تاریکی و از بینبردن آن توسط نور در شب نیازی بوده که از زمان ماقبل تاریخ تاکنون، همواره ذهن بشر را درگیر خودش کردهاست.
انسانهای اولیه با کندن دیواره غارها، سعی در انتقال نور روز به داخل غارهای تاریک داشتند. مسئولان آکسفورد کامپاین آوگاردنز بر این باورند که نقوش و حکاکی روی سنگها و دیواره غارها در عصر حجر، نمایانگر توجه و علاقه بشری به سوسوی نور بودهاست. یکیاز طراحان موفق اهل توکیو، عقیدهاش را اینگونه بیان میکند که نور همیشه زیباست، اما روشنایی در عین زیبایی میتواند زشت هم باشد.
برای مثال به نظر برخی افراد، نورپردازی بناهای تاریخی، نه تنها سبب زیبایی بیشتر آنها نمیشود، بلکه سبب لکهدار شدن محدوده و حیطه هنر معماری نیز میشود. هاینریش کرامر آلمانی نیز به شدت به این موضوع اعتراض دارد.
وی معتقد است نباید بناهای تاریخی را با نورپردازی مزین کرد، زیرا به هنر معماری خدشه وارد میشود.
در واقع باید همواره این موضوع را مدنظر قرار داد که چینش شهری، با نور و روشنایی شهری تفاوت عمدهای دارد.
نخستین سیستم نوری بهکار رفته در شهر، به عنوان اولین آذینبندی، همان نور بهکار رفته در سطح شهرها و پارکها از طریق چراغهای روشنایی است.
کتابها و نقاشیهای کلاسیک که به دوره باروک مربوط است، همواره بهکارگیری نور و رنگهای سحرآمیز در داستانها و افسانههای آن زمان را به تصویر میکشد.
هرچندکه تأثیر این سبک از نظر لطافت و خیالانگیزی در بوستانها و گردشگاههای آن دوره نیز مشهود بودهاست، اما تسلط چراغهای روشنایی این مکانها، فرم اشرافی و دلپذیر آن را از دست دادهاست.
برای مثال در انعکاس انبوه چراغهای کنار رودخانه راین چنین به نظر میرسد که این رودخانه در میان شعلههای آتش است و این از حالت خیالانگیزی و اشرافی راین میکاهد. در آلمان نیز، نازیها نخستین گروه و افرادی بودند که اهمیت نور را درک کردند و محو اثر اعجابانگیز آن شدند. آنها نور را برای تبلیغ مسلک خود به خدمت گرفتند و در واقع از آن در جهت اهداف خود، استفاده کردند.
برای بسیاری از ما تا به امروز غیرممکن بوده که با تاریکی شب کنار بیاییم و همواره تلاش ما بر این بودهاست که با آن مبارزه و همه جا را روشن کنیم.
بشر هنوز قادر نیست آنطور که دلخواه اوست، نور را به محیطهای باز و نامحدود انتقال دهد؛ زیرا تنها با نگاهی به مشکلات موجود، درمییابیم که بهکارگیری تجهیزات کامل نوری در فضاهای باز و نامحدود، عملی پرهزینه و تا حدودی غیرممکن خواهد بود. چنین فضاهایی از بالا تا آسمان و از اطراف تا فرسنگها ادامه دارند و به اصطلاح Open Space یا فضای باز را در ذهن تداعی میکنند.
این فضاها زنده هستند و از نور طبیعی بهرهمیگیرند. باد، فصلها و رشد درختان، موانع پرقدرتی در مقابل سیستمهای نوری آنها بهشمار میروند. از دیگر مشکلات روشن کردن این فضاها، مسائل اقتصادی و هزینه بسیار بالاست؛ زیرا سرمایهگذاری در این امر به هیچ وجه مقرون به صرفه نیست و این یکی از دلایل مهم توجه نکردن سرمایهگذاران، به این مناطق است. از جملهی این فضاهای باز و نامحدود، جادههای بینشهری است که به ندرت در تمام طول مسیر، از نور و روشنایی بهره میبرند، اما همین جاده در مکانهایی که به فضای بسته مثل تونلها متصل میشود، حتماً باید به تجهیزات نوری مجهز شود.
در طول دهههای گذشته، عناصر سازنده شهری، رشد چشمگیری داشتهاند. در این زمان طراحان فراوانی در همه جای دنیا وجود دارند که طرحهای اولیه بسیاری در زمینهعناصر سازنده شهری ارائه میدهند. دور از انتظار نبوده که حضور موج این نوع طرحهای سازنده، ایجاد رقابت کرده است و طبیعتاً هریک از این طرحها مدعیاند که بهترین راهحل هستند.
برخی از این ایدهها و طرحها در موارد مختلف با یکدیگر تفاوت دارند و در برخی موارد با هم یکسان و منطبق هستند.
آنچه در سطح کلانشهرها به طورکامل قابل مشاهده است، چیدن فضای شهری با وسائل، کم و بیش بیفایده است؛ برای مثال چراغهای روشنایی خیابانها و بوستانها، که سبب اشغال بخشی از این فضاها در روز است. در تاریکی مطمئناً و قطعاً اهمیت آنها در رأس موضوع قرار دارد و در شب، نقش آنها پررنگتر و مفیدتر خواهد بود.
ویلیام فلوسر در این رابطه میگوید، چراغهای روشنایی خیابانها و بوستانها در طول شب واقعاً مجلل و باشکوه هستند، زیرا بر تاریکی شب غلبه میکنند، اما با فرا رسیدن روز، آنها این شکوه را از دست میدهند، چون اینبار آنچه سبب روشنایی محیط میشود، نور روز است.
در صنعت نور و روشنایی، استانداردهایی برای استفاده از آن وجود دارد که به نور شدید و ملایم، تنوع رنگ، تراکم نور و زاویه آن نظارت دارد. همانطور که میدانیم در دنیای امروز با پیشرفتها و فناوریها، نور به رنگهای مختلف عرضه میشود. رنگ نور و جهت یا زاویه تابش آن بسیار تأثیرگذار است، بهطوریکه به اجسام روح، شکل و فرم میدهد. البته باید در نظر داشت که زاویه تابش اگر به درستی انتخاب نشود، میتواند سبب آلودگیهای نوری در محیط اطراف شود.
طراحان روشنایی و نورپردازی بیشتر افرادی هستند که دیدی دقیق و ظریف دارند و با دقت نظر بیشتری به اطراف خود مینگرند. آنها معتقدند با بهرهگیری از طبیعت اطراف و الهام از عناصری مانند باد، آب، خاک و دیگر موجودات، میتوان به رنگ و نور مناسبتری دست یافت.
حرف آخر؛ یوتاکرر و پتراماگر معتقدند “نور حدس و گمان و فرضیه هر بینندهای را به حقیقت بدل میکند. نور همه چیز را عینی و قابلرویت میکند، بدون اینکه خود قابل رویت و عینی و دارای فرم و شکل خاصی باشد”. در مقابل نور و روشنایی، تاریکی و سایهها قرار دارند، اما این 2 بدون یکدیگر بیمعنی هستند. فرم عینی و قابل رویت یک مکان تنها با نسبت نور مشخص نمیشود، بلکه به فضای اطراف آن نیز بستگی دارد. بهکارگیری نور در شهر، اگر با آگاهی و درک لازم همراه نباشد، هرگز نتیجه خوبی نخواهد داشت.
برای رسیدن به آگاهی لازم و مناسب، باید بین کارشناسان، مهندسان، طراحان و سازندگان سیستمهای نوری اتفاق نظر وجود داشتهباشد و هماهنگی لازم ایجاد شود زیرا سازندگان این سیستمها معمولاً چهارچوب تکنیکی را نادیده میگیرند.