همدانپيام: پس از پيروزي حسن روحاني در 24 خردادماه 1392 و به دست گرفتن قوه اجرايي كشور مديران ارشد استانها و شهرستانها تغيير كردند. در همین بین با توجه به احساس تغيیري كه بر اثر رأي مردم به وجود آمده بود، پيگيري و در نهايت اجرايي كردن شعارهای دولت و مطالبات مردم از مهمترین وظايف مديران ارشد استانها و شهرستانهاست.
يكي از شعارهاي اساسي و زيربنايي حسن روحاني "اقتصاد معيشت مردم" بود كه در تمام مواقع اين دولت بر آن پافشاري ميکند و بحث رونق اقتصادي كه با معيشت مردم ارتباط تنگاتنگي دارد. قوه اجرايي كشور بايد برنامهها و مسير كار خود را بر اساس برنامه دولت تدبير و اميد قرار دهد و مقياس كار خود را بر اين اساس بنا كند. راه كاملاً مشخص است، اوضاع و احوال اقتصادي كشور به دلیل تحريمها و سوء مديريتها با مشكلات جدي مواجه است و وضع سرمايهگذاري و اشتغال در كشور با موانع عديده روبهروست؛ اين مسألهاي است كه كارشناسان و نبخگان اقتصادي در كشور به آن اذعان دارند. در استان همدان نيز پس از حضور نيكبخت و به دست گرفتن مديريت ارشد استان برنامهها و شعارهاي دولت در حال پيگيري است، وليكن اين تنها استاندار نيست كه بايد پاسخگوي تمام اين مطالبات باشد بلكه فرمانداران كه مدير ارشد شهرستانها هستند نيز بايد پاسخگو باشند. مدير ارشد شهرستان بايد پاسخگوي مطالبات مردم شهرستان خود باشد و بايد بيلان كاري خود را ارائه دهد كه پس از يكسال شهرستان را از چه نقطه به چه نقطهاي رسانده است. اگر امور را به سه قسمت كوتاهمدت، ميانمدت و بلندمدت تقسيم كنيم بايد فرمانداران در شهرستانها اين اولويتها را مدنظر قرار دهند.
بیشک وقتي برنامهاي نباشد دچار روزمرگي و انفعال خواهيم شد و اين با شعار دولت اعتدال كه بناي كار را قانونمداري، برنامهمحوري و توسعه قرار داده است در تضاد خواهد بود. اينكه مدير ارشد هر شهرستاني به هر مناسبتي رؤساي ادارات را جمع كند و مدام به آنها گوشزد كند كه بايد روال كار خود را تغيير و برنامه خود را ارائه دهيد و مدام اين مطالب تكرار شود كار به جايي نخواهد رسيد. اگر در هر شهرستاني شاهد پيشرفت و سرمايهگذاري و توسعه هستيم قطعاً نقش اول را فرماندار آن شهرستان بازي ميكند؛ چون اين فرماندار است كه به عنوان مدير ارشد شهرستان همه را به تحرك واميدارد و چشمانداز شهرستانها را ميداند و بر اساس آن چشمانداز و راهبرد حركت ميكند و بالعكس اگر در شهرستاني شاهد بيكاري و عدم سرمايهگذاري و نبود توسعه و پيشرفت هستيم باز اين به مدير ارشد شهرستان بازميگردد.
واضح است تمام ادارات بر اساس برنامهاي كه از مراكز خود ميگيرند حركت ميكنند و يك روال ثابت دارند ولي آن كسي كه از ظرفيت اين ادارات استفاده و تمام ادارات و ارگانها را با هم هماهنگ ميكند تا در جهت توسعه يك شهرستان قدم بردارد شخص فرماندار است و فلسفه وجود فرماندار در شهرستانها به جهت توسعه و پيشرفت آن شهرستان است؛ وگرنه اگر قرار باشد كارهاي روزمره انجام شود هر اداره با توجه به بخشنامههايي كه از وزارتخانههاي خود ميگيرد امور روزمره خود را انجام ميدهد ديگر نيازي به فرماندار نيست.
فرمانداران بايد در اين مدت يكسال كه از دولت تدبير و اميد ميگذرد، پاسخگوي عملكرد خود باشند و با مصداق و آمار بيان كنند كه تاكنون چه كارهايي در جهت توسعه شهرستان كردند. آيا سرمايهگذاري جديدي در شهرستانها اتفاق افتاده، آيا وضعيت واحدهاي توليدي بهبود يافته و يا وضعيت اشتغال به چه مرحلهاي رسيده است و طرح و برنامههايي كه در جهت خروج از ركود و رونق اقتصادي در نظر دارند در چه مرحلهاي است؟
فرمانداران موتور توسعه شهرستانها هستند و فرمان اين توسعه و پيشرفت به دست آنها سپرده شده است و به همين جهت با اشراف لازم و كامل به مشكلات اقتصادي بايد راه برونرفت از اين مشكلات را بدانند و سعي كنند از كارشناسان اقتصادي و برنامهريز در اين امور استفاده كنند.
اگر نگاه يك فرماندار توسعهمحور باشد اين سبب توسعه و پيشرفت شهرستان ميشود و همه مسئولان شهرستان بر آن اساس حركت خواهند كرد وليكن اگر فرماندار به روزمرگي و امور متداول بپردازد بیشک زيرمجموعه او نيز به همان جهت حركت خواهد كرد و اين مسأله نهتنها موجب پيشرفت نميشود كه سبب پسرفت امور ميگردد. تمام فرمانداران بايد تلاش خود را بكنند تا برنامهها و شعارهاي دولت اعتدال را محقق كنند و به ياد داشته باشند اگر بر اين مسند نشستهاند به جهت اين است كه به اين شعارها و وعدهها پايبند هستند و در عمل نيز بايد اين امر را ثابت و از تمام ظرفيتها استفاده كنند تا جوابگوي مطالبات مردم باشند.
فعال سیاسی