آیا این روزها از ایستادن روی پل عابر پیاده و یا بام خانهها از تماشای چشمانداز شهر میتوان لذت برد و به شهری که با ساخت شتابزده پا به عرصه مدرنیته گذاشته است میتوان افتخار کرد؟
آیا قدم نهادن در کوچه پس کوچههای شهر نشانی از تنوع و خلاقیت معماران را در نماسازیها هویدا میکند؟
شاید آنها که لبخندی از رضایت بر لب دارند مهر تأییدی بر پیشرفت و بهروز شدن معماری شهر میزنند و این تداعیکننده رویای مدرنیته شدن شهر همدان است و وداع با بافت سنتی شهر است.
متأسفانه معماری امروز شهر همدان به علت ظهور پدیده «بسازبفروشی» سبب شده تا خانه به کالا، تبدیل شود و خیلی از مشکلات ازجمله فروش تراکم که یکی از آفتهای از بین رفتن حسن همجواریها است؛ گریبانگیر شهر شود.
این روزها از ایستادن روی پل عابر پیاده و یا بام خانهها از تماشای چشمانداز شهر چیزی عایدمان نمیشود جز خط آسمانی نامنظم که براثر ساختوسازهای برخی از برجها در کنار بافت متراکم شهر یکپارچگی خود را از دست داده است.
هر نقطهای از شهر که میرویم یک برج همچون گیاهی خودرو سر به فلک نهاده است.
شاید به خواسته مدیران، شهر رو به مدرن شدن پیش میرود ولی وقتی پا به مناطقی که این برجهای تازه به دوران رسیده میخ خود را بر زمین کوبیدهاند، میگذاریم؛ مظلومیت ساختمانهای کم تراکم همجوار این غولهای بتنی را حس میکنیم.
زهره فرزادپور، یک کارشناس معماری در گفتوگو با ایسنا در این زمینه میگوید: معماری برگرفته از آدابورسوم و فرهنگ آن شهر است.درگذشته میبینیم که همجواریهای ما بهگونهای بود که تبدیل به یک حسن شده و نتیجه آن ازنظر اجتماعی یک آدابورسوم و یک فرهنگ خوب بود و ازنظرمعماری و شهرسازی یک تاریخ غنی و یک هویت اصیل برای شهرهمدان به شمار میرفت.
وی ادامه میدهد: در این برهه از زمان با توجه به اینکه آموزش شهروندی از بین رفته و با توجه به اینکه یکپارچگی جامعه تقریباً دچار آسیبهای زیادی شده است؛ فلسفه و باورهایی که در ذهن افراد وجود دارد دچار گسست و ازهمگسیختگی شده و این سبب شده تا مردم به یکدیگر اهمیت ندهند و این پدیده در معماری همدان هم اتفاق افتاده و به معنی واقعی کلمه حسن همجواری در این شهر از بین رفته است.
این کارشناس معماری بیان میکند: همجواریهایی که اکنون در بین ساختمانهای ما وجود دارد صرفاً به جهت قرارگیری ۲ پلاک درکنارهم، بدونِ توجه به ارتباط معنایی است.در سیمای شهری عناصری که کنار هم قرار گرفتهاند هیچ ارتباط بصری باهم ندارند بهطور مثال اگر به خط آسمان شهر نگاه کنیم هیچگونه پیوستگی در آن دیده نمیشود که این از نظر معماری غلط است.
وی بیان میکند: نگاه کاسبکارانه و اقتصادی و حتی منفعتطلبی شخصی سبب شده تا طی سالیان گذشته، همدان دچار مشکلات و معضلات بسیاری در معماری شود.بهعنوانمثال درگذشته همسایگیها و همجواریها به علت نوع معماری خاص آن مناطق به حسن تبدیلشده بود و در آن شاهد حریم خانه بودیم.موضوعی که امروز در کمتر خانهای رعایت میشود.
مدرنیته و نابودی هویت شهر
فرزادپور تصریح میکند: در همدان دیروز، ساختمانها در یک خط ارتفاعی قرار داشته و خط آسمان شهر منسجم و نشانههای شهری بهوضوح دیده و بهراحتی قابلشناسایی بود که حتی این عوامل سبب شده ازنظر بصری آرامشی در شهر حاکم باشد اما همدان امروز دچار آسیب شدید و بههمریختگی زیادی است که تشخیص نشانهها و نمادهای شهری را کمی سخت کرده است.
درگذشته هر شهر نماد، مفهوم و معماری خاص خودش را داشته است این در حالی است الآن نمیتوانیم بفهمیم که شهر با چه فرهنگی و چه نوع معماری پیش میرود.
وی با بیان اینکه پدیده مدرن شدن درهمدان مطرح است، بیان میکند: همدان قربانی مدرنیته شدن شده است.باید گفت هیچکس از مدرن شدن و استفاده از فنّاوریهای روز بدش نمیآید و هیچ مخالفتی در این زمینه نیست.
اما اگر قرار باشد به بهانه مدرن شدن تیشه به ریشه هویت شهر بزنیم هیچکس این مدرن شدن را نمیخواهد.برای مثال شهری مانند لندن که یک شهر تاریخی و بزرگ و تأثیرگذار است از آپارتماننشینی فرار میکند و رو به خانههای ویلایی میآورد و حتی در کشورهایی که به دنبال توسعهیافتگی هستند هم دیده میشود که بلندمرتبهسازیها کم شده است.
محمد بهزادپور از دیگر کارشناسان معماری است که اظهار میکند: در ادبیات دینی ما به همجواری ساختمانها و تأثیرات آن بر سایر ساختمانها تأکید فراوانی شده است.اشرافیت در آموزههای دینی و عدم ایجاد مزاحمتها و حفظ حریم مواردی است که باید رعایت شود اگر بخواهیم مقایسهای بین همدان گذشته و همدان امروز داشته باشیم باید بگوییم شهر از اصل و هویت تاریخی خود فاصله گرفته است.
بلندمرتبهسازی آفتی بر معماری
فرناز محمدبیگی یک کارشناس حرفهای میراث فرهنگی دراینباره میگوید: در اصل معماری نشئتگرفته از خلقوخوی انسانی است و پدیده معماری برای بهتر زندگی کردن انسان رخ میدهد؛ انسان فی نفسه یک موجود اجتماعی است و از این جنبه ثمره یک زندگی اجتماعی است، زندگی اجتماعی در واقع محدودهای است که هر شخص برای ارتباط با دیگری برای خود قائل میشود.
وی ادامه میدهد: در معماری امروز همدان میخواهیم بهصورت آماری و کمی، به کیفیت برسیم در صورتی که کنترل کیفی بهدرستی انجام نمیشود.
در ساختمانهای امروز به علت مصالح متفاوت و متنوع و در نظر نگرفتن اقلیم و نوع بازشوها و نورگیریها همجواری حسن خود را از دست داده و چیزی از معماری اصیل ما باقی نمانده است و طراحیها از تفکرات یک بوم دیگر کپی شده است.
آپارتماننشینی و بلندمرتبهسازی آفتی بر معماری همدان شده است، خانهها بر هم کاملاً اشراف دارند و به دلیل همجواری واحدها کنار هم و عدم استفاده از مصالح مرغوب در تیغههای مابین حریم صوتی هم شکسته شده است.
این کارشناس بیان میکند: وقتی تمام توجه شهر به کسب درآمد است و مادیات حرف اول و آخر را میزند و مدیریت شهری با ساخت یک مجموعه، از حسن همجواریها به نفع خود استفاده میکند.اینگونه است که ساختمانها در کمال بیادبی میخواهند خودشان را به رخ هم بکشند و این نشان از کمی نگری ما شهروندان و منفعل بودنمان نسبت به فضاهای شهری است.
از زمانی که انسان پا به عرصه علم محوری در خاستگاه مدرن شدن نهاد، با یاری علم و تکنولوژی روز پیشرفتهای قابلتوجهی برایش نمایان شد و او را حریصتر کرد تا مکانی در شأن انسانیت خلق کند.حال به یک پروسه زمانی برخورد کردیم که فقط ساختیم و ساختیم و ساختیم و همچنان خواهیم ساخت به گمان خود خواستیم بسازیم تا هویت ببخشیم درحالیکه تبر بر ریشه تاریخ و هویت شهر زدیم.