■ در طرح جامع همدان نگاه اقتصادی و فرهنگی وجود ندارد
از همان ماههاي ابتدایی که مطالعات طرح جامع همدان توسط مهندسان غيربومي آغاز شد، تعدادی از منتقدان این موضوع را بهعنوان اصلیترین آسیب برای برنامهريزي و توسعه شهری در غرب ایران مطرح کردند.
برخي از منتقدان ديگر با منشأ سياسي، پس از گذشت چندماه از آغاز مطالعات، به الحاقهاي صورت گرفته و برنامهريزي براي کلانشهرشدن همدان واکنش نشان دادند.
اما برخي ديگر به ارائه نشدن مطالعات کامل و دقيق از دلايل الحاق و نمونههاي موفق در دنيا معترض بودند.
هنوز هم توجهنکردن به مسائل اقتصادي شهر، الحاق تعدادي روستا به شهر بدون ارائه مطالعات دقيق و کامل و جدل بر سر مجوز تراکم در بافت مرکزي، محل اختلافات کارشناسان با مسئولاني است که در مطالعات دخالت ميکردند. جهت گسترش شهر و توجه به زيرساختهاي آن از جمله موضوعات مهمي است که وقتي به آن پرداخته ميشود دعواهاي جناحي آن را به حاشيه برده و موجب شده تا پیش از تصويب طرح جامع اتفاقاتي در سمتي از شهر بيفتد که جزو مصوبات مشاور طرح جامع نبوده است.
با اينحال تأخير در ارائه طرح جامع توسط مشاور، موجب شده تا در ميان دعواهاي جناحي بر سر کلانشهري و کوچک نگهداشتن شهر با افزايش تراکم، اتفاقاتي در شهر بيفتد که هم افزايش تراکم و هم افزايش وسعت شهر را دربر ميگيرد.
درصورتيکه پس از تصويب کلانشهرشدن همدان توسط وزارت کشور، افزايش تراکم جايي در مطالعات نداشته اما برخي مسئولان تحت فشارهايي مصوبههايي براي تراکمسازي ارائه کردهاند که در نتيجه آن علاوهبر اينکه به بافت فرهنگي و تاريخي شهر آسيب ميزند و ترافيک را افزايش ميدهد شهر از جهتهايي گسترش مييابد که خدمترساني به آنها با مشکلاتي مواجه خواهد شد.
به هر حال در گفتوگو با محمد رحمانی مدیرگروه شهرسازی و مدیریت شهری دانشگاه آزاد اسلامی همدان که دارای سوابق متعددی در عرصه علمی و تجربی در انجام ایندست از مطالعات است، قصد داریم زوایای پنهان و آشکار اینگونه مخالفتها را که با برخی تغییرات در سیستم اداری، سیاسی و فنی استان، آنهم در نزدیکی ایام انتخابات و تصویب نهایی طرح جامع، موجب رونق شایعات و افزایش چالش و حساسیتها شده، بررسی کنیم.
درباره جهات مختلف توسعه شهر و الحاق روستاها صحبت کنید.
متأسفانه هنوز هم بر سر بزرگ شدن و بزرگ فکر کردن دچار تردید هستیم و امروز تقابل موضوع کلانشهری در طرح جامع در مقام تحکیم و یا تضعیف آن، شهر و مردم آن را در آیندهای مبهم فروبرده است؛ بنابراین در این شرایط استراتژی توسعه در این فرایند باید بتواند اقمار خود را در مرزهای تعیینشده از نظر هویتی و مکانی حفظ کند و در عینحال ارتباط سیستمی مرکز کلانشهر همدان را با شاخصهای 8گانه در جهت توسعه فضایی بهعنوان یک ضرورت دنبال کند و چنانچه همدان در ناحیه مرکزی خود شهرهای پیرامونی را تصرف کند و مرزهای ناحیهای را بشکند از نظر مجموعه شهری در ناحیه مرکزی ساختار خود را بههم ریخته و در شعاع عملکردی حوزه کلانشهری با ضعف ابعاد جغرافیایی در جنبههای فضایی و مکانی روبهرو خواهد شد و مشاور طرح در این موضوع مهم باید تفکر و استراتژی توسعه شهر را با مطالعات کلانشهر همدان با مجموعه شهری منطبق کند و جهات و مقیاس توسعه را در اولویت کار خود قرار دهد و با دوری از جنجالهای موجود و درگیرشدن در قراردادهای جدید در حوزه کسبوکار خود در شهر همدان به مأموریت ذاتی خود بپردازد.
مشاور یکی از وظایفی مهمی که دارد و از آن میتوان بهعنوان دستاورد جمهوری اسلامی در قانون برنامههای عمرانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی یاد کرد، تغییر نام طرح جامع به طرح توسعه و عمران و حوزه نفوذ شهر است که ما و همه دستاندرکاران عمرانی شهر، گاهی بهاشتباه این طرح و مطالعات را طرح جامع میگوییم، این درحالی است که طرحهای تبدیل و تغییر نام و محتوای دادهشده به طرح توسعه و عمران و حوزه نفوذ شهر که براساس آن عین مُر قانون در شهر خدمات مشاور، مطالعه دقیق حریم و حوزه نفوذ که ورودیهای شهر و حدود خطوط تعیین عملکردی آن برای تنظیم روابط بین شهر و روستا و شهرهای پیرامونی از وظایف مشاور است و مطابق قواعد علمی محدوده، حریم و حوزه نفوذ مستقیم و حتی غیرمستقیم شهر را مبتنیبر مطالعات که بر پایه مطالعات دقیق جمعیتی، کالبدی و فضایی است با آمدوشدهای پیرامون به مرکز برای گرفتن انواع خدمات آموزشی، تجاری، اداری، آموزشی و ... بهدست آورد، اما متأسفانه امروز مشاور و نحوه تهیه طرح کنار گذاشتهشده و بخش کارشناسی و نظارتکننده که گاهی اوقات بدون مهارت لازم در بررسی این طرح هستند، مدیران عمرانی، فنی و حتی سیاسی شهر را بیجهت در گیر کرده است.
کلانشهرشدن همدان را چقدر کارشناسيشده و مناسب در جهت توسعه همدان ميدانيد؟
براساس شاخصهاي 8گانه، کلانشهرشدن همدان کاملا درست و کارشناسيشده است. کلانشهري، شهر سبز پایدار، پایتخت تاریخ و تمدن و شهر گردشگري، شایسته قامت بلند همدان است و بهنحو شايستهاي در پيگيري توسعه شهر بايد نقش مثبتي داشته باشيم.
به هرحال باید گفت از زمان قرار گرفتن این شهر در میان کلانشهرهای ایران زیرساختهای فراوانی در تحکیم موضع کلانشهری همدان از جمله توسعه شبکه حملونقل برونشهری و گسترش راهها و توسعه شبکه راهآهن بهوجود آمده است و در درون شهر هم اعتبارات خوبی در ردیف ملی برای توسعه بخش مسکن و دیگر تأسیسات مانند بيمارستان هزار تختخوابي، قطار شهري و توسعه دانشگاههاي اقماري در سطح کلان در قانون بودجه پیشبینیشده که همه اينها در رشد درونزا ممکن نخواهد شد و نياز به فضاسازی مناسب در عرصه سرزمینی دارند؛ بنابراین نهتنها بزرگشدن شهر ايراد ندارد بلکه ضرورت دارد. به هرحال سیاستگذاریها و آرزوهاي بزرگ نياز به فضايي بزرگتر دارند و بزرگتر شدن شهر شايسته کلانشهر همدان است.
ریشههای مشکل مدیریت عمرانی و فنی استان و شهر را در کجا مي بينيد؟
امروز باید بهصراحت عرض کنم معاونت امور عمراني استانداري و شهردار شهر وارث پديده شومي هستند که از مديريتهاي عمرانی و کارشناسانی از شهر نشأت میگیرد. برخي از اين کارشناسان هنوز هم نمیخواهند بپذیرند که کارشناس حوزه مطالعات طرح جامع نیستند و کار ساختمانی در شکل عمرانی با نگاه برنامهریزی شهری و منطقهای بسیار متفاوت بوده و در حوزه تخصصی جغرافیای شهری و برنامهریزی شهري و شهرسازی است.
در این حوزه آنقدر که موضوع جغرافیایي و منطقهای مطرح است مهندسی ساختمان مطرح نیست و با این افراد نمیتوان مشروعیت لازم را در اجرا برای طرح ایجاد کرد و از همینرو است که تحققپذیری طرحهای توسعه و عمران (طرحهای جامع) پایین و غیرکاربردی است.
باید عرض کنم نگاه مشاوران در طرحها نگاه نقشه است نه انسان و روابط آن با مکان، بهنحویکه متأسفانه امروز يکي از مشکلاتي که در طرحهاي جامع وجود دارد اين است که تفکر افراد معطوف به تقسیم کاربریها در داخل شهر بوده و نقش و عملکرد کاربری با مقیاس انسانی در فضای شهر مورد توجه قرار نگرفته و حریم شهر با بیتوجهی مورد تعرض قرار گرفته است. امروز میبینیم همین بیقیدی و بیمسئولیتی در حریم و محدوده این همه بحث و جدال را در الحاق روستاهای پیرامونی به شهر بهوجود آورده، بهنحويکه امروز ميبينيم شهر از تمام جهات توسعه دچار محدودیتهایی هم بهلحاظ طبيعي و هم بهصورت انسانساخت است که باید مشاور طرح در این شرایط راهکاری اساسی ارائه دهد و اکنون باید مسکن و شهرسازی در 2 دهه پیش و شهرداری در مدیریتهای گذشته به نبود سیاستگذاری و مدیریت درست اجرایی در حریم شهر پاسخگو باشد.
انتقادات کارشناسان و دانشگاهیان را در رویکرد مخالفت در طرح جامع چگونه ارزیابی میکنید؟
نکته ديگري که اين طرح را تحتتأثير گذاشته بستانکاران علمي هستند که از ساختار مديريت شهري سهم خود را ميخواهند؛ سهم ديدهشدن، سهم شناختهشدن و سهم اقتصاد در کنار معيشت حرفهای آنهم در شهری که در آن زندگی میکنند و به آن تعلق دارند ژن فرهنگی مدیران هم در انتخاب مدیران و هم در واگذاری مطالعات به افراد غیربومی غریبنوازانه است و استان میلی به استفاده از سرمایههای علمی خود در درون ندارد و یا این افراد با روابط ساختاری در انجام اوامر و یا مطالعات بهخوبی آشنا نیستند و یا به هرحال جامعه مدیریتی استان نخبگان خود را برنمیتابد و قصد دارد از چشمان مردم شهر دور نگهدارد.
اما در گفتوگوی ما درباره مسائل و مخالفتهای طرح جامع که من عرض کردم در طرح توسعه و عمران و حوزه نفوذ و پيشرفت تنظيم و تدوين آن با 2 موضوع در چالش هستيم که روند را کُند و گاهي مبهم و غبارآلود کرده است؛ 1- مسائل مرتبط با ژئوپولوتيک شهري، 2- مسائل مرتبط با ژئوپولوتيک علمي. بهخاطر اين 2 مسأله نميتوان به این سادگی مطالعات طرح را ببنديم چون مشکلاتي در ساختار شهر و برخي مداخلات غيراخلاقي يا فرصتطلبانه وجود دارد که شکل نگاه به موضوع را از مسير پاسخگويي درست منحرف کرده است.
طبق قانون، متولي تهيه طرحهاي جامع و تفصيلي شهر وزارت راهوشهرسازي بوده که از سال 1343 مأموريت تهيه آنها را داشته است و مشاور طرح را انتخاب ميکند. اجراي اين مطالعات بر روی زمین هم بهعهده شهرداري است. اما گاهي آنقدر قيلوقال در تهيه طرح جامع فعلي زياد شده که فراموش کردهایم مسئول اين طرح کيست و ميخواهيم بسياري از مشکلات را به گردن شهرداري بيندازيم. درواقع اکنون بهجاي اينکه مطالباتمان را از مشاور بخواهيم از مسئولان سياسي و شهرداري ميخواهيم!
بهنظر شما عمدهترين مشکل طرح فعلي چيست؟
برخيها به شکل نگاه در توسعه فيزيکي شهر به سمت بيرون انتقاد ميکنند و به توسعه درونافزا معتقد هستند. اما ظرفيتهاي دروني شهر براي توسعه عمودي (افزايش طبقات) در شهر با محدودیتهایی در بافت میانی به جهت وجود بافت و ابنیه تاریخی واجد ارزش تاريخي مواجه است. پس اگر شهر با افزايش طبقات گسترش داده شود، شهرداري متهم به تراکمفروشي ميشود. اگر هم شهر به پيرامون توسعه پيدا کند متهم به اجرايي کردن کلانشهري همدان و تصرف اراضي کشاورزي و منابع طبيعي خواهد شد. پس امري بديهي و روشن است که از بين اين گزينهها مسير توسعه منطقيتري براي ده سال آينده مانند الحاق روستاها و اراضي کشاورزی کلاس 3 با رعایت اصول و قواعد محيطزيست پايدار و مدیریت و نظارت قوی است.
اگر بخواهیم برخی اشکالات را در طرح جامع و مطالعات آن کلیدیتر بیان کنیم؛ 1- نگاه انساني و رفتارمدار در بافت مياني با کم کردن نقش خودرو، 2- توسعه برونزا و افزايش نقش حملونقل عمومي برای اجرایی کردن قطار شهري بهدلیل محدودیت در بافت میانی، 3-خارج کردن همدان از فرم تکهستهای شهر به چند هستهای، 4-اجرای طرحهای موضوعی و موضعی در قالب طرح جامع که ضعف عمده طرح محسوب میگردد، 5-مدیریت و صیانت از هسته مرکزی شهر و صیانت از بافت فرهنگی و تاریخی و تأسیس مدیریت شهرداری منطقه مرکزی، 6-توجه به الگوهای درآمدی جدید و نوین در پهنههای مختلف و قوه محرکه قرار دادن عملکرد گردشگری، 7-توجه به برند همدان، شهر سبز پایدار، 8-مدیریت قوی و جدی توسعه جاهطلبانه در دامنه الوند و گنجنامه و حفظ انفال عمومی و دریافت حقوق شهر، 9-موقعیت شهر همدان در ابعاد منطقهای و کلانشهری بهخوبی مورد توجه قرار نگرفته است، همدان حوزه نفوذی تا دروازههای ورودی به استان کردستان و کرمانشاه دارد و هیچ نگاه اقتصادی و فرهنگی به این موضوع نشده است.
امروز شهرداری بهدلیل مدیریتهای بومی در ساختار هدفمند شهری، در طرحهای موضوعی و موضعی در شهر در مقام دستگاه اجرایی نسبت به اداره راه و شهرسازی، که باید آفریننده ایدهها و سیاستهای توسعه شهر باشد، موفقتتر عمل کرده و راهبردهای توسعهطلبانه و محرکی را در شهر با همه محدودیتهای منابع و انتقادات که گاهی بر آن وارد است، درحال اجرا دارد.