دانلود فایل PDF
گرهخوردگي هويت همدان با مرصاد
رضا وليانتابش
1- چند سالي است كه همدانيها به دنبال اثبات نقش ويژه خود در عمليات مرصاد هستند. توليد مستند، مصاحبه و سخنراني در راستاي تبيين اين موضوع، بسيار انجام شده و در حال انجام است. بر اساس مستندات نخستين گروه اقدامكننده در مرصاد گروهي از رزمندگان همداني بودهاند و پس از آن هم تا پايان عمليات همدانيها شجاعانه ايفاي نقش كردهاند.
فرماندهان ارتش و سپاه در زمان عمليات نيز از دلاوريهاي رزمندگان همداني سخنها گفتهاند و اين سخنان هم ثبت و ضبط شده است.
اما هنوز بهرغم اين تلاشها، نقش (ويژه) همدان در عمليات مرصاد مغفول مانده و در آنگونه كه بايد در كشور ديده نشده است.
2- در كنار همدان چند استان نيز مدعي حضور و ايفاي نقش ويژه در مرصاد هستند، كه البته حضور قابل رد نيست اما چگونگي حضور آنها بهگونهاي نيست كه نقل ميشود اما متأسفانه اين نقلها به جاي روايت درست رزمندگان همداني در سطح كشور پذيرفته شده است.
3- در هفته اخير چند استان به دنبال ارائه درخواست ثبت روز عمليات مرصاد به عنوان روز ملي استان خود در تقويم بودند كه در رأس آنها استان كرمانشاه اين تقاضا را در سطح وسيعي مطرح كرد.
گويا كرمانشاهيها قبلاً اين روز را در استان خود ثبت كردهاند و حالا تقاضاي ثبت ملي آن را دارند.
4- يكي از گلايههايي كه از رزمندگان همداني شنيدهايم، نبود عكسي از شهداي همداني مرصاد در يادمان ساخته شده براي اين عمليات در كرمانشاه است.
اين موضوع نيازمند ورود جدي مسئولان مربوطه و پرسش چرايي اين مسأله از كرمانشاهيهاست؛ زيرا جداي از مسائل تاريخي اثبات نقش استان در عملياتها، آنچه اهميت دارد، درخواست نگاه ملي به شهدا و نداشتن نگاه قومي، قبیلهاي و جناحي به اين حماسهسازان هميشه ماندگار تاريخ است.
5- همه مسئولان استان و بخصوص استاندار همدان از مشمول نشدن استان از بودجههاي بازسازي پس از جنگ سخن گفتهاند و از اين موضوع گلايهها كردهاند.
حتي برخي از نمايندگان در دوران تبليغات وعده دادهاند كه اين حق مغفول شده استان را در دوران نمايندگي پيگيري و مطالبه خواهند كرد.
اينكه اين وعدهها چقدر محقق خواهد شد، شايد اهميت زيادي براي توسعه داشته باشد اما افتخاري به لحاظ هويتي براي استان نخواهد داشت و بر شناخت ديگران از هويت و شخصيت همدانيها اضافه نخواهد كرد بلكه آنچه به اين موضوع منجر خواهد شد، ثبت افتخارات، رشادتها و شجاعتهاي رزمندگان استان در مرصاد است.
6- امسال در اين زمينه چند اقدام خوب در استان صورت گرفت، رونمايي از كتاب خاطرات حاج ميرزا سلگي كه در عمليات فرمانده بوده، برگزاري روز تويسركان با محوريت عمليات مرصاد و دعوت از مهندس فتاح و برگزاري متفاوت مراسم روز مرصاد در باغموزه دفاع مقدس، اقدامات ارزشمند در اين زمينه كه تداوم و گسترش آنها قطعاً در شناخت هويت تاريخي مردمان استان كمك شاياني خواهد كرد.
+++++
بازگشت بـه خویشتن احـزاب
در ساختار سیاسی نظامهای دمکراتیکی یکی از بنمایههای تحقق مردمسالاری حقیقی وجود احزاب است که با پای گذاشتن ایران در قرن معاصر شاهد شکلگیری این نهاد و رشد کیفی آن بودهایم. رشدی که اگر چه در تعداد امیدوارکننده بوده اما در کیفیت و اثرگذاری و تعمیق بسیار ناامیدکننده بوده تا جایی که برخی علمای سیاست در آسیبشناسی این نهاد صد ساله در کشور بگویند که «حزب نیز به مانند بسیاری از دستاوردهای قرن مدرن ساخته و پرداخته غرب است و با فرهنگ جامعه ایران همخوانی نداشته یا دستکم ایرانیان نتوانستهاند خود را با کارکردهای آن وفق دهند». این در حالی است که تحزب که به فعالیت نظاممند سیاسی و بروز خواستههای حقیقی و عمیق جامعه منتج میشود زیر بنای توسعه سیاسی بوده که در دولتها به نحوی دنبال شده است.
رفته رفته با نمایش کارکردهای فاخر و اثرگذار حزبی در ویترین نظامهای دموکراتیک غربی سیاست ورزان ایرانی هم سعی بر وفق خود با چارچوبهای حزبی کردند هر چند که مقاومت سابقه تیره برخی از احزاب حساسیتها را به این نوع فعالیت سیاسی برمیانگیخت تا جایی که نمود بارز آن حتی در سالهای اخیر آشکار بود و نگرشی روی کار آمده بود که غیرحزبی بودن خود را افتخار میدانست حاصل کار اما فروریختن تعاملات حزبی و عقب ماندن از توسعه سیاسی بود.
با روی کار آمدن دولت امید در سال 92 که حاصل توافق سران احزاب کم جان بود که با تدبیری تاریخی روند امور را به ریل اصلی خود بازگردانده و پس از آن هم شاهد روشن شدن دوباره خانه احزاب بودیم. این اما ابتدای راه است و بلکه حتی اندکی ناامیدکننده اما هر چه باشد احزاب بار دیگر پس از کسب تجربههای گرانسنگ به صحنه برگشتهاند و اراده اثرگذاری در تغییرات تدابیر و تصمیمات سیاسی دارند. این بازگشت امیدوارکننده اما با وجود تجربههای پیشین باید به حفظ منافع ملی- به مانند نظامهای پیشرفته سیاسی- منتج شود البته این همسویی نباید به مانند برخی تعاریف غلط و خام به معنای همسانی نظرات پنداشته شود بلکه نمو جامعه در پی تضارب آرا و به بحث گذاشته شدن امور در عقاید مختلف است که نتیجهاش منافع ملی را ارتقا دهد و درخت مردمسالاری را ارتفاع بخشد. این چشمانداز تحریککننده است هرچند که شاید با آن فاصله دوری داشته باشیم.
**********
طنـز از انتقاد تا ضریب تحمل جامعه
طنز خوب چیست و چرا جامعه و برخی از افراد حتی در مقابل این گونه طنزها از خود واکنش نشان میدهند ایراد کار کجاست؟
استفاده از طنز مودبانه در قالب شعر یکی از عوامل ایجاد خنده است که منجر به شادی میشود، در واقع طنز اثر ادبی است که باید به کیفیت و خوب بودن اشعار طنز توجه شود. طنز اثری ادبی است که جنبههای بد رفتار بشر، ضعفهای اخلاقی، فسادهای اجتماعی و سیاسی یا اشتباهات انسان را به شیوه ای خنده آمیز و غیر مستقیم بازگو میکند. شعری که در قالب طنز بیان میشود باید جامعه گرا و مردمدار باشد زیرا وظیفه جامعه اندیشی و بصیرت افزایی افراد را دارد.
طنز به طور کلی به صورت انتقاد سازنده و انتقاد مخرب مطرح میشود. انتقاد مخرب طنز غیر حرفه ای و غیر اخلاقی محسوب میشود و جای حمایت از خود باقی نمیگذارد.
اما طنزهایی که به قصد اصلاح جامعه مطرح میشود و به آن طنز سازنده میگویند برای جامعه و افراد آن مفید است. اینگونه طنزها نیز برای خود مخالفانی دارد و اینجاست که باید قدرت تحمل افراد و جامعه در قبال آن محک بخورد.
اگر افراد و جامعهای در مقابل طنز خوب و سازنده واکنش غیر معمول از خود نشان دهند باید در رفتار و عملکرد آنان بیشتر دقت کرد.
طنز خوب مثل لیمو شیرین است که در عین شیرینی ته مزه تلخی نیز دارد و جنبه درمانی نیز دارد. طنز خوب به سلامت جامعه کمک میکند. اثر گذار است؛ توهین نمیکند؛ مسخره نمیکند؛ آسیب نمیرساند. طنز نیشخند نیست و با توجه به شرایط باید منصفانه باشد.
طنز در درجه اول باید شعر باشد
به گزارش ایرنا، صابر قدیمی، طنزپرداز در این زمینه میگوید: نمیتوانیم بگوییم شعر طنزی که بیشتر مورد توجه قرار میگیرد صرفا رو به رشد و تعالی است، گاهی توجه بیش از حد به یک موضوع موجب ابتذال آن امر میشود.
وی ادامه میدهد: به این معنا که وقتی قرار باشد مدتی طنز محوریت تمام جلسات قرار گیرد و افرادی که متخصص و صاحب سبک نیستند به عنوان فردی متخصص دعوت شوند که تجربه کافی را ندارند شاهد نتایج منفی خواهیم بود و طنز خوبی هم ارائه نمیشود.
قدیمی با اشاره به اینکه اکثر شعرهای طنز قاعده شعری را رعایت نمیکنند، اظهار میدارد: با توجه به اینکه پرداخت به مقوله طنز زیاد شده، بسیاری از افراد بدون آشنایی با عروض و قافیه شعر طنز سروده اند، زیرا تقاضا برای سرایش شعر طنز بالا رفته است.
این طنزپرداز اضافه میکند: در این میان شاعر حتی وقت نکرده در این زمینه کلاسهای تخصصی برود یا مطالعه دقیق در مورد قافیه بندی شعر داشته باشد، صرفا شعری سروده و اسم آن را هم طنز گذاشته است.
وی میگوید: مشاهده میشود شعرهای طنزی که در شبکههای مجازی دست به دست میچرخد و اسامی افرادی به عنوان شاعر به چشم میخورد که ما آنان را نمیشناسیم، پر از ایرادات وزنی، قافیهای و تالیفی است و این امر در ذهن مخاطب شکل میگیرد که اگر شعر طنز ایرادات وزنی هم داشت اشکال ندارد، در صورتی که شعر طنز در درجه اول شعر است و در درجه بعدی نگاه طنزی به خود میگیرد. این طنز پرداز تصریح میکند: برای اینکه طنز خوب داشته باشیم باید شعر خوب پرورش دهیم و بعد نگاه طنز و جهان بینی مولف به آن اضافه شود و شعر طنز را بسازد.
غفلت از ایرادات طنز
نسیم عرب امیری، شاعر طنزپرداز دیگری نیز در این زمینه میگوید: شعر طنز هر چقدر هم خندهدار و باب طبع عامه مردم باشد، زمانی ارزش ادبی پیدا میکند که قواعد نحوی و وزنی در آن به درستی رعایت شده باشد.
وی با اشاره به سرودن شعر طنز، ادامه میدهد: سعدی درباره شعر خود میگوید «من دگر شعر نخواهم که نویسم که مگس/ زحمتم میدهد از بس که سخن شیرین است» کاش طنزپردازان ما هم نیم نگاهی به سخن سعدی میانداختند و در کنار شیرینی کلام شان به قواعد شعری هم توجه میکردند.
این شاعر با اشاره به برگزاری شبهای شعر طنز، اظهار میدارد: شاعر در شب شعرهای طنز با مخاطب رو در رو است و خنده مخاطب میتواند او را تا ناکجاآباد ببرد، زیرا در این محافل دیگر کسی ایرادات وزنی و نحوی شعر را نمیبیند و همه منتظرند که طنزی خوانده شود و قهقهه بزنند. وی تصریح میکند: شاعران جوان نیز با شرکت در این جلسات مقهور شیرینی اشعار طنز خود میشوند که خود را بی نیاز از آموختن عروض و قافیه میبینند و این یکی از معضلات در عرصه شعر طنز محسوب میشود.
عرب امیری اضافه میکند: شعر طنز هر چقدر هم خندهدار و باب طبع عامه مردم باشد، زمانی ارزش ادبی پیدا میکند که قواعد نحوی و وزنی در آن به درستی رعایت شده باشد.
وی با بیان اینکه طنز مناسب باید در رسانه ملی، مطبوعات و مجلات عرضه شود، اظهار میدارد: سایتها و وبلاگها رایجترین رسانه برای ارائه اشعار شاعر طنزپرداز هستند، به شرط اینکه تعارفهای رایج در محیط مجازی شاعر طنزنویس را دچار غرور کاذب نکند.
ادب و طنز
آنچه مهم به نظر میرسد آن است که در شعر طنز باید ادب را رعایت کرد، زیرا طنز مودبانه ترویج نوعی از شوخی کردن است که خانوادهها آن را میپذیرند و شاعران جوان باید به سمت سرودن مضامینی بروند که در جهت مسایل اجتماعی باشد.
هر چند ایرانیها به آسانی با هر طنزی ارتباط برقرار نمیکنند با این حال طنز باید ضمن رعایت اصول اخلاقی و شخصیت افراد در بردارنده بهترین پیام برای مخاطب باشد.طنز خوب و آموزنده آن است که برای رفع معضلات جامعه اثرگذار باشد و به جامعه و دست اندرکاران آن برای برطرف کردن مسایل نهیب بزند و مسئولان ذیربط نیز قدرت تحمل خود را در برابر طنز سازنده بالا ببرند.
**********
بخش مسکن چه زمانی از رکود خارج میشود
خانه بخریم یا نخریم؟
نزدیک به دو سال از رکود سنگین در بازار مسکن میگذرد و این روزها بسیاری از مردم منتظرند که توافق هستهای گره کور این رکود را باز کند. نخستینبار آذرماه سال 1392 و پس از آن، تیرماه سال 1393 بود که مذاکرات ایران و 1 + 5 تمدید شد؛ درست زمانی که بازارهای اقتصادی در کشور بیش از هر زمان دیگری نیازمند یاری دولت بودند، اما دست دولت بسته بود. اما در این روزها و پس از حصول توافق هستهای، هر بازاری یک عکسالعمل دارد. برخی بازارها با یک افت محسوس مواجه شدهاند و برخی دیگر نیز یک رشد کوچک را تجربه کردهاند، اما بازاری که حداقل 30 درصد اقتصاد ایران را در دستان خود دارد، همچنان در گرمای تابستان در سکوت به سر میبرد.
بسیاری از کارشناسان معتقدند که توافق هستهای تا پایان سال 1394 تاثیری بر بازار مسکن نخواهد گذاشت و چنانچه پولهای بلوکه شده آزاد شود و دولت منابع مالی جدیدی را بهدست آورد، کل اقتصاد کشور به حرکت در خواهد آمد و بازار مسکن نیز در کنار آن رونق پیدا خواهد کرد.
باید بپذیریم که بازار مسکن یک شبه به رکود نرفته است که بخواهد یکشبه هم از رکود نجات یابد، بنابراین چند ماهی زمان لازم است تا این بازار مجددا خود را احیا کند و به یک بازار واقعی و پرتحرک تبدیل شود. موضوع مهمیکه نباید فراموش کنیم، این است که طی دو سال گذشته بسیاری از متقاضیان خرید مسکن منتظر تعیین نتیجه مذاکرات هستهای بودند و اکنون آرام آرام آماده ورود به بازار میشوند.
به گزارش خبرآنلاین، برخی کارشناسان پیشبینی میکنند که به دلیل ثابت بودن قیمت مسکن طی دو سه سال گذشته، بازار مسکن آماده افزایش قیمت مسکن است. بدین جهت انتظار افزایش قیمت وجود دارد و اگر این بازار بخواهد خود را با اقتصاد متعادل کند، افزایش قیمت طبیعی است. البته این تغییر قیمت در بخش خرید و فروش است و بخش اجاره هم به تبع این بخش تغییراتی را به خود خواهد دید؛ چراکه بازار رهن و اجاره در ادامه بازار خرید و فروش رونق میگیرد.
در حال حاضر توصیه کارشناسان مسکن به متقاضیان، خرید است. بازار مسکن دو سه سالی است که در خواب به سر میبرد؛ خوابی که شاید بخشی از آن به گردن سودهای بانکی بوده است. سودهایی که به قدری وسوسهکننده بود که سازندگان را به جای ساختوساز، تشویق به سپردهگذاری میکرد.
در مجموع میتوان گفت که به نفع بازار است که خرید و فروش مسکن رونق بگیرد. باید بپذیریم که توافق هستهای تاثیر آنچنانی به صورت مستقیم بر بازار مسکن نخواهد گذاشت و حال و احوال بازار مسکن بستگی به رونق کل اقتصاد کشور خواهد داشت.
متاسفانه انتظاراتی که دولت برای رونق بخشیدن به بخش مسکن و ساختمان داشت، هنوز محقق نشده که یکی از دلایل آن، کاهش بودجه عمرانی دولت است و دولت برای حل این مساله به این برنامه روی آورده است که طرحهای عمرانی را با سهلترین روشها به بخش خصوصی واگذار کند.
بنا بر گزارشهای مرکز آمار ایران، قیمت مصالح ساختمانی و دستمزد بنا و کاگر و همچنین کرایه حملونقل ماشینآلات ساختمانی در نیمه اول امسال به ترتیب 55 درصد، 15 درصد و 30 درصد افزایش پیدا کرده است. هزینههای ساختوساز در شرایطی افزایش پیدا کرده است که تسهیلات ساخت مسکن قابل پرداخت توسط سیستم بانکی در سه سال گذشته هیچ افزایشی را تجربه نکرده است.
در این شرایط، اقتصاد کشورمان طی سالهای گذشته از سیاستهای شتابزده و غیرکارشناسی آسیبهای جدی دیده است. به هرحال اینکه بعد از توافق چه سرنوشتی برای اقتصاد کشور رخ خواهد داد، بسیار مهم است، چراکه اگر رونقی صورت گیرد، همه بازارها را تحتالشعاع خود قرار خواهد داد، بنابراین با افزایش قدرت خرید مردم و رونق بازارها، به طور طبیعی بازار مسکن نیز با یک افزایش مواجه خواهد شد. پس چه بهتر که متقاضیان واقعی مسکن همین امروز خریدشان را انجام دهند.
**********
انتخاب رشته تحصیلی برای ورود به دانشگاهها برای بسیاری از داوطلبان دشوارتر از آزمون سراسری به نظر میرسد زیرا این انتخاب مسیر زندگی آنان را در آینده تعیین میکند. امسال حدود 880 هزار داوطلب این آزمون سخت را پیش رو دارند.
داوطلبان کنکور سراسری که همه آنان مجاز به انتخاب رشته شده اند چگونه با موفقیت این مرحله را طی کنند؟ تا به نتیجه دلخواه برسند و پیشمان انتخاب خود نشوند.
شاید پر بیراه نباشد زندگی و شغل آینده بسیاری از داوطلبان از انتخاب رشته تحصیلی این روزهای آنان سرچشمه میگیرد بنابر این هرچه در زمینه رشته تحصیلی آینده خود مطالعه بیشتری انجام دهند ضریب پیشمانی آنان کمتر خواهد شد.
انتخاب
انتخاب تنها واژه ای که در همه حال با توجه به سرنوشت ساز بودن آن از حساسیت بیشتری در بین افراد جامعه برخوردار بوده و انتخاب رشته تحصیلی از این قاعده مستثنی نیست.
هر فردی در زندگی بارها دست به انتخاب میزند و با این انتخاب مسیر زندگی خود را تعیین میکند و سرنوشت خود را رقم میزند، لحظات انتخاب شدن یا انتخاب کردن همیشه لحظات حساسی است.
شاید به جرأت بتوان گفت مهم ترین و سرنوشت سازترین مرحله ورود به دانشگاه پس از کنکور، انتخاب رشته است، این مرحله پر از هیجان و اضطراب است و اگر در آن اشتباهی صورت گیرد جبران آن دشوار خواهد بود.
به اعتقاد کارشناسان آموزشی، انتخاب رشته یکی از مهم ترین تصمیمهای فردی دانش آموزان پیش دانشگاهی و داوطلبان کنکور محسوب میشود که شالوده زندگی آینده این دسته افراد برآن قرار دارد.
ماراتن کنکور
دانش آموزان به عنوان نسل آینده ساز پس از 12 سال تحصیل در مدرسه و گذر از ماراتن کنکور به مرحله سخت و سرنوشت ساز از زندگی خود که همانا حکم دروازه ورود به دانشگاه و مراکز علمیرا دارد، رسیده اند. با شروع ایام انتخاب رشته داوطلبان مجاز به ورود به دانشگاه (5 تا 10 مردادماه) استرس و دغدغه داوطلبان و خانوادههای آنان افزایش مییابد. در این زمینه داوطلبان تلاش میکنند برای انتخاب رشته مناسب به مشاوران آموزشی مراجعه کنند.
عوامل موثر در انتخاب رشته صحیح
علیرضا شایعی مشاور ارشد یکی از موسسات آموزشی تحصیلی انتخاب رشته در گفت و گو با ایرنا گفت: برای انتخاب رشته عوامل بیرونی و درونی در تصمیم گیری داوطلبان نقش بسزایی دارد که میتوان به نقش خانواده، محیط آموزشی، افراد اثرگذار در زندگی فرد، گروه همسالان، رسانهها و وسایل ارتباط جمعی، پیشرفت علوم و تکنولوژی، زمینههای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و بازار کار، به عنوان عوامل بیرونی در انتخاب یک رشته اشاره کرد.
شایعی همچنین از هوش و استعداد، علاقه و رغبت، ارزشها و نگرش فردی را از عوامل درونی انتخاب رشته یاد کرد. وی اظهارداشت: داوطلبان حتما اطلاعات دفترچه سازمان سنجش را که در اختیارشان قرار داده شده به خوبی مطالعه و از شرایط و مراحل انتخاب رشته اطلاع کامل کسب و با توجه به فرصت اندکی که پیش روی آنان قرار داده شده، استفاده کنند.
شایعی ادامه داد: تجربه سالهای اخیرنشان داده که اطلاعات داوطلبین بسیار سطحی بوده و همین امر سبب اشتباهات جبران ناپذیری از سوی آنان میشود لذا برای اینکه در آینده دچار مشکلات عدیده نشوند، نیاز است با مراجعه به مراکز مشاوره مورد وثوق سازمان سنجش و آموزش عالی، ریسک انتخاب رشته خود را به پایین ترین حد ممکن کاهش دهند.
وی در خصوص نحوه راهنمایی داوطلبان برای انتخاب رشته در مراکز مشاوره افزود: در زمان حضور داوطلبان برای ارایه مشاوره ابتدا اطلاعات مهم دفترچه به اختصار و بسیار قابل فهم در اختیار این دسته افراد با توجه به آشنایی آنان با محتوای کارنامه آزمون، گزینش بومیدر آزمون سراسری و انواع پذیرش در آزمون، قرار داده میشود.
معرفی رشتههای پرطرفدار درگروههای مختلف
شایعی گفت: آشنایی کم داوطلبین با رشتههای دانشگاهی سبب شده است تا بیش از نیمیاز انتخابهای انجام شده پس از گذشت یک ترم با درخواست انصراف یا تغییر رشته مواجه شود. لذا در این بخش اطلاعات مهمیبه داوطلبین داده میشود. البته اطلاعات بیشتر در جلسات مشاوره اختصاصی با توجه به شرایط داوطلبین دراختیار آنها قرار میگیرد.
وی در خصوص نحوه انتخاب رشتههای ترکیبی گفت: امروزه وجود رشتههای ترکیبی شرایط را برای کسانی فراهم کرده که به هر دلیل در شروع دبیرستان انتخابی درست نداشته اند. اما عدم آشنایی با این رشتهها که از بازار کار مناسبی نیز برخوردار هستند آنها را در لیست کم طرفدار گذاشته است.
وی اظهارداشت: در مراکز مشاوره سعی میشود در دو مرحله تا حدامکان شرایط شناخت این رشتهها در جلسات عمومیو به خصوص در جلسات اختصاصی برای داوطلبین که مایل به ادامه تحصیل هستند فراهم شود.
شایعی گفت: در این مراکز جلسه نخست شامل بررسی اطلاعات فنی کارنامه و تعیین حوزههای علاقه و نیز حوزههای ممکن جهت انتخاب رشته و حتی دانشگاههای صورت میگیرد. نظر سنجی از شرایط خانواده وموقعیت داوطلب نیز در این جلسه انجام شده و داوطلب با ذهنی روشن و با تکمیل فرمهای پایانی به جلسه دوم، راهنمایی میشود.
وی افزود: در جلسه دوم با نظر مشاور ارشد رشتههای انتخابی بر اساس ضوابط سازمان سنجش مرتب شده، به گونه ای که بهترین رشته ممکن برای داوطلب انتخاب و در نهایت لیست انتخاب رشته داوطلب در اختیارش قرار خواهد گرفت.
شایعی تصریح کرد: در صورت نیاز داوطلب به انتخاب رشته دانشگاه آزاد و یا جلسات مشاوره بالاتر بر اساس نیاز برای جلسات بعدی مشاوره هماهنگ میشود.
انتخاب رشته و توصیه آموزش و پرورش
با وجود آن که ادارههای آموزش و پرورش مراکز استانها و شهرستانهای کشور، فهرست مراکز مجاز مشاوره انتخاب رشته را اعلام کرده و کنکوریها میتوانند با مراجعه به سایت این ادارات از مراکز مجاز مشاوره انتخاب رشته در شهرخود آگاه شوند، اما بسیاری از آموزشگاههای کنکور و حتی افرادی که موسسه آموزشی هم ندارند، با ارایه راهنماییهای غیرعلمیو مشاورههای دور از واقعیت، داوطلب انتخاب رشته کنکور را گمراه کرده و با دریافت مبالغی هنگفت، بار خود را در این یک هفته میبندند.
2500 پایگاه انتخاب رشته در کشور
وزارت آموزش و پرورش با صدور اطلاعیهای در خصوص پایگاههای انتخاب رشته و شرایط استفاده از آنها اعلام کرد: بالغ بر 2500 پایگاه انتخاب رشته در کل کشور درنظر گرفته شده که محوریت آن در مراکز مشاوره و مدارس است.
بنابراین گزارش در این رابطه افرادی که با حوزههای مشاوره تحصیلی و انتخاب رشته آشنا هستند، برای انتخاب رشته دانشآموزان در این مراکز استقرار دارند. آموزش و پرورش به خانوادهها برای انتخاب رشته فرزندانشان توصیه کرد: برای مشاوره و انتخاب رشته به مراکزی مراجعه کنند که دارای مجوز باشد؛ چراکه مشاوران آموزش و پرورش از سازمان نظام روانشناسی و سازمان بهزیستی مجوز گرفته و یا حداقل اینکه رشته تحصیلی آنها با مشاوره و انتخاب رشته مرتبط است.
این اطلاعیه میافزاید: خیلی از مراکز بیرون از نهاد آموزش و پرورش نیز معتبر بوده و خدمات میدهند، اما توصیه میشود خانوادهها به مکانهایی مراجعه کنند که تحت نظارت سازمان بوده و مرکز قابل اعتماد باشد.
سازمان سنجش: داوطلبین بهترین گزینه برای انتخاب رشته
مشاور عالی سازمان سنجش نیز در گفت و گویی در خصوص ارایه مجوز به برخی از موسسات دولتی و خصوصی برای ارایه مشاوره به داوطلبان از سوی این سازمان اظهارداشت: سازمان سنجش به هیچ کدام از موسسات مجاز و غیرمجاز، مجوزی برای مشاوره انتخاب رشته نداده و بهترین انتخاب رشته فقط از سوی فرد داوطلب صورت خواهد گرفت و اگر داوطلبی دفترچه کنکور را با دقت مطالعه کند، نیازی به استفاده از مشاوره از هیچ کدام از این مراکز وجود ندارد.
حسین توکلی تاکید کرد: امسال سازمان سنجش برای کمک به داوطلبان، نرم افزار انتخاب رشته را روی سایت سازمان قرارداده و همچنین ویژه نامه معرفی رشتههای دانشگاهی نیز در باجههای مطبوعاتی سراسر کشور وجود دارد که داوطلبان میتوانند از این امکانات با حداقل پرداخت هزینه بهره مند شوند. وی تصریح کرد: جدای از تمام این پیشنهادها و راه حلها، به نظر میرسد که راه حل پایانی و شاید بهترین راه حل برای مقابله با فعالیت مراکز غیرمجاز انتخاب رشته، مراجعه نکردن داوطلبان کنکور به این دفاتر است، زیرا وقتی تقاضا کم شود، بدیهی است که به دنبال آن عرضه نیز کاهش پیدا میکند.
انتخاب رشته داوطلبان آزمون سراسری سال 94 از پنجم مرداد آغاز و تا دهم مرداد ادامه خواهد داشت.
********
درباره فلسطین، سینمای قدیمی شهر، خاطرههایش و امیدی که دیگر وجود ندارد
«فریـاد زیـر آب»
سالها پیش، نه خیلی دور، همین 20، 25 سال پیش، امکان نداشت از میدان امام عبور کنیم و نگاهمان به پرده سینمایی نیفتد که جماعت برای بلیت گرفتن و وارد شدن به آن دیگران را هل میدادند. آن جماعت آنروزها به عشق جمشید هاشمپور و فرامرز قریبیان حاضر بودند هر کاری کنند که داخل آن سینمای قدیمی شوند و روبه روی آن پرده نقرهای قدیمی، روی آن صندلیهای که به هرچه شبیه بودند جز صندلی، جا خوش کنند و تخمه بشکنند و با قهرمانان خود، شاید که جوانیِ از دست رفته خودشان را مرور کنند. که مگر میشد جمشید هاشم پور را با آن نگاه نافذ و قهرمانی بازیهایش دید و مجذوب سینما نشد. آن روزها، فیلم که تمام میشد جماعت تخمه آفتابگردانشان را تمام کرده بودند، سیگارهایشان را خاموش میکردند و با تمام وجود فیلم را، پایانش را و دنیای قهرمانانشان را تشویق میکردند. بعد وقتی از سینما بیرون میآمدی، دنیا رنگ دیگری داشت. آن روزها آنجا سینمای دوست داشتنی و خستهای بود: سینما فلسطین همدان، متولد 1310.
یکم: ظهور دنیای جدید
هیچکس دقیقاً به خاطر ندارد کدام قانون نانوشته همدان را با 2 سینما بعد از انقلاب، حتی در فیلم دیدن به 2 گروه تقسیم کرده بود. سینما قدس اصولاً خانوادگیتر بود و فیلمهای خاصتر نمایش میداد. مسلم بود مخاطبان آن هم از جماعتی که موقع فیلم دیدن هورا میکشیدند و دست میزدند یا هو میکردند و ناسزا میگفتند، جدا بودند. سینما فلسطین اما داستان جدایی داشت. سالنی که درسال ۱۳۱۰ با نام الوند با حضور هنرمندان به صورت یک سالن لژ و بالکن با ظرفیت ۵۰۰ صندلی افتتاح شده بود، پاتوق عشاق سینما و از جنس دیگری بود. قانون نانوشته تکلیفها را مشخص کرده بود. سینما فلسطین فیلمهای اکشن نمایش میداد و مخاطبان هم غرق در دنیای آن زندگی میکردند. ظهور دنیای جدید اما پایانِ داستان سینمای قدیمی شهر بود. تخمه آفتابگردان و سیگار ممنوع شد. صندلیها باید ترمیم و تعویض میشدند و صدا واضحتر و تصویر شفافتر میشد. تا اینجای کار هیچ مشکلی وجود نداشت و بالعکس همه چیز خوب به نظر میرسید. اما داستان زمانی تغییر کرد که پای یک مهمان ناخوانده به سینماهای همدان هم باز شد: مشکلات اقتصادی.
دوم: آینده نزدیک یعنی چند سال؟
همان روزهایی که قرار بود سینمای ایران جان دوبارهای بگیرد و نسل جدید سینماگران آن را متحول کنند، سینماهای همدان هم متحول شدند. سینما فلسطین تعطیل شد چون باید بازسازی میشد. لطفاً کمی بر اصطلاح "بازسازی"تأمل کنیم. یعنی قرار بر این بود که سینمای قدیمی و خسته شهر، جانی بگیرد و زیبا و مدرن شود. اما چه اتفاقی افتاد؟ در عمل هیچ! عوامل مختلفی دست به دست هم دادند که سینما فلسطین دیگر هیچگاه سرپا نشود. همه مسئولانی که در تمام این سالها اظهارنظر کردند امیدوار بودن که سینما در صورت رفع مشکلات مالی در کمترین زمان بازگشایی شود. تیرماه سال ۸۸ بود که رئیس حوزه هنری استان از بهرهبرداری این سینما در "آیندهای نزدیک" و استفاده از ظرفیت آن در برگزاری بیستوسومین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودک و نوجوان خبر داد که البته این وعده محقق نشد و بعدها علت این موضوع، کمبود اعتبار عنوان شد. همان سال باقر حسینی با اعلام بودجه تکمیلی توسط استانداری و اینکه اگر بودجه تأمین شود در مدت 2 ماه سینما بازگشایی خواهد شد اشاره گفته بود: سینما فلسطین روزهای پایانی بازسازی خود را میگذارند و در فصل بهار شاهد بازگشایی هر 2 سالن آن خواهیم بود که سالن شماره یک به منظور اکران فیلمهای سینمایی تهیه شده و اولویت با این سالن خواهد بود. مدیر امور سینمایی حوزه هنری استان همدان هم در بازدید خبرنگاران از مراحل بازسازی سینما فلسطین در فروردین ۹۴ گفت مساحت مجموعه سینما فلسطین ۷۵۰ متر است. و به تفاهم نامه یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومانی بین حوزه هنری با سینما شهر به منظور بازسازی این سینما اشاره کرده بود که در فرصت مقرر شده قرارداد اجرا نشد و به دلیل عدم تزریق بودجه کار به درازا کشید.
همان روزها مدیران حوزه هنری استان همدان در زمان بازدید خبرنگاران از باقی ماندن حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد کار به لحاظ اجرایی و همچنین باقی ماندن ۳۵ تا ۴۰ درصد از تأمین هزینهها و اینکه همه کارهای عمرانی سینما پایان یافته و تنها کارهای دکور و تجهیزات همچون کفسازی، نصب صندلی و تجهیزات صوتی و تصویری باقی مانده است، خبر داده بودند.
از این دست اظهارنظرها البته در همه این سالها کم نبود و هیچگاه تحقق پیدا نکرد.
سوم: سینما نداشته باشیم چه میشود؟
کم نیستند کسانی که بحث درباره سینما فلسطین و آینده آن را بیمورد میدانند. از نظر ایشان در درجه اول میتوان هزینهای که قرار است برای بازگشایی سینما شود را در جاهای مفیدتری از شهر خرج کرد. از طرف دیگر خیلیها هم اعتقاد دارند وقتی سینما تماشاگر نداشته باشد ضرر اقتصادی خواهد کرد. آنها میگویند مگر همین سینما قدس حالا پر از تماشاچی است که شهر نیاز به سینمای بزرگ دیگری داشته باشد؟ این حرفها البته که از لحاظ اقتصادی صحیح هستند. هیچ عقل سلیمی قبول نخواهد کرد پروژهای به پایان برسد که در نهایت بازده اقتصادی نداشته باشد. اما در همه این دیدگاههای منطقی آن چه وجود ندارد شناختِ قدرت و کارکردهای فرهنگی مفهوم سینماست. سینما فینفسه و به خودیِ خود پدیدهای فرهنگی است که میتواند منافعی بسیار باارزشتر از مواهب اقتصادی برای شهر داشته باشد. کمی فلسفه هنر و کارکردهای اجتماعی آن را مطالعه کنیم لطفاً!
چهارم: همچنان در انتظار آینده نزدیک!
فعلاً چارهای نیست. بارها و بارها رسانهها از شرایط موجود گلایه کردند. به اینکه مگر نه اینکه فرهنگ در نظر همه اهمیت دارد و باید برای اعتلای آن کار کرد و مگر نه اینکه پایتخت تاریخ و تمدن تنها با یک سینما جلوه زیبایی ندارد؟ اما فعلاً نتیجه همان هیچ است. ما اما، فریادهایمان را میزنیم. حتی اگر صدایمان به گوش هیچکس نرسد.
********
به مناسبت رحلت عالم اخلاق حضرت آيتا... عراقچي همداني از شاگردان امام خميني(ره))
العلماء با قون ما بقي الدّهر
فيضا... مظفرپور
نام مرحوم آيتا... عراقچي همداني را براي نخستينبار امسال ماه مبارك رمضان از زبان طلبه فاضلي كه از قم آمده و در مسجد شهيد مدرس سخنراني ميكرد، شنيدم و از غفلت خودم در شناخت روحانيون برجسته همداني كه در تهران و قم زندگي ميكنند، تأسف خوردم. وقتي پيامك دفتر نمايندگي ولي فقيه در استان را با اين مضمون «رحلت ملكوتي حضرت آيتا... عراقچي همدان را به محضر مبارك مقام معظم رهبري مراجع بزرگوار تقليد، حوزههاي علميه و بيت معظمله تسليت عرض مينماييم» را دريافت كردم تأسف و افسوس من بيشتر شد كه در زمان حيات آن بزرگوار به حضورش نرسيدم و به قول حافظ شربتي از لب لعلش نچشيديم و برفت/ روي مه پيكر او سير نديديم و برفت.
حديث معروفي است به اين مضمون كه ميفرمايد: زماني كه عالمي رباني از دنيا ميرود ضايعهاي بر اسلام وارد ميشود كه هيچ چيزي نميتواند اين ضايعه را جبران نمايد و يا اينكه در حديثي ديگر به اين مضمون گفته شده «اذا مات العالِم مات العالَم» زماني كه عالم رباني از دنيا ميرود گويي كل اهالي علام از دنيا رفتهاند. و در وصف علماي رباني و اهميت فعاليت علمي و ديني آنها همين بس كه گفته شده مداد العلماء افضل من دماء الشهداء.
نگاهي گذرا به زندگي آن مرحوم انداختم كه در سال 1306 هجري شمسي در محله امامزاده يحيي همدان متولد و بعد از افتخار طلبگي در مدرسه حضرت آيتا... آخوند ملا علي همداني در سال 1323 وارد مركز علم و فقاهت شهر مقدس قم ميشود و گمشده خود در آن ديار را به دست ميآورد و گمشده او جز آشنايي با علماي بزرگ و مراجع آن زمان همانند آيت عظام حجت كوه كمرهاي، خوانساري و صدر و بعد هم آيتا...العظمي بروجردي، آيتا...العظمي گلپايگاني و علامه طباطبايي و نقطه اوج اين آشناييها حاضر شدن در درس امام خميني(ره) ميباشد.
مرحوم آيتا... عراقچي در ابتداي ورود به قم با آيتا... شهيد دكتر محمد مفتح آشنا ميشود كه اين نيز توفيقي بزرگ برايش بوده است.
آن مرحوم در توصيف زندگي طلبگي آن روز خود و طلبههاي ديگر ميفرمايد: «در آن ايام طلبههاي مجرد و معيل در كمال سختي و عسرت زندگي ميكردند طلاب متوسطالمال كساني بودند كه توان تهيه نان خالي يا نان و پنير يا سيبزميني يا شلغم و هويج را داشتند و گرسنه به معناي حقيقي نبودند. پايينتر از اينها عدهاي بودند كه براي نان جو خالي كه آن زمان نصف قيمت نان گندم بود كسر بودجه داشتند و شكم سير نميخوردند بعضي از آنها را ميشناختم كه مثلاً شام خوردن را به كلي از برنامه زندگي ساقط كرده بودندو با شكم گرسنه شب را به روز ميرساندند و اين وضع نه يك روز و يك هفته و يك ماه كه به مراتب بيشتر ميانجاميد.» و در ادامه توصيف وضعيت طلبههاي آن زمان چنين ميگويند كه: «آن زمان حتي كساني بودند كه در زمستان سرد چون زغال و وسيله گرمايشي نداشند طوري شب ميخوابيدند كه پايشان دراز نشود خود را در نيم متر جا جمع ميكردند كه خيلي سرما نخورند. البته افراد انگشتشماري هم بودند كه به اصطلاح وضعشان خوب بود آنها شبيه طلبههاي فقير زمان حاضر بودند.»
اين جملات انسان را به ياد سخن امام خميني(ره) مياندازد كه فرمود: «آقايان طلبه باشند.»
مرحوم عراقچي در ادامه ميگويد: اينها ظاهر زندگي بود امادر باطن همه صفا و صميميت و برادري و برابري بود افتخارشان سربازي امام زمان بود.»
و درباره تهجد طلبههاي آن زمان ميگويد: «قبل از اذان صبح اگر انسان بيدار ميشد ميديد چراغ نفتي كمنور غالب حجرهها روشن است كه براي تهجد و مناجات برخاستهاند و برخي حجرهها نيز احياناً خاموش و بينور بودند.»
نقطه اوج زندگي پربركت مرحوم حضرت آيتا... عراقچي همداني همانگونه كه خود نيز اشاره فرموده است آشنايي با علماي بزرگ حوزه آن زمان حوزه قم بهويژه امام خميني(ره) بوده است كه در توصيف آن بزرگواران چنين ميگويد: «بحق ميگويم اينها فرشتگاني بودند به صورت انسان نه اشتباه گفتم انسانهايي بودند برتر از فرشته كه فرشتگان براي آنها خضوع ميكردند.»
آري اين علماي رباني بحق مسجود فرشتگان هستند.
اين سخن مرحوم عراقچي(ره) انسان را به ياد داستان حضرت آدم در قرآن مياندازد كه خداوند به فرشتگان امر ميفرمايد كه به آدم سجده كنند: «فسجد الملائكه كلّهم اجمعين» حافظ ميفرمايد: فرشته عشق ندانست چيست قصه مخوان و يا اين شعر: جلوهاي كرد رخش ديد ملك عشق ندانست.
مولوي هم چنين سروده است كه: «بار ديگر از ملك پرّان شوم/ آنچه اندر وهم نآيد آن شوم
پس عدم گردم عدم چون ارغنون/ گويدم انا اليه راجعون.»
آنچه مهم است كه اينكه قدر بزرگان ديني و بهويژه بزرگان ديني استان و شهر خود را بيشتر بدانيم و با آنها مأنوس باشيم و از دامن آنها خوشههاي معرفت بچينيم و اين انسانهاي وارسته را الگوي عملي و اخلاقي خود قرار دهيم و نگذاريم اين بزرگان در غربت و تنهايي از وطن خويش بدون آنكه در زمان حياتشان بهرههاي معنوي ببريم جان به جانآفرين تسليم نمايند و بعد هم افسوس از دست دادنشان را بخوريم كه افسوس فايدهاي نخواهد داشت. اگرچه بنا به حديث مشهور العلماء با قون ما بقي الدهر و به گفته خواجه شيراز: «هرگز نميرد آنكه دلش زنه شده به عشق/ ثبت است بر جريده عالم دوام ما». روحش شاد و راهش پررهرو باد.
/***********
گپي با قهرمان آسيا از پكن تا لاسوگاس؛
هيچوقت نااميـد نشدم
حامد صیفی
قهرمان بازيهاي آسيايي 2014 اينچئون كرهجنوبي هنوز به حضور در بازيهاي جهاني لاسوگاس آمريكا اميدوار است.
با توجه به عملكرد خوب عليرضا كريمي و قهرمانياش در مسابقات انتخابي تيم ملي، شايد خيليها حضور "ميثم مصطفيجوكار" در بازيهاي جهاني 2015 لاسوگاس را منتفي ميدانند و كمترين شانس را براي كشتيگير همداني قائل هستند. موضوعي كه مصطفيجوكار خيلي به آن اعتقاد ندارد و ميگويد: شخص رسول خادم و ديگر اعضاي كادرفني بارها اعلام كردهاند كه هيچ كشتيگيري نبايد از حضور خود در بازيهاي جهاني اطمينان داشته باشد.
بارقههاي اميد براي علاقمندان به كشتي هنوز وجود دارد و قطع به يقين ميتوان به حضور مصطفيجوكار در مسابقات جهاني اميدوار بود. گوش شكستهاي كه متولد سال 1363 در شهرستان ملایر است. همان دیاری که پیشتر و نه در سالهای خیلی دور بزرگانی چون مسعود مصطفیجوکار، صادق گودرزی، جلال لطیفی و علیرضا رضاییمنش را به دنیای بیمرز دایره طلایی معرفی کرده بود.
شاید خیلیها بیش از عناوین متعددی که در ویترین افتخارات خود جا داده، جوکار را با اخلاق خوبش بشناسند. او آنقدر بیحاشیه و دوستداشتنی است که محمدناصر نیکبخت استاندار همدان را سال گذشته در شورای برنامهریزی استان وادار به تمجید وصفناپذیر از او کرد! نیکبخت در آن جلسه پس از بازیهای آسیایی اینچئون کرهجنوبی از میثم مصطفیجوکار به عنوان نماد اخلاق و الگو برای جوانان نام برد اما کمتر کسی این علامت سؤال را به ذهن خود راه داد که چرا از میان این همه ورزشکار و قهرمان چرا میثم جوکار از سوی استاندار شایسته این عنوان شده است؟
مصطفیجوکار برخلاف بسیاری از ورزشکاران که وقتی به سد محکم ناکامی برمیخورند دست به حاشیهسازی زده و علیه بقیه با کلمات بازی میکنند و مصاحبههای خود را روی خروجی رسانهها قرار میدهند چنین اخلاقی ندارد. آرشیو رسانهها را که زیر و رو کنیم شاید هیچ مصاحبهای از میثم جوکار دستگیر ما نشود که در آن علیه فرد یا افرادی سخن به میان آورده باشد.
او بعد از المپیک پکن در سال 2008 به سبب عدم دعوت به اردوهای تیم ملی به شدت دوران نزول و افت خود را تجربه کرد اما هیچگاه شاکی نشد و چندین سال بدون حرف و حدیث برای بدست آوردن دوباره دوبنده تیم ملی تلاش کرد.
امان از آن آسيبديدگي
عضو تيم ملي در اين خصوص به خبرنگار ما گفت: قبل از المپیک 2008 پکن از ناحیه مچ پا آسیب دیدگی جزئی داشتم که همین آسیبدیدگی در رقابتهای المپیک عملکردم را تحت تأثیر قرار داد. متأسفانه آن زمان مربیان ما نتوانستند از لحاظ روحی و روانی مرا جمع و جور کرده و در شرایط مسابقه قرار دهند. گرچه خیلی خوب کشتی گرفتم اما کم سن و سال بودم و تجربه امروز را نداشتم. برای پکن 3 سال از جان مایه گذاشته بودم اما قسمت نبود نتیجه بگیرم.
وي در پاسخ به اين سؤال كه چرا در پكن با آن شكست دور از انتظار كشتي را واگذار كرد؟ تأكيد كرد: 3 ماه قبل از المپیک 2008 پکن ترزیف را در جام یاشاردوغور 10 بر صفر شکست داده بودم. در پکن قسمت این بود که میثم مصطفیجوکار کشتیگیر ناکام باشد و برابر ورزشکاری که با آن اختلاف پیروز شده بود شکست بخورد!
نابرده رنج گنج ميسر نميشود
زحمات چند ساله قهرمان بازیهای آسیایی اینچئون کرهجنوبی و کسب موفقیت بعد از دوران نزول المپیک 2008 پکن و دوری از تیم ملی مصداق بارز مثل "نابرده رنج گنج میسر نمیشود"، است. جوكار پس از المپيك روزهاي بدي را تجربه كرد و هيچوقت كشتيگيري نشد كه مردم بخصوص ملايريها انتظار داشتند.
به جرأت میتوان گفت بعد از بزرگترین رویداد ورزشی دنیا در سال 2008 که جوکار با کمترین تجربه گام به آن گذاشت و ناکام بود کمتر کسی فکر میکرد دیگر او بتواند یک کشتیگیر 6 دانگ شود و در سطح اول آسیا و جهان بدرخشد اما او باهمتی مثالزدنی سلامی دوباره به دوبنده تیم ملی کرد.
قهرمان آسيا در اين خصوص اظهار كرد: بعد از بازیهای المپیک 2008 تا یکی دو سال ترکیب تیم ملی انتصابی بود نه انتخابی. یک سال صادق گودرزی و یک سال هم احسان لشگری را به مسابقات جهانی اعزام کردند. 2 سال هم پشت خط بودم تا اینکه تصمیم گرفتم یک وزن بالاتر آمده و شایستگیهای خود را در یک وزن بالاتر ثابت کنم.
اوج خوشبختي در سرزمين چشم باداميها
بهترین اتفاق برای میثم جوکار اما در اوایل مهرماه 93 رقم خورد. جایی که او بر بام آسیا ایستاد و قهرمان وزن 86 کیلوگرم کشتی در بزرگترین رویداد ورزشی قاره کهن شد.
مصطفیجوکار از اهمیت این مدال سخن به میان آورد و افزود: یک سال سخت تمرین کرده بودم و تمام مشکلات را به جان خریدم تا در اینچئون كرهجنوبي موفق شوم. آن زمان فرزندم 2 ماهه بود و همسرم یک سال تمام دوریها و مشکلات را تحمل کرده بود. به خاطر این مشکلات و سختیهایی که کشیده بودم این قهرمانی برایم خیلی مهم بود و مهمتر از همه اینکه آن روز از ته دل خوشحال بودم که شرمنده مردم نشدم.
خداقوت پهلوان!
اوايل امسال تيم ملي در جام جهاني آمريكا قهرمان شد. در اين مسابقات جوكار نماينده تيم ملي در وزن 86 كيلوگرم بود و نمايش خيرهكنندهاش همه را وادار به تمجيد كرد. شبنشيني با طعم تماشاي كشتيهاي دلاورمردان ايران آن هم با صداي دلنشين هادي عامل و "خداقوت پهلوانهايش" را نميتوان به باد فراموشي سپرد.
جوكار ميگويد: من 3 ماه قبل در جام تختی شرکت کرده بودم. بعد از آن رقابتها تمرینات سختی را پشت سر گذاشتم و با آمادگی بالا در آمریکا روی تشک رفتم. با دعای خیر مردم، همت کشتیگیران و تلاش خادم و اعضای کادرفنی قهرمانی در این مسابقات رقم خورد و از این بابت بسیار خوشحالیم.
وي خاطرنشان كرد: پدر، مادر و همسرم همیشه حامی و مشوق من بودهاند. خانوادهام سختیهای زیادی را متحمل شدهاند که من شرمنده آنها هستم. فرزند 10 ماهه خود را نزدیک به 30 روز ندیده بودم. تمام اینها به کنار، اینکه مسعود به عنوان برادر بزرگتر و دلسوز واقعی تا حد بسیار زیادی در موفقیتهایم نقش داشته بر کسی پوشیده نیست.
آفرين بر اين روحيه، صدآفرين بر اين اميدواري
جوكار در پايان در خصوص مسابقات جهاني پيش رو گفت: من اميدوار هستم و تا 15 روز قبل از مسابقات جهاني كه ليست نهايي كشتيگيران اعزامي اعلام خواهد شد سخت تمرين ميكنم. در اين چند سال هيچوقت به ياد ندارم كه در كشتي نااميد شده باشم. بايد خوب باشي تا به موفقيت برسي و من هم ميخواهم با عملكرد خوب خود همچنان در كشتي بدرخشم.