نیست نمونههایی که یک سایت خبری محلی، صفحه شخصی یک خبرنگار شهرستانی و یا وبلاگ یک معلم در روستایی دورافتاده اتفاقی مهم و جریانساز را به گوش دیگران رسانده است؛ بنابراین در شرایطی که روزانه دهها سوژه مهم خبری در حوزههای مختلف در اطراف مردم یک منطقه جریان دارد، لازم است رسانههای منطقهای به جای بازنشر و بازگو کردن اخبار ملی که مخاطب فرصت بهتر و بیشتر دیدن آن از طریق رسانههای با کیفیت ملی را دارد پی آن سوژههای محلی که با زندگی مخاطب ارتباط مستقیم و ملموس دارد را بگیرند و با تحلیل و سنجش کارشناسی، ذهن مشتاق مخاطب را اقناع کنند.
واقعیت این است که رسانههای محلی هم در قالب آن مَثل معروف چاقوی جراحی قرار میگیرد. یعنی در کنار نقش حیاتی که این رسانهها دارند، به واسطه نزدیکتر بودن، سهلالوصول بودن و کمتر رعایت شدن اصول حرفهای و تأثیرپذیری بیشتر از گروههای سیاسی یا اقتصادی نسبت به رسانههای ملی، بیشتر در معرض انحراف از رسالتهای رسانهای و روزنامهنگاری هستند. در واقع دغدغههای مالی و البته در بعضی مواقع حرص و ولع تحصیل مال، بده و بستانهای سیاسی و یا انگیزههای شخصی موجب میشود، خطوط محترم و مهم نشریات محلی به زر ناسره فروخته شود. دستهگل فرستادنهای روزانه برای مدیران، وارونه نمایاندن واقعیت، بایکوت و یا شانتاژ خبری نسبت به یک اتفاق، همه و همه از نمودها و عوارض این بیماری است که تالیفاسد اصلی آن، بیگانه و غریبه شدن مردم یک منطقه جغرافیایی نسبت به رسانههای محلیشان است.
کارشناس ارشد مطبوعات
********
مسئول نشستها و کارگاههای آموزشی در گفتوگو با همدانپیام:
کارگاههای آموزشی با ارائه تازههای مطبوعات به دنبال مخاطبان بود
پس از یک دوره توقف، سرانجام بیستمین نمایشگاه بینالمللی مطبوعات و خبرگزاریها 17 آبانماه در مصلای تهران آغاز به کار کرد.
در این نمایشگاه بخشهای متعددی اقدام به برگزاری برنامههای متنوع کردند تا فضای این نمایشگاه را متفاوت رقم زنند. یکی از این بخشها برگزاری نشستهای تخصصی بود.
همزمان با برپایی این نمایشگاه دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها کارگاههای آموزشی و نشستهای علمی تخصصی را با حضور استادان و متخصصان حوزه رسانه برگزار کرد.
مهرداد امیررضایی، مسئول نشستهای نمایشگاه بیستم مطبوعات در گفتوگويی اختصاصی با روزنامه همدانپیام گفت: بخش نشستها و کارگاههای نمایشگاهها 5 سال است که پای ثابت این رویداد است و در 5 دوره نمایشگاهی کارگاهها و نشستها به عنوان برنامههای جانبی نمایشگاه برگزار شده است.
کارگاههای آموزشی این دفتر شامل آشنایی با فتوژورنالیسم ایران و جهان، کاربرد گرافیک خبری و اطلاعرسانی در مطبوعات، چگونگی نوشتن یک گزارش داغ مطبوعاتی بود.
در میان عناوین این کارگاه که در جدولهای اطلاعرسانی آمده است روزنامهنگاری سایبري از سخت خبر تا رسانههای اجتماعی، مدیریت پورتالها و وبسایتهای اطلاعرسانی، کارکرد بنگاههای رسانهای در نشریات محلی هم به چشم میخورد.
مسئول نشستها و کارگاههای بیستمین نمایشگاه مطبوعات کشور همچنین در این زمینه گفت: شش نشست تخصصی با عناوین آموزش و پژوهش در حوزه روزنامهنگاری از بخشهای خاص این کارگاه است. امیررضایی در حالی که به بخش متمایز آموزشی نمایشگاه اشاره شد، تأکید كرد: پژوهش و آموزش حرفهای روزنامهنگاری، الزامات ضروری در قانون مطبوعات، تکنولوژی نوین رسانهای است. این مسئول همچنین بيان كرد: امسال بخش جدیدی به قسمت نشستها و کارگاهها اضافه شد. بخشی با عنوان تجلیل از پیشکسوتان رسانهای و ارتباطات.
وي تأکید کرد: مراسم تجلیل از پیشکسوتان عرصه رسانه از دیگر برنامههای این بخش است که در آن به تجلیل از استادان و شخصیتهای مطرح صنعت رسانه پرداخته شد. این نشستها ساعت 16 و 15 دقيقه هر روز آغاز شد و تا 16 و 45 دقيقه ادامه مییافت.
یک بخش نشستها هم جنبی است و صاحبان غرفهها و ادارات فرهنگ و ارشاد اسلامی استانها بنا بر نیاز خود درخواستهایی برای برگزاری کارگاههای خاص داشتهاند که مورد بررسی و انجام قرار گرفته است.
تا روز چهارم برگزاری نمایشگاه 78 نشست به این بخش سفارش داده شده است و بالغ بر 32 نشست به انجام رسیده بود. برای این برنامهها در بیستمین نمایشگاه مطبوعات کشوری 4 سالن اختصاص یافته است و حتی از سالن افتتاحیه هم برای برخی برنامهها استفاده شده است. وی همچنین گفت: دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانه وابسته به معاونت مطبوعات فرهنگ و ارشاد اسلامی است که اقدام به برگزاری دورههای فشرده آموزشی میکند. این دورهها در قالب 2 ترم دانشگاهی است که برای هر ترم 10 واحد کاربردی مورد آموزش قرار میگیرد و علاقهمندان و حتی تحصیلکردگان آکادمیک دانشگاهها در صورت تمایل میتوانند در این دورهها شرکت و مدرک معتبری را دریافت کنند. امیررضایی در زمینه چگونگی استقبال بازدیدکنندگان از نمایشگاه مطبوعات گفت: با توجه به محل تقریباً نامناسبی که به برگزاری این نشستها اختصاص یافته است، نمیتوان گفت كه استقبال خیلی خوب یا نامناسب بوده است. به هر حال برحسب علاقه متقاضیان برخی از کارگاهها با استقبال زیاد و برخی در حد معمول در این نمایشگاه برگزار شد.
*************
از آزادي مسئولانه تا پروفسورهاي بيمدرك
بيستمين نمايشگاه مطبوعات و خبرگزاريهاي كشور فردا به ايستگاه پاياني ميرسد.
اين نمايشگاه در حالي از 17 آبانماه برپاست كه تا امروز كه ششمين روز خود را ميگذراند نتوانسته است مخاطب را نسبت به 19 دوره گذشته خود ترغيب كند.
نميتوان گفت كه حضور كمرنگ بوده است؛ اما رضايتمندي مخاطبان از اين دوره نمايشگاه فراتر از سالهاي قبل نبود. مهمترين دليل هميشگي برپايي چنين نمايشگاههايي حضور مردم و اهل مطبوعات است تا از نزديك با فعاليت مطبوعاتيها ارتباط برقرار كرده و در فضايي يكدست، از رسانه در مقام مقايسه تحليلها و برداشتهاي خود را ارائه دهند.
در گفتوگويي كه با مخاطبان چهارم نمايشگاه مطبوعات داشتيم علاوه به نگاه آنها به جو بصري حضور رسانهها؛ بررسي كيفيت در مطبوعات بود، كيفيتي كه نمره قابل قبولي از مخاطبان نداشت.
همگان حضور يكپارچه را فرصتي براي در كنار هم فعاليت داشتن مثبت ارزيابي ميكردند. اما امروز انتظاراتي از رسانهها دارد كه نقطه مشترك تمامي آنها توجه بيشتر به مردمي كردن مطالب بود و در كنار تمامي آنها، چهرههاي دانشگاهي و مطبوعاتي از آزادي مسئولانه هم سخن گفتند.
شعار امسال نمايشگاه مطبوعات آزادي مسئولانهاي است شعاري كه استاد رضاييان، پژوهشگر روزنامهنگاري درباره آن ميگويد: «آنگاه كه ما درباره آزادي بيان سخن ميگوييم نميتوان قيد مسئولانه يا غيرمسئولانه بر آن در نظر گرفت؛ زيرا ذات رسانه در ارتباط با آزادي بيان است و اگر قرار باشد بر آن قيدي بيفزاييم در واقع براي آن چارچوب در نظر گرفتهايم اما ميتوان به نوعي ديگر سخن گفت و آن مسئوليتهاي اجتماعي است كه در قبال آزادي بيان وجود دارد و روزنامهنگار موظف است كه در برابر مخاطب پاسخگو باشد.»
يكي از كارشناسان روزنامههاي كشوري ميگويد: «برداشتهاي متفاوتي از اين شعار ميشود. اگر نگاه، پاسخگويي به دولت و ساير دستگاههاي حاكميتي باشد، نميتوان اين را يك موضوع يكطرفه دانست؛ چراكه هر دو طرف در موقعيتهاي خاص خود به نوعي بايد پاسخگوي طرف مقابل باشند.»
اما اين كارشناس آزادي مسئولانه را در برابر مردم مهمتر ميداند. مردمي كه نقطه آغاز تا پايان تمامي رفتارها و عملكردها هستند.
اما كارشناسي ديگر اين شعار را مسئوليت اخلاقي و مدني تعريف ميكند كه يك امري بديهي است كه هر نهادي بايد به آن توجه كند.
اما در كنار كارشناسان، مخاطبان مطبوعات آزادي مسئولان را واقعيتنويسي و درستنويسي مطبوعات ميدانند. اما در كنار اين صحبتها برخي از بازديدكنندگان از نمايندگي يك ديدگاه توسط روزنامهها و ورود آنها به بازيهاي سياسي گلايهمند بودند.
شريفي، از بازديدكنندگان است كه كارشناسي ارشد علوم سياسي است، او معتقد است: «برپايي مشترك نمايشگاه كتاب و مطبوعات بهتر است.»
وي درباره نگاه كاري مطبوعات ميگويد: «امروزه نشريه مستقل در كشور وجود ندارد. خب طبيعي هم هست؛ چراكه اصلاً آدم بيطرف وجود ندارد و جهتگيري مطبوعات هم امري طبيعي است.» شريفي درباره قدرت حضور مطبوعات هم ميگويد: «فضاي رقابت در كيفيت ميتوانست بهتر باشد.»
زينعلي، كارشناس روابط عمومي روزنامه فرهيختگان نيز از خودسانسوري مطبوعات ميگويد و اينكه نتيجه خط قرمزهاي ايجاد شده هستند. مسئول تكنولوژي واقعيت افزوده است روزنامه همشهري هم از حضور در نمايشگاهها ميگويد و اينكه با توجه به مطلوب بودن برپايي نمايشگاه مطبوعات، اما هدف خاصي از حضور براي خود نداشتند؛ شايد حضور براي اين است كه آمدهام كه بگويم هستم. اما اصول جديدي را ارائه ندادهاند. وي درباره گرايش مطبوعات هم سخن ميگويد و اينكه با هر گرايشي انصاف، بايد نقطه عطف ماجرا باشد.
رسانهايها هم از هم گلايهها و انتظاراتي داشتند. خبرنگاران خبرگزاريها ميگويند: «متأسفانه مردم ما هنوز مطبوعاتي هستند و ارتباط آنها با فضاي اينترنت محدود است.»
گلايه مطبوعاتيها هم از خبرگزاريها محدود شدن به فضاي دولتي و روزمره شدن آنهاست. اينكه گزارشنويسي در آنها كمرنگ است. نگاه مطبوعاتيها به خبرگزاريها اينگونه است كه در كنار خودشان از ديدگاهها و مطالب خبرگزاريها براي غنيتر كردن فضاي خود بهره ببرند. اما نگاه مردم عادي كه حضورشان در نوبت عصر بيشتر به چشم ميخورد متفاوت و با انتظاري محدود بود. اينكه واقعيت را در نظر بگيرند و از بزرگنمايي و گاهي به حاشيه راندن موضوعات بپرهيزند.
خانم مهري از مطالعه روزانه خودش ميگويد كه 70 سال است مطبوعات را رصد ميكند، اما سطح مطالعه نشريات امروز را ضعيف ميداند و معتقد است تا مطالعه نباشد، نگاههاي مؤثر براي بيانها نيست. او خود را پروفسور بدون مدرك ميداند كه سطح مطالعهاش بسيار فراتر از انتظار ماست. وي ميگويد: در كنار مطالعه مطبوعات، كتابهايي مثل رمان خواندني و كتابهاي اجتماعي را نيز مطالعه ميكنم.
**********
تفاوت بين رسانههاي محلي
و ملي در كجاست؟
مهدي ناصرنژاد
بيستمين نمايشگاه مطبوعات و خبرگزاريهاي ايران در كنار نمايندگان مطبوعات خبرگزاريهاي چند كشور خارجي از هفدهم آبانماه جاري به مدت يك هفته در محل مصلاي بزرگ تهران برپاست.
اين نمايشگاه در نوع خود براي برقراري تعامل منطقي بين افكار عمومي و رسانههاي مكتوب و مجازي ايران و جهان برگزار ميشود و هدف معرفي بيشتر توانايي و قابليتهاي روز رسانههاي كشوري در مقايسه با خارجيهاست. يكي ديگر از ويژگيهاي اينگونه نمايشگاهها، ارزيابي كم و كيف نشريات و خبرگزاريهاي محلي و شهرستاني در برابر نشريات ملي و سراسري است. در اين فرصت مناسب نمايشگاهي، به طور قطع بيشترين سود نصيب آن دسته از نشريات و خبرگزاريها خواهد بود كه با دست پر پا به عرصه رقابت بگذارند يا بخواهند در مقام مطالعه و رقابتطلبي نكات مثبت و آموزندهاي را از تنور گرم نمايشگاه براي خود پخته و آماده كنند.
بيشك يكي از نقصها و نكتههاي قابل انتقاد از نمايشگاه مطبوعات و خبرگزاريهاي كشورمان همتراز نشمردن جايگاه رسانههاي نوشتاري يا رسانههاي سمعي و بصري است و به طور كلي اين انتقاد و انتظار در جامعه رسانهاي كشورمان وجود داشته و دارد كه كي و كجا بايد همسانسازي اصولي و منطقي بين جامعه رسانهاي انجام شود تا مخاطبان واقعي رسانه از هر قشر و گروه با حضور ذهني آماده نسبت به انتخاب رسانه مورد علاقه و درخور وضع و حال خود از منظر نوشتاري يا ديداري و يا شنيداري اقدام كنند. اگرچه نميتوان به راحتي ميدان تأثير و شعاع نفوذ رسانههاي مختلف را در افكار عمومي مشخص و مرزبندي كرد، اما با قاطعيت ميشود گفت، بهرغم پيشرفتهاي اعجازانگيز در دنياي وسايل ارتباط جمعي و نفوذ آن در اذهان عمومي، نشريات از هر طبقه و گروه هنوز هم جايگاه خود را در بين گروههاي مردم در تمام جوامع پيشرفته و در حال رشد نگاه داشتهاند. با اين حال اگر بخش كوچكي از امكانات و زيرساختهاي عظيمي كه در اختيار يك رسانه ملي مانند تلويزيون قرار ميگيرد به طور يكسان ميان كل نشريات سراسري و محلي تقسيم شود، به طور قطع معادلات بسياري به هم خواهد ريخت و در آن صورت است كه شايد بتوان به جمعبندي دقيقي از شمار مخاطبان رسانههاي مختلف با شعاع عمل سراسري و محلي دست يافت.
البته اگر در اين محدوده و ستون مشخص، بحث مقايسه بين رسانهها را پيش كشيدهايم، منظور بُعد اطلاعرساني رسانه در زمينههاي اخبار و اطلاعات روز و مورد نياز افكار عمومي است، وگرنه رسانهها با توجه به تعريف و مأموريتهاي مشخص و هدايتشده براي خود اصلاً با هم قابل مقايسه نخواهند بود.
يك روزنامه با تعدادي صفحات محدود و موضوعات بهروز مگر چقدر ميتواند در تمام حوزههاي علمي، اجتماعي، سياسي و اقتصادي ورود كند، آنهم مطلبي كه اگر از قلم بيفتد براي فردا اعتباري نخواهد داشت. بنابراين جايگاه نشريات به طور اعم و روزنامه به طور اخص در دنياي رسانه يا رسانههاي ديگر قابل قياس نيست و به طور قطع به همين دليل و با توجه به اينكه نشريه روز دربرگيرنده مطالب برگزيده روز جهان بوده است و در رأس آن خبرهاي روز را شامل ميشود، مخاطبان خاص و هميشگي خود را هم دارد و در اين ارتباط نشرياتي در دنيا هستند كه با سابقه حداقل 100 ساله بيشترين مشترك سنتي و روزنامهخوان جامعه خود را دارند و برخي الگوهاي قديمي خويش را هم همچنان حفظ كردهاند. با وجود اين و با توجه به نقش غيرقابل انكار رسانههاي نوشتاري در پيشبرد فرهنگ عمومي و زنده نگه داشتن فرهنگ مطالعه، لازم است زمينههاي جديدي در حوزه فرهنگ كشور براي حمايت از اينگونه رسانه و كاهش دادن فاصله امكاناتي و زيرساختي موجود در اين ارتباط، برنامهريزي و چارهجويي اصولي شود.
*********
مطبوعات محلي نيازمند تحول
محمد سهرابي
از زماني كه رسانهها و به طور مشخص مطبوعات پا به عرصه حيات اجتماعي گذاشتند، روند تازهاي از پيشرفت و توسعه در جوامع مختلف آغاز شد. روندي كه يكي از ويژگيهاي مهم آن وجود رسانههاي قوي و تأثيرگذار در معادلات سياسي، اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي بود.
اين روند امروزه به جايي رسيده است كه ارتباطات به اصلي جداييناپذير در زندگي بشر در ابعاد مختلف تبديل شده و به تبع آن برخورداري از قدرت بالاي رسانهاي، شاخصي مهم براي توسعه پايدار و متوازن است. به طوري كه هرگونه پيشرفت و تحول مثبتي در جامعه درگرو نقشآفريني رسانههاي جمعي به ويژه مطبوعات است.
در چنين شرايطي، برای تحلیل مسائل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی نمیتوان به ابزارها و وسایل ارتباط جمعی بیتوجه بود، زيرا این ابزارها نقش بسزایی در شکلگیری رفتارها و پدیدههای مختلف اجتماعي دارند.
بر اين اساس رسانهها از جمله مطبوعات به عنوان اصلیترین عامل شکلگیری افکار عمومی، از موقعیت ویژهای در میان وسایل ارتباط جمعی برخوردارند و وجود آنها از جمله ضرورتهای جوامع است.
این مهم بهگونهای با زندگی امروزي انسانها پیوند خورده که نبود آن نقصی بزرگ در روند رشد جوامع تلقی میشود. از اين رو میتوان گفت هرگونه توسعهاي بدون در نظر گرفتن سهم رسانه، ناقص خواهد بود.
رسانهها عملاً در توسعه پایدار جوامع نقش بسیار مهمی برعهده دارند و به عنوان نیروی محرکه توسعه فرهنگی جامعه، عاملي مهم در اين زمينه هستند؛ زيرا توسعه به آموزش و آگاهسازی و آمادهکردن افکار عمومی برای بهرهبرداری از امکانات مادی و معنوی جامعه نیازمند است. از اين رو نقش رسانهها، به ویژه مطبوعات در توسعه همهجانبه كاملاً روشن و انکارناپذیر است.
در اين ميان، نقش و جایگاه مطبوعات محلی به عنوان یکی از ارکان اساسی اطلاعرسانی و آگاهیبخش در سطح جامعه مهم،ِ در جامعه و تأثير آنها در توسعه فرهنگ بومی و به تبع آن فرهنگ ملی و منطقهای اهميت زيادي دارد.
نشریات محلی و استاني یکی از گروههای مهم رسانهای هستند كه به جهت انعكاس اخبار و تحليل مسائل منطقهاي و محلي با توجه به نيازهاي بومي و استاني از جايگاه ممتازي برخوردار بوده و ظرفيتي مهم براي جامعه هستند.
اين جايگاه مهم و موقعيت ارزشمند سبب شده كه از مطبوعات محلی به عنوان بازوان توانمندی برای نشریات سراسری و ملی ياد شود. زيرا مطبوعات سراسري بيشتر مسائل كلان را دنبال كرده و بعضاً درگير چالشهاي سياسي نيز ميشوند، اما نشريات استاني و محلي با پرداختن به مسائل و مشكلات مردم در ابعاد مختلف و متناسب با نيازهاي منطقهاي و محلي، نقش بارزي در انعكاس دقيق واقعيات جامعه دارند و از اين جهت پشتوانهاي براي مطبوعات سراسري هستند.
با تمام اين احوال و به ويژه نقش و جايگاه مهمي كه براي مطبوعات محلي برشمرديم، در جامعه ما مطبوعات با انواع و اقسام مشكلات و چالشها در زمينههاي مختلف از جمله چالش اقتصادي، نبود نيروي متخصص، وابستگي مالي، سطح تخصصي كم و مانند آنها مواجه هستند.
در كنار اين مسائل، نبود حمايتهاي كافي به ويژه از طرف مسئولان محلي نيز موجب مشكلات و تنگناهايي شده است كه فعالان رسانهاي در استانها با آنها مواجه هستند.
با اين همه شايد مهمترين چالش نشريات محلي، سطح كم همگرايي و همافزايي ميان آنها باشد كه خود به عنواني عاملي بزرگ براي رشد ناكافي مطبوعات محلي است.
باوجود تمام اين مسائل و چالشها، مطبوعات محلي ناگزير از رشد و توسعه در ابعاد مختلف هستند تا به سطح مطلوبي از تأثيرگذاري و نقشآفريني در جامعه، آنهم در زمينههاي مختلف، دست يابند.
اگر مطبوعات و نشريات محلي و استاني ظرفيتي مهم براي استان هستند و نقش كليدي در توسعه دارند، پس بايد از چنين ظرفيت گرانبهايي براي رشد و آباداني منطقه و به طور مشخص استان، به خوبي استفاده شود.
لازمه اين كار، فراهم شدن زمينههاي رشد و پيشرفت مطبوعات محلي است و اگر اين مطبوعات به شرايط مطلوبي دست نيابند و از ابزارهاي لازم براي نقشآفريني واقعي در جامعه برخوردار نشوند، قدرت تأثيرگذاري در روند توسعه و همينطور پيگيري مطالبات عمومي را نخواهند داشت.
البته شايد گفته شود كه تعداد مطبوعات محلي نسبت به گذشته افزايش يافته و به دليل كمي، چنين رشدي به نوعي حاصل شده است، اما از آنجايي كه افزايش كيفيت كار و رشد كيفي اين نشريات همزمان با رشد كمي ضرورت دارد، حتي اگر چنين رشدي نيز اتفاق افتاده باشد، حاصل چنداني نخواهد داشت.
بايد پذيرفت كه امروزه بسياري از نشریات و مطبوعات محلی بدون برنامهریزی شكل گرفته است و بعضاً مدیران این نشریات نيز پشتوانه لازم علمي و تجربي ندارند.
در چنين وضعيتي نميتوان انتظار رشد واقعي مطبوعات محلي را داشت؛ كمااينكه تجربه نشان ميدهد آن دسته از مطبوعات محلي و استاني كه براساس اصول و قواعد حرفهاي فعاليت كردهاند، امروزه داراي جايگاه به مراتب بهتر و بالاتري نسبت به ديگر نشريات محلي هستند.
به هرحال با توجه به نقش و جايگاه غيرقابل انكار مطبوعات در رشد و توسعه جامعه به طوركلي و جايگاه مطبوعات محلي در اين زمينه به طور خاص، رشد كمي و كيفي مطبوعات محلي از جمله ضرورتهايي است كه براي پيشرفت توسعه استاني و محلي بايد مورد توجه قرار گيرد تا از ظرفيت مهم و ارزشمند نشريات محلي براي توسعه پايدار و همهجانبه استانها به خوبي استفاده شود.
***********
رسانه؛ عامل یا مخل نظم
مهدی غلامی
در دوران اخیر این مسأله که تا چه حد فرایندهای جهان را میتوان تحت کنترل و نظم درآورد و چگونه این کار میتواند انجام شود در ارتباط با چند موضوع به شدت محل بحث و مشاجره بوده است.
از جمله این فرایندها به رسانه باز میگردد. پرسش اصلی که در این خصوص مطرح میشود این است که تا چه حد امکان دارد این رسانهها را به طریقی ایجاد کنیم که به جای بیقدرت کردن، قدرت بخش باشند؟ بيشک با توسعه تکنولوژیهایی مانند پخش ماهوارهای و خدمات کابل فیبرنوری که ما را قادر میكند دادهها و اطلاعات را از هر نقطه جهان به راحتی دریافت کنیم، کنترل رسانهها را به وسیله دولت بسیار مشکل کرده است. اما این کنترل غیر ممکن نیست. به عنوان یک نمونه مشهور دولتهای فرانسه از دهه 1980 تا حد ممکن بازار آزاد (برای مثال در فیلم) را محدود كردند و برای جلوگیری از استحاله شدن فرهنگ ملی فرانسه به وسیله آمریکایی شدن رسانههای جمعی، در بخش فرهنگ سرمایهگذاری هنگفتی كردند.
اما کشوری که اندیشمندانی با نظریهپردازان قدرتمند در عرصه صدور اندیشههایی با مبانی آزادی را به جهان عرصه کرده است نمیتوانست به مقابله با این فضای حاکم بر اندیشههای فرانسوی مآبانه کند.
مهمترین مسأله در سیاست فرهنگی رسانهای این است که آیا کنترل رسانهها مطلوب است؟ آنها که طرفدار مقرراتزدایی هستند معتقدند که بازار آزاد شیوهای برای تضمین آزادی بیان است. هرچند انگیزههای غولهای رسانهای که از این گزینه دفاع میکنند مورد سوءظن است، اما شکی نیست که رسانههای جهانی راهی برای فرار از سانسور دولتی فراهم میکنند. به علاوه حتی این میتواند نتایج مترقی نیز داشته باشد. برای مثال، تصاویر تلویزیونی دریافت شده از غرب در فروپاشی رژیمهای دیکتاتور و بهترین نمونه آن، فروپاشی بلوک شرق باز میگردد، بسیار نقش داشتهاند.
از طرفی، از نظر کسانی که مخالف رسانه مقرراتزدایی شده هستند، چنین رسانهای نه تنها به آزادی بیان کمک نمیکند که عملاً تحت سیطره شرکتهای خصوصی بینالمللی قرار خواهند گرفت. برای مثال پوشش تلویزیونی جنگ خلیج فارس تحت سیطره سیانان بود که به سراسر جهان پخش میشد. برنامههای این شبکه آشکارا به نفع ایالات متحده طراحی شده بود به طوری که عراقیها را بنیادگرایان مسلمان و صدام حسین را هیتلر معرفی میكرد.
اما تأثیرات اینگونه رسانهها را به سختی میتوان سنجید؛ چراکه چگونگی تفسیر اخبار و تصاویر به وسیله نوع افراد از لحاظ قومی، ایدئولوژیک و... باید لحاظ کرد.
حال به گونهای دیگر به قضیه بپردازیم. امروزه رسانهها شیوهای جدید ایجاد کردهاند که مورد قبول عموم نیز واقع شده است. رسانههای جهان اخبار و تصاویری ارائه میکنند که گروههای حاکم، آن اخبار و تصاویر کنترلی بر آن نمیتوانند داشته باشند. لذا این امکان فراهم میشود که عقاید حاشیهای نیز گوش شنوایی داشته باشند و مخاطبانی پیدا کنند. نمونه آخر آن را در ایالات متحد شاهد بودیم که فرد سیاهپوست توسط پلیس آمریکا کشته میشود و چون اقدامات مشابهی توسط پلیس در گذشته انجام شده و قضات ایالات همواره رأی به تبرئه شدن دادهاند این اخبار و انعکاس تصاویر پیاپی آن از رسانههای گوناگون که شاید موافق میل گروه حاکمه نباشد سبب شد که هزاران سیاهپوست اعتراضات وسیعی را انجام دهند.
با این تفاسیر میبینیم که کنترل و نظم فرایندهای داخلی و در بعدی وسیعتر و در سطح جهانی با حضور رسانه بسیار سخت است. امروز با وجود رنگهای مختلف در دکه روزنامه فروشی، آنچه هنوز دارای اهمیت است قانع نشدن جامعه از یک خبر و یا رویداد است؛ چراکه این تلاش وجود دارد که یک خبر را با تفاسیر متفاوت و گوناگون مطالعه و بهترین نتیجه را از آن خبر دریافت کنند.
البته این امر استنتاج خبر از طریق تفاسیر گوناگون به همان توزیع قدرت رسانه و شبکهای شدن آن باز میگردد که به نظر میرسد همین امر نیز سبب شده است که در تأثیرگذاری نیز توزیع انجام شود. امروز و در نمایشگاه مطبوعات بحث بر این است که مقصد مطبوعات باید برای اهداف ملی و مرزهای حاکمیتی باشد. لذا جو حاکم نشان از تعریف شخصی از اهداف ملی است و در این راستا همگان نیز باید در آن چارچوب قرار گیرند و گام بیرون نهادن از آن قالب گام برداشتن از مرزهای حاکمیتی است.
محدودیت فرانسه و آزادی سیانان هیچکدام نتوانست سیطره بر اذهان عمومی در بر داشته باشد. اما آنچه از ابداعات فرار از محدودیتها ایجاد شد تأثیرات بیشتری ایجاد کرد و یا دریافت تصاویر و اخبار سانسور شده از انواع و اقسام رسانهها بسیار بیشتر از منابع بااصطلاح ملی بر دریافت نتیجه مخاطبان تأثیر داشته است.
داگلاس کلنر معتقد است: «این تکنولوژیها میتوانند به عنوان ابزار سلطه یا آزادی، اغواگری یا روشنگری اجتماعی مورد استفاده قرار گیرد و این به روشهای فرهنگی و متفکران فعال حال و آینده بستگی دارد که تعیین کنند تکنولوژیهای جدید در چه راهی مورد استفاده قرار گرفته و توسعه یابند و چه منافعی را برآورده کنند.» (نظریه انتقادی، مارکسیسم و مدرنیته، 1989)
**********
خواندنی
باشید
■ کلاس گزارشنویسی استاد قاضیزاده در چهارمین روز از نمایشگاه مطبوعات
مریم مقدم
برگزاری کارگاههای آموزشی و نشستهای تخصصی حوزه رسانه در نمایشگاه مطبوعات يكي از بخشهاي متفاوت اين رويداد بود.
دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها همزمان با برپایی بیستمین نمایشگاه مطبوعات، کارگاههای آموزشی و نشستهای علمی تخصصی را با حضور استادان و متخصصان حوزه رسانه برگزار میکند.
کارگاههای آموزشی این دفتر شامل آشنایی با فتوژورنالیسم ایران و جهان، کاربرد گرافیک خبری و اطلاعرساني در مطبوعات، چگونه یک گزارش داغ مطبوعاتی بنویسیم، روزنامهنگاری سایبر از سخت خبر تا رسانههای اجتماعی، مدیریت پورتالها و وب سایتهای اطلاعرسان، کارکرد بنگاههای رسانهای در نشریات محلی بود كه برگزار شد.
يكي از نشستهاي تخصصي نمايشگاه مطبوعات كارگاهي با عنوان «چگونه يك گزارش داغ مطبوعاتي بنويسيم؟» بود كه توسط استاد و پيشكسوت مطبوعات برگزار شد.
علیاکبر قاضیزاده، استاد علوم ارتباطات اجتماعی در اين نشست با حضور خبرنگاران، روزنامهنگاران و خبرگزاریها، مطالبی را در مورد نوشتن یک گزارش داغ مطبوعاتی به حاضران در اين كارگاه آموزش داد. باید گفت كه روزنامهنگاری یک استعداد ذاتی است و وقتی این استعداد کشف شد باید روی رشد و پرورش آن کار کرد و گزارشنویسی هم از این امر مستثنا نیست.
پيش از اینکه بخواهیم درباره گزارش حرفی به میان بیاوریم باید یک تعریف درست از گزارش داشته باشیم.
با نوشتن و تألیف 11 کتاب در زمینه گزارشنویسی و بررسی تعاریف نویسندگان مختلف به یک تعریف از گزارش رسیدم. گزارش حاصل کشف خبرنگار از سوژههای مورد توجه مخاطبان است، آنهم با این شرط که با زبانی پر کشش نوشته شود. به عبارت سادهتر باید گفت، شرط اول در گزارشنویسی کشف است و نمیتوان رونویسی و الگوبرداری از سایر مطالب را گزارش نامید.
این استاد علوم ارتباطات اجتماعی، با بیان اینکه خبرنگاران و روزنامهنگاران باید نکتههایی که یک سوژه را میسازند کشف کنند، تصریح کرد: خبرنگاران باید با دیدن سوژه آن را حفظ کنند تا بتوانند یک گزارش خوب بنویسند.
قاضیزاده افزود: روزنامهنگاران و خبرنگاران باید با نوشتن مشاهدات خود سوژه را برای مخاطبان ملموس کنند.
مشاهده نقلقول و اطلاعات 3 ركن اصلي
آنچه در همان لحظههاي آغاز اين كارگاه از سوي اين پيشكسوت مطبوعات مورد توجه قرار گرفت و مطرح شد اين مهم بود كه خوب و بد بايد براي گزارشگر اهميت داشته باشد. نظر شخصي من اين است که شما از اينترنت حق استفاده داريد و هيچ خبرنگاري را هم نميتوان منع کرد که از اين دستگاهها استفاده نکند، چون ابزار روز است اما تنها منبع روزنامهنگاري نيست. گزارش 3 رکن دارد؛ مشاهده، نقل قول و اطلاعات، اين سه بايد به خوبي در هم تنيده شوند. بايد در هم بافته شوند تا گزارشي خوب در بيايد. مخاطب شما فوراً درک ميکند که اين گزارش، پاي ميزي است يا گزارشگر رفته و روي آن کار کرده است. تکيه بياندازه به اينترنت، متأسفانه روزنامهنگارهاي ما را از گزارشگري دور کرده است. شايد شما در مورد خبر بتوانيد به آن تکيه کنيد، اما در مورد گزارش اينگونه نيست؛ گزارش نياز به خلاقيت شخصي دارد و نميتوان در اينترنت به آن دست يافت پس نياز به کشف و تجربه مستقيم دارد.
اگر فقر و مشكلات مردم براي گزارشگر ملموس و مهم نباشد نميتوان گفت كه گزارش دلنشين است.
به عبارتي گزارشگر بايد دغدغه مردم را داشته باشد.
گزارشنويسي از نگاه قاضيزاده با انشاءنويسي متمايز است. او تأكيد كرد: اگرچه نوشتن يك متن ادبي و جملاتي با ادبيات شيوا ميتواند مكمل يك گزارش خوب باشد اما اين مهم تنها كار گزارش نيست.
آنچه مهم است اين نكته است كه روزنامهنگار بايد دست قوي در نگارش داشته باشد و براي آنكه اين مهم محقق شود بايد اين گزارشگر زياد بخواند و زياد بنويسد.
انبار ذهني را خالي نكنيد
يك گزارشگر موفق فقط از انبار ذهن مصرف نميكند بلكه براي برتر بودن ذهن را شارژ اطلاعات ميكند و از آن استخراج ميكند. پس نبايد فقط به ادبيات متكي باشد و چه بسا تأكيد كرد روزنامهنگار بايد نكتهها را كشف كند. در درجه نخست گزارشگر بايد مشاهدهگر خوبي باشد و تا در محيط قرار بگيرد نميتوان گفت گزارشگر به دل مخاطب مينشيند.
در قدم بعد گزارشگر بايد سوژه را باور كند و بتواند از نقلقولهاي متعدد افراد حاضر و درگير با سوژه استفاده كند.
چه بسا شاهد عيني و اطلاعات اين شاهد ميتواند گزارش را دلنشينتر كند. قاضيزاده در اين كارگاه تأكيد كرد كه مطالعه يا تحقيق بسيار مهم است و اگر اين قدم محكم برداشته نشود محتواي گزارش به دل نخواهد نشست.
در گزارشنویسی توصیف صحنهها بدون تجربه شخصی و مشاهده مستقیم امکان ندارد. تا جایی که به گفته «جان کری» استناد كرد و گفت كه مشاهدهها نه تنها درونمایه گزارش(رویداد، پدیده، فرایند و...) را که حتی جانمایه و لحن سبک آن را هم شکل میدهد. از این رو، تسلط گزارشگر بر تمامی جوانب موضوع گزارش، باید از تماس مستقیم - نه دست دوم- با جوانب آن موضوع حاصل شود. به طور کلی گزارشنویسی به دو بخش حرفهای محدود میشود، نخست دریافت، کشف، جمعآوری نکتهها، اطلاعات و مستندها از جهان پیرامون. دوم: پردازش، فراوری و نگارش آنها.
گزارشنويسي خاطرهنويسي نيست
در جايي ديگر در اين كارگاه به زيادهگوييهاي يك گزارشگر در نوشتههايش اشاره شد.
استاد برجسته گزارشنويسي معتقد است: اينكه نويسنده بخواهد مخاطب را مجبور كند كه خصايص شخصي خود را در متن بخواند زيبا نيست و اصلاً براي مخاطب جالب نيست آنچه مخاطب دوست دارد بيشتر بداند شرح و توضيح سوژه و توصيف موضوع اصلي است.
اشتباهي که اغلب ما گزارشگران ميکنيم، اين است که فکر ميکنيم خواننده خيلي مشتاق دانستن چيزهاي دروني شخص ما (گزارشگر) است. علتش هم اين است که قلم در اختيار من است و خودم هم آن را اداره ميکنم. مشکلي که بعضي از روزنامهنگاران و گزارشگران دارند، ما نبايد اشتباه كنيم که مردم عاشق شخص من گزارشگر هستند که چه دوست دارم، عرق ريختم، خسته شدم و... . اينها به خواننده چه ارتباطي دارد؟ آنجا وقتي گزارشگر از تجربه مردن ميگويد، جورج اورول است و براي خواننده اروپايي مهم است که چه اتفاقي بر سر آن نويسنده ميآيد. اما وقتي گزارشهاي همکاران خوبم را ميخوانم، خيلي وقتها متأسف ميشوم، چون ميبينم نويسنده سرنخ گزارش را بابت همين روايتهاي بيهوده از دست داده است؛ چيزي ندارد که به خواننده بدهد و به جبران آنها، به پرداختن احساسات خودش، خواستهها، مشيء سياسي و... ميپردازد. اين موارد هيچ ارتباطي به خواننده ندارد. گزارشگران ما بايد ياد بگيرند که گزارشگري، دفترچه خاطراتنويسي نيست، حديث نفسنويسي نيست. رسانه، گزارش و روزنامهنگار براي مخاطب کار ميکند. من بيش از اينکه ببينم خودم به چه چيزي علاقه و گرايش دارم، بايد ببينم مخاطب من چه چيزي را ميخواهد؟
تيتر خواننده را جذب ميكند
وي يكي از موارد مهم در گزارش را تيتر خبر دانست و گفت: تيتر يك گزارش بخش مهمي از اين مقوله است و چه بسا با اين قسمت ميتوان مخاطب را جذب كرد. براي خواندن گزارش در كنار اين تيتر و محتواي مطلب مناسب عكس نقش مهم ديگري را در ارتباط مخاطب با محتواي باز بازي ميكند.
قاضيزاده تأكيد كرد: چهبسا عكاس و گزارشگر بايد براي ثبت يك تصوير مهم از گزارش همراه با يكديگر در موقعيت مورد توصيف قرار گيرند تا بتوانند به زيبايي سوژه را به توصيف بكشانند.
پس از آنكه اين مطالب بيان شد، مدرس كارگاه ياد شده گفت: 2 يا 3 جمله ابتداي گزارش شما ضربآهنگ اصلي ارتباط را مينوازد. از نگاه قاضيزاده آنچه در مخاطب هيجان ايجاد ميكند همين رسم زيباي آغاز گزارش است كه اگر گزارشگر آن را خوب بنوازد به گونهاي برنده ماجرا خواهد بود.
وی افزود: گزارشگرهای موفق فقط از انبار اطلاعات ذهنی خود استفاده نمیکنند، بلکه دائم با خواندن کتاب و مطالب متنوع، بر دانستنیهای خود میافزایند.
قاضیزاده ادامه داد: یک گزارش نیاز به کشف دارد و کشف هم با نوشتن و فکر کردن به دست نمیآید.
روزنامهنگاری از آن دسته کارهایی است که یک شبه نمیتوان آن را یاد گرفت و برای یادگیری فوت و فن آن باید علاوه بر آموزشهای اولیه تجربه هم کسب کرد. اگرچه این رشته محدود به خبرنویسی، مصاحبه و گزارش نمیشود ولی با این حال یادگیری و مهارت پیدا کردن در این 3 قالب اطلاعرسانی پایه و اساس روزنامهنگاری است. همان طور که میدانید بخش بزرگی از مطالب روزنامهها و نشریات به این سه قالب اختصاص دارد و همین مسأله دلیل خوبی برای یادگیری هر چه بیشتر است. در این گفتار علیاکبر قاضیزاده، استاد و پیشکسوت روزنامهنگاری به یکی از مهمترین قالبهای روزنامهنگاری، یعنی گزارشنویسی میپردازد. وي به ترجمه کتاب «تجربههای ماندگار در گزارشنویسی» اشاره كرد و گفت: گزارش، جامعترین مهارت در حرفه روزنامه نگاری است. همه مهارتها، هوشمندیها، طاقتآوریها و جستوجوها که لازمه کار خبر است و همه حضور ذهنها، طراحیها، آمادگیها و تیزبینیها که در مهارت مصاحبه حتمی فرض میشود، همه استدلالگراییها روشن بینیها و توان نگارش که در مقالهنویسی و یادداشتنویسی بدیهی به نظر میآید و همه مهارتها، هنرها، آمادگیها و پیش شرطها که در سرشت همه کوششهای رسانهای وجود دارد، باید یکجا در کار گزارشگری جمع شود.
این استاد علوم ارتباطات اجتماعی تصریح کرد: یک گزارش علاوه بر مشاهده، نیاز به مصاحبه با افرادی دارد که به نحوی با موضوع درگیر هستند.
قاضیزاده اضافه کرد: در گزارش باید به نکتههایی اشاره شود که مخاطب تاکنون آن را نشنیده و نخوانده است.
در پایان این نشست، خبرنگاران و روزنامه نگاران سؤالاتی را در خصوص گزارشنویسی از استاد قاضیزاده پرسیدند.
************
طراحي و صفحهآرايي نقش مهمي در جلب مخاطب دارد
تاريخ گرافيك ايران در سالهاي مختلف خود مرهون خدمات طراحاني است كه با اطلاع از اين رشته و يا عدم اطلاع از آن در اين مسير گام گذاشتهاند و نسبت به پيشبرد و پيشرفت اين هنر اثرگذاري داشتهاند. اين تاريخ به چند بخش تقسيم ميشود. دوران اوليه هنر گرافيك در ايران و بدون بيان مفاهيم حرفهاي كه آنها را تحت عنوان هنرهاي سنتي ميشناسيم. دوره دوم متعلق به هنرمندان عصر نوشتار و مكتوبات است كه اين گروه بدون آنكه به عنوان حرفهاي خود اشراف داشته باشند، گرافيك را انجام ميدادند. گروه سوم نسل آكادميك و تحصيلكرده رشتههاي هنري هستند كه در داخل و يا خارج از كشور به تحصيل پرداختهاند و اين گروه كمكم عنوان گرافيك را از غرب گرفته و بدون اطلاع از پيشينه گرافيك ايران آن را به تدريج ترويج داده و در محافل مختلف استفاده كردند.
اين مواردي است كه الهام جودكي، مدير روابط عمومي مجله گرافيك در گفتوگو با روزنامه همدانپيام در بيستمين نمايشگاه مطبوعات به آنها اشاره كرد.
وي كه اين مجله را نخستين مجلسه تخصصي هنر گرافيك ايران ميداند، ميگويد: قضاوت در مورد چگونگي گرافيك روزنامههاي كشور را بايد به كارشناسان حاذق سپرد. اما در كل ميتوان گفت كمتر روزنامهاي از طراحي پروفشنال استفاده ميكند. البته روزنامه بنا بر نوع هدف و نگاه نيازمند طراحي اصولي خاصي است.
الهام جودكي معتقد است: مردم از نظر نگاه بصري 50 درصد تصوير ذهنيشان در مورد محتواي روزنامه يا مجله شكل ميگيرد و صفحهآرايي در روزنامهها نقش بسيار مهمي ايفا ميكند.
وي ميافزايد: شايد مهمترين عناصر جلب توجه رنگ عكس تصويرسازي باشد.
ابزار جلب توجه هرچه كه باشد عامل نگهدارنده چشم بايد سريع كار خود را انجام دهد.
يك خواننده بالقوه كه مجله را ورق ميزند بيشتر از 10 ثانيه براي اين كار وقت نميگذارد. اگر توجه او در اين مدت زمان جلب نشود از آن ميگذرد.
وي ادامه ميدهد: تا آنجا كه صفحهآرايي و طراحي به هم مربوط ميشوند، روزنامه و مجله هم از جهاتي با يكديگر شباهت دارند ولي از جهت ديگر به طور چشمگيري با هم متفاوتند.
بدون ترديد عناصر بصري اساسي در هر دو مورد يكسان هستند. فضاي سفيد تصاوير نوع نمايش نوع متن و برخي تزئينات تايپوگرافي، حتي ميتوان گفت كه وظايف اساسي در هر دو وسيله ارتباطي يكسان است. مسلماً افرادي كه روزنامه و مجله را صفحهآرايي ميكنند سعي در ترغيب و تداوم توجه خوانندهها دارند.
اما اين گفته آخر بسيار سادهانگاري است. روزنامهها با حقايق سروكار دارند و اشتياق طبيعي براي خواندن اخبار در خوانندهها وجود دارد و آنها را به آن سمت سوق ميدهد.
وي همچنين ميافزايد: يافتن عملكردهاي صفحهآرايي مجلهها نه دشوار و منحصر به فرد است. عملكردها به طور خلاصه شامل جلب نمودن سريع خواننده به مجلس يا بخشي از آن تداوم توجه خواننده است. هر صفحهارايي آشكار را بايد رد هر دو زمينه موفق باشد. اگر توجه خوانند جلب شود شكست مطلق است و اگر توجه فرد تداوم نيابد يا به دليل خواننده از خواندن اجتناب كند، موفقيت عملكرد اول فاقد ارزش خواهد بود. به هر ترتيب آنچه در اين گفتوگو بيش از هر چيز مورد تأكيد قرار گرفت اين بود كه گرافيك و طراحي و صفحهآرايي در چگونگي جلب و حفظ خواننده نقش بسيار مهمي را ايفا ميكند كه نبايد ناديده گرفته شود.
**********
مدیرعامل اتحادیه مطبوعات محلی استانهای کشور:
روزنامههای محلی شاید زیاد هستند اما زیادی نیستند
اتحادیه مطبوعات محلی استانهای کشور با این نگاه که روزنامههای محلی هم میتوانند دارای یک تشکل صنفی باشند از سال ۱۳۹۲ طرحریزی شده است و در همان سال به تأیید رسمی رسید و از سال جاری فعالیت رسمی خود را آغاز کرده است.
ایجاد وحدت رویه در استیفای حقوق مطبوعات، کمک به افزايش کیفیت انتشار مطبوعات محلی، کمک به بالا بردن آموزش مطبوعات محلی، ایجاد تسهیلات اعتباری جهت توسعه فعالیتهای مطبوعات محلی، توسعه ارتباطات مسئولان تصمیم گیرنده مرکزی با مطبوعات گیرنده مرکزی با مطبوعات محلی، برگزاری همایشها، جشنوارهها و نشستهای تخصصی جهت ارتقاي موقعیت مطبوعات محلی و ایجاد و امکان فعالیتهای اقتصادی مشترک اعضا در حوزه اهداف فرهنگی اتحادیه از جمله اهداف این اتحادیه است.
این اتحادیه در حال حاضر ۴۰۰ عضو دارد که همگی از روزنامههای محلی سراسر کشور هستند، اتحادیه مطبوعات محلی استانهای کشور در نخستین گام خود در سال جاری همایش سراسری مطبوعات محلی را برگزار کرد و مدیران مسئول روزنامههای محلی دراین همایش شرکت کردند.
به بهانه حضور غرفه اتحادیه مطبوعات محلی استانهای کشور در نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاریها با حسن حیدری، مدیرعامل و مصطفی اشتری، مشاور اتحادیه گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید:
اتحادیه پل ارتباطی روزنامههای محلی و سازمانها و مراجع قانونی است
مدیرعامل اتحادیه مطبوعات محلی استانهای کشور با بیان اینکه این اتحادیه تنها مطبوعات محلی استانها را در بر می گیرد گفت: با توجه به اهدافی که این اتحادیه برای خود ترسیم کرده است معتقدم مطبوعات محلی باید یک تریبون داشته باشند تا صدای آنها به گوش خیلیها برسد و این اتحادیه میتواند ترییبون خوبی برای مطبوعات محلی باشد.
ارتقاي سطح کیفی روزنامه های محلی از جمله اهداف اتحادیه است
حسن حیدری ارتقاي سطح علمی روزنامهنگاران با برگزاری کلاسهای آموزشی و انتقال علم روز، آسیب شناسی مطبوعات محلی بررسی و امکان رقابتهای در این حوزه و همدلی و وفاق بین مطبوعات محلی هر استان را ازجمله اهداف شکلگیری این اتحادیه عنوان کرد و گفت: ما حافظ منافع استانهای غرب کشور خواهیم بود.
وی اظهار كرد: این اتحادیه نمایندگی و پایلوت در هیچ یک از استانهای کشور ندارد. به دلیل اینکه در برخی از تشکلهایی که در استانها شکل گرفت متأسفانه اختلافنظرهایی بروز کرد. بنابراين ایده را بر این گذاشتیم همه مطبوعات با مرکز هماهنگ شود.
حیدری با بیان اینکه نیازمند کمک و همکاری مطبوعات کشور هستیم به این نکته اشاره کرد که روزنامههای محلی شاید زیاد هستند اما زیادی نیستند.
وی اظهار كرد: اتحادیه پل ارتباطی روزنامههای محلی و سازمانها و مراجع قانونی است تا بتواند بسیاری از مشکلات روزنامههای محلی را حل کنند.
مدیرعامل اتحادیه مطبوعات محلی استانهای کشور در ادامه اضافه کرد: این اتحادیه در زیر شاخههای خود کمیتههای مختلفی را در راستای حمایت و کمک به شاخههای مختلف روزنامههای محلی تشکیل داده است و اعضا میتوانند در این کمیتهها فعالیت کنند.
وی به حضور مطبوعات محلی در نمایشگاه مطبوعات اشاره کرد و گفت: در این نمایشگاه مکان در نظر گرفته شده برای مطبوعات محلی چندان مناسب نیست و میتوان گفت مطبوعات محلی در این نمایشگاه دیده نشدهاند.
حیدری وضعیت مطبوعات محلی در کشور را چندان مطلوب ارزیابی نکرد و اظهار كرد: این مطبوعات نتوانستهاند به جایگاه اصلی خود برسند. البته یک تعداد انگشت شماری از آنان با ارتباطهایی که داشتند توانستند به جایگاه خود را ارتقا ببخشند.
وی جایگاه مطبوعات را به بنیه مالی آنها هم ربط داد و گفت: متأسفانه عدم تقسیم آگهیها به صورت مساوی بین نشریات یا استفاده نکردن از خبرنگاران استانی در سفر وزرا یا سفرا باعث شده فاصلهای بین آنها ایجاد شود که با تعامل و استفاده از ظرفیت مطبوعات محلی این فاصله میتواند کمتر شود.
حافظ منافع مطبوعات محلی استانهای کشور هستیم
مشاور اتحادیه مطبوعات محلی استانهای کشور نیز در گفتوگو با خبرنگار ما اظهار كرد: جای خالی مطبوعات محلی و جایی که دسترسی روزنامههای محلی به تهران آسانتر شود و بتوانند حقوق واقعی خود را از همه جهت پیگیری کنند خالی بود به همین دلیل ما تصمیم گرفتیم اتحادیهای را راهاندازی کنیم تا این اتحادیه حافظ منافع روزنامههای استان های کشور باشد.
مصطفی اشتری از اهداف این اتحادیه را با ارتقا سطح آگاهی و دانش و بینش خبرنگاران و روزنامههای استانی عنوان کرد و گفت: در شهرهای مختلف ایران ستارههایی از مطبوعات با توانمندیهای مختلف جود دارد که متاسفانه به دلایل خاصی نمیتوانند رشد کنند یا برای آنها آمدن به تهران مقدور نیست اما این افراد میتوانند توسط یک اتحادیه یا مرکز شناسایی شوند و پرورش پیدا کنند و بزرگ شوند و به آینده این مملکت خدمت کنند.
بنابراین اتحادیه مطبوعات محلی استانهای کشور برای جلب منافع روزنامهنگاران در راس و ارتقا سطح کیفی فرهنگی روزنامهها تشکیل شد در مجموع ما حقوق مطبوعات را میگوییم و اینکه طبق قانون آنها طبق قانون چه حقوقی دارند.
وی ادامه داد: از نظر اقتصادی استانهای همجوار با حمایت اتحادیه میتوانند یک چاپخانه مشترک راه اندازی کنند و منافع آن را بین خود تقسیم کنند.
همچنین کاری که اتحادیه میتوان انجام بدهد این است که آگهیهای تبلیغاتی را هم بر اساس نیازها و توانمندی ها تقسیم کند یا نیازمندیهای مشترک داشته باشند همچنین میتوانند با برگزاری جلسات مختلف مطالبات خود را از دولت را بازگو کنند.
اشتری در پاسخ به این سوال که این اتحادیه چقدر میتواند در رسیدن به اهداف خود موفق باشد افزود: این راه راه یک شبه نیست قطعا برخیها مخالف این اتحادیه هستند اما ما تلاش میکنیم اتحادیه بتواند موفق تر فعالیت کند.
*************
محلیها در کوچه پسکوچه نمایشگاه
اکرم چهاردولی
"حاشیه" معنایش مشخص است، واژه ای که در مورد غرفههای مطبوعات محلی در نمایشگاه امسال عینیت یافت.
چنانچه بخشی از حاشیهها سالن مصلی به نشریههای استانها اختصاص یافته بود، حاشیه ای که حتی درب ورودی آن بخش را برخی ساعتها بسته بودند تا دیگر کمتر بازدید کننده ای مگر با قصد و حواس خود به این بخش بیاید.
این موضوع البته عجیب بود و غیر قابل انتظار. اما از طرفی گویی مطبوعات محلی امسال امیدوارتر از سالهای اخیر بودند این را از حضور جدی تر وغرفههای بیشتری که از سوی نشریات خصوصی اجاره شده بود میشد فهمید.
در این میان اما چه بسا بزرگترین ضربه را به انزوای مطبوعات محلی نه اختصاص حاشیه سالن به آنها، که جداسازی نمایشگاه مطبوعات از نمایشگاه کتاب در دولت قبلی زد و هنوز ادامه دارد.
در سالهای همزمانی این دو نمایشگاه، علاقمندان شهرستانی و مخاطبان رسانه راحت تر و با یک بار هزینه کردن میتوانستند در پایتخت حضور یابند و همه آنچه اهداف نمایشگاه مینامیم و محور آن مردم و مخاطبان هستند بیشتر محقق شد چرا که بازیدها خیلی بیشتر بود اما با جداسازی این دو مخاطبان شهرستانی، حضور در نمایشگاه مطبوعات را قربانی نمایشگاه کتاب میکنند تهرانیها هم طبیعی است که نشریات دیگر استانها برایشان جذابیتی نداشته باشد مگر معدود دانشجویان یا اهالی هر استان که در پایتخت ساکن هستند با حضورشان اندک روشنایی به غرفه نشریات استانشان ببخشند.
جایگاه مطبوعات محلی در کشور اما هنوز نه تثبیت شده است و نه مشخص. مهمترین دلیل آن هم نداشتن استقلال مالی و البته توان مالی است. چنانچه نشریات استانها را ادارات ارشاد در نمایشگاه ارایه میدهند و تعداد غرفه هایی که از سوی خود نشریهها اجاره شده بود به تعداد انگشتان یک دست هم نمی رسید. یعنی از تعداد 1800 نشریه محلی طبق آمار سال 93، فقط حدود 5 نشریه توانسته بودند غرفه جداگانه بگیرند.
این آسیب جدی و البته پیچیده تر از آن است که فقط اداره کل ارشاد را مقصر یا مسبب آن بدانیم. گرچه به دلیل جامعیت و جایگاهی که دارد طبیعتا بیشترین مسئولیت متوجه این نهاد و سیاستگذاریهای آن است. آنچه هست رونق مطبوعات، به خوانده شدن آنها از سوی مردم است نشریه هم اگر انتقاد نکند خوانده نمیشود از طرفی با هجوم رسانههای نوظهور مجازی عملا خبر دیگر در رسانه مکتوب جایگاهی ندارد و این تحلیل و گزارش خوب است که ممکن است بتواند مخاطب را به خرید نشریه مجاب کند، که آن هم دقیقا به وضع اقتصادی روزنامه و البته مردم بستگی دارد، چراکه تحلیل و گزارشهای حرفه ای نیازمند استفاده از کارشناسان ونیروهای توانمند و حرفه ای است که طبیعتا هزینه بر است.
مردم هم که میزان مطالعشان بر همه آشکار است ونیاز بیان دوباره ندارد و با این نرخ مطالعه و این وضع اقتصادی طبیعی است که آنچه از سبد خانوار خانوادهها ( البته اگر باشد) قبل از هر چیز دیگر حذف میشود روزنامه و رسانه مکتوب است.
در همین راستا با نمایندگان اداره فرهنگ و ارشاد برخی استانها و نشریات محلی درباره جایگاه مطبوعات محلی در کشور، مشکلات آنها و اینکه چقدر این مطبوعات در این نمایشگاه امسال دیده شده اند گفتگو کردیم که در ادامه میخوانید.
مهدی بابا ربیع رئیس اداره مطبوعات فرهنگ و ارشاد استان اصفهان که برای دهمین سال است که در این نمایشگاه شرکت کرده است معتقد است: دکههای مطبوعاتی بهترین نمایشگاه مطبوعات هستند. او با تاکید بر مهم بودن محتوای نشریات میگوید: حضور در این نمایشگاه بهترین فرصت است تا مدیران مسئول نشریات درکنار هم به تبادل نظر بپردازند.
او با بیان اینکه ضعف آموزش در مطبوعات محلی به شدت احساس میشود افزود: نباید محتویات نشریه محلی به گونهای باشد که مردم به جای خواندن مباحث استان مربوطه خود اخبار سایتی کشوری را پوشش بدهند بنابراین مهمترین موضوعی که در مطبوعات محلی باید مدنظر باشد ارتقا محتوای مطبوعات است که این امر از طریق ارتقا علمی خبرنگاران و روزنامه نگاران هر استان میسر میشود.
کارشناس تبلیغات استان کرمان جنوبی هم اینگونه اظهار نظر میکند: به هر میزان نشریات به سمت خودکفایی در بخش خصوصی سوق یابد و وابستگی آنها به سیستم دولتی کمتر شود میتوانند به رسالت خطیر یک رسانه که بازگو کردن صدای مردم است بپردازد.
به اعتقاد نواب سالخورده یکی از خصیصههای برگزاری نمایشگاه مطبوعات، شناساندن ظرفیت ها، تبادل تجربیات و افزایش سواد رسانه ای در همه زمینهها است.
شیر محمدی کارشناس مطبوعاتی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان همدان نیز به مباحث اقتصادی که گریبان بسیاری از نشریات کشور را گرفته است اشاره میکند و میگوید: بخشی از این مشکلات به نداشتن انگیزه مدیران مسئول برای ادامه فعالیت باز میگردد و اینکه متاسفانه مجوز به افرادی داده شده که بالای سر کار نیستند و عملا کار به افراد تقریبا غیر حرفه ای سپرده شده است برای مثال زمانی روزنامه بسته میشود که آگهی داشته باشد و معمولا از خبرهای غیر تولیدی یا از سایتهای خبری استفاده میکنند.
فروغ مسلم زاده سردبیر روزنامه دریا در منطقه جنوب کشور نیز اینگونه بیان میکند که نشریات محلی سراسر کشور همه یک درد مشترک دارند؛ گرانی کاغذ، افزایش هزینهها و کمبود کمکهای دولتی از جمله مشکلات آنهاست.
او سطح کیفی نمایشگاه را از نظر کمی و کیفی چندان مطلوب ارزیابی نمی کند می گوید مکان اختصاص یافته به مطبوعات محلی چندان مناسب نیست حداقل میتوانستند به گونه ای برنامه ریزی کنند که چند خبرگزاری یا روزنامه سراسری هم در بین این مطبوعات حضور مییافت تا به بهانه آنها این مطبوعات هم دیده میشدند.
نادر دارستانی سردبیر هفته نامه نقد حال هم میگوید: وضعیت مطبوعات محلی به دلیل اینکه دارای ضعفها و مشکلاتی که دارند چندان خوشایند نیست. نشریات محلی به دلیل نبود منابع مالی و عدم حمایت از سوی مسئولان با مشکل نیروهای انسانی توانمند روبرو هستند و عدم حضور این نیروها در نشریات محلی سطح کیفی این نشریات را به شدت کاهش داده است.
از سوی دیگر با توجه به نبود منابع مالی همواره نیازمند حمایتهای مسئولان در استانهای خود هستند.
همچنین مطبوعات محلی به دلیل شرایط مالی نمی توانند نیروهای انسانی خوب را در اختیار بگیرند و در نتیجه مجبورند تابع رفتار و خواسته مدیران باشند.