با عرض سلام مجدد و احترامات وارده و خارجه به عموم مخاطبان عزیزی که همچنان با پوستکلفتی تمام از حوادثی مانند سیل، زلزله، ریزش معدن، واژگونی اتوبوس، سقوط هواپیما، آفلاتوکسین لبنیات، حذف یارانه معیشت، رشد قیمتها و ... جان سالم به در برده و سُر و مُر و گنده نشستهاند و این ستون را میخوانند.
یعنی واقعاً من و شما هنوز زندهایم؟ باور کنم یا نه هُرم نفسهاتو؟ حالا من هیچی انشاا... که هزار سال سایهام بر سر همه باشد، ولی شماها دیگه کی هستین؟ خداوکیلی چی میخورین؟ چطوری هنوز زندهاید؟ یعنی همچنان یکاره و بیکاره نشستهاید طنز میخوانید؟ شما شرم نمیکنید؟ شما حسابوکتاب سرتان نمیشود؟ چقدر این دولت بدبخت باید برای شما یارانه، بودجه بهداشت و درمان، اعتبار مقابله با حوادث غیرمترقبه و هزینه روکش آسفالت بپردازد؟ آخه چرا این قدر ناسپاسید؟ چرا اصرار دارید این هزینههای گزاف را به دولت محترم تحمیل کنید؟ چرا ظاهرسازی میکنید؟ اینهمه نشانه فرستاده شد که شما به سرنوشت محتوم عنقریب خود بیندیشید و کمی استغفارکنید، پس چرا پند نمیگیرید؟
یکلحظه بایستید و در کار و بار خود تأمل کنید، این جلفبازیها و زندهماندن و زندگیکردن و شادبودن را تمام کنید، حداقل به خاطر فریبدادن کائنات هم که شده وانمود کنید اندکی افسرده هستید، چون حتماً شنیدهاید که کائنات اینجا برعکس همهجا کار میکند و اگر صبح بیدار شوید و لبخند ملیحی تحویل دهید و با جمله «من بهترینم» و «من عالیام» روز خود را آغاز کنید، کائنات تمام قوای درونی، بیرونی و زیرخاکی خود را بسیج میکند که غروب نشده بلایی بر سرتان نازل کند که به صدبار مرگ مفاجا راضی شوید، حالا هی لبخند بزنید، حالا هی روحیه خود را حفظ کنید.
اصلاً عزیز من، فکر خودت و دولت محترم نیستی فکر این خبرنگارها و رسانهایهای بنده خدا باش که به عنصر «بزرگی» و «شگفتی» برای خبر خود نیاز دارند، هر چه شما راحتتر تسلیم سرنوشت محتوم خود شوی «خبر» آنها از نظر بزرگی و تعداد جذابتر میشود، اما اگر تصمیم بگیری سرتق بازی دربیاوری و مثلاً پس از 90 سال به سبب سقوط آجر لقشده از سقف، ریق رحمت را سر بکشی کل معادلات را به هم میریزی؛ یعنی 90 سال میخواهی همه هزینههایت را دولت بپردازد؟ این انصاف است؟ خودت قضاوت کن، دوستان خبرنگار چطور این خبر را منتشر کنند؟ بنویسند یارو به سبب سقوط آجر لقشده از سقف، جان به جانآفرین تسلیم کرد؟ انصافاً زشت نیست؟ از قدیم هم گفتهاند همهچیز دورهمی خوب است، اگر بنا باشد هر کس سر خود بگیرد و راه خود را برود و در آخر هم با آجر لق، ریق رحمت را سر بکشد که سنگ روی سنگ بند نمیشود، پیشینه و حاشیه «خبر» خبرنگاران چه میشود؟ جناب آجر را تحتالحفظ بازداشت کنیم؟ به چه جرمی؟ آیا آجر به اختیار خود آلت قتاله شده و آیا در مقام آلت بر فعل خود اختیار داشته و مبسوطالید بوده یا اینکه بهصورت غیرعمد از جای خود خارجشده اما وسط راه احساس کرده اگر بر ملاج یک انسان فرود بیاید لذت بیشتری دارد و فیلمنامه دراماتیکتر میشود؟ آیا آجر به سبب اختصاصنداشتن بودجه مقاومسازی تصمیم به این فعل شنیع گرفته یا به سبب حذف بازدیدهای ادواری ایمنی از ساختمان، ناخواسته بر ملاج یک انسان فرود آمده؟ در این میان آیا مهندسان ناظر، نظارت تامه خود را اعمال کردهاند؟ آیا ترافیک هم در دیررسیدن تیم اورژانس نقش داشته و باید معاونت حملونقل را هم بهعنوان مطلع به دادگاه فرابخوانیم؟ آیا اگر بحث اهمال و قصور در مراکز درمانی را مطرح کنیم نظام پزشکی با لودر از روی ما رد نمیشود؟ اصلاً آیا اداره استاندارد نظارت کرده که این آجر با چه مصالحی ساختهشده که تا بدین حد از دوام و قوام بیبهره بوده و به طرفهالعینی خود را بر سر یک آدم بیگناه ول کرده؟ میبینید اینهمه دردسر به سبب همراهینکردن با جمع و تکروی است درحالیکه اگر هر فردی مثل آدمیزاد با جمع همراهی میکرد و در نخستین سیل، زلزله، ریزش تونل، سقوط اتوبوس و ... کمی شل میکرد و اجازه میداد کارها به روال پیش برود، اینهمه دردسر هم برای متولیان امر درست نمیشد.