ايستگاه راهآهن همدان در 12 کيلومتري مرکز شهر، موجب شده تا انتقادات بسياري به اين سمت وجود داشته باشد. بهخاطر دوري مسير و نامناسببودن جاده از شهر تا ايستگاه، مردم با چالشهايي براي سوارشدن به قطار مواجه هستند. اما اين تنها دلیلی نيست که مردم سوار قطار همدان- تهران و برعکس نميشوند. بسياري از مردم که اهل سفر با قطار هستند براي همدان-مشهد و برعکس بليت ميخرند و همين جاده 12 کيلومتري را هم طي ميکنند. اما حتي يک نفر از مسافران حاضر نيست که اين جاده را طي کند و تا تهران سوار قطار شود. بنابراين دلیل آن صرفا دوري ايستگاه از داخل شهر نيست. بلکه ميبينند سفر با اتوبوس و تاکسيهاي بين شهري علاوه بر کاهش زمان سفر، ارزانتر از قطار در اين مسير تمام ميشود.
با اين حال بسياري از مسئولان دلیل استقبالنکردن مردم از قطار همدان- تهران و برعکس را دوري ايستگاه راهآهن از مرکز شهر عنوان ميکنند. به تازگی هم رئيس کميسيون اقتصاد، سرمايهگذاري و گردشگري شوراي اسلامي شهر همدان به روند اتمام عملياتي اجرايي ايستگاه تشکيلاتي راهآهن انتقاد کرده و خطاب به برخي مديران گفته که «برخيها به هر بهانهاي براي اتمام عمليات اجرايي راهآهن همدان وزير وقت راه و شهرسازي را تهديد ميکردند اما چرا پس از افتتاح سياسي اين مسير ريلي به منظور اختصاص بودجه خاص براي اتمام ساختمان ايستگاه اقدامي نداشتهاند؟ چرا افتتاح رسمي خط آهن مذکور بايد تحتاشعاع مسائل سياسي قرار بگيرد؟ با گذشت 2 سال از افتتاح رسمي خط آهن مذکور چرا وضعيت نهايي ايستگاه تشکيلاتي راهآهن همدان به عنوان چهارراه ريلي منطقه غرب کشور بايد بلاتکليف باشد؟»
اينکه بايد اين ايستگاه ساخته شود تا ريل در همدان براي مسافران قابليت استفاده، بهصورت گسترده، پيدا کند امري بديهي است و اکنون که فصل بودجهبندي است بايد براي آن هم برنامهريزي شود، اما تنها مشکل نيست. بلکه با همين امکانات هم ميتوانيم اين قطار را راه بيندازيم به شرط اينکه برنامهريزي درستي صورت بگيرد. مردم انتظار دارند مسئولان و نمايندگان مجلس همانند سالي که نزديک به انتخابات رياست جمهوري بود و تلاش ميکردند تا راهآهن همدان راه بيفتد اکنون براي بهرهبرداري واقعي از اين ريل هم همانقدر تلاش کنند. ممکن است که بهخاطر تأمين بودجه، در زماني کوتاه ايستگاه داخل شهر را ساخته نشود اما تا آن زمان بايد از امکانات موجود استفاده کرد.
براي ساخت اين راهآهن هزار و 200 ميليارد تومان صرف شد اما اکنون براي بهرهبرداري از آن نيازي به چنين بودجه سرسامآوري نيست بلکه فقط نياز به همدلي مسئولان و دستاندرکاران دارد تا مردم بتواند سوار قطار همدان-تهران شوند.
برخيها ميگويند تا ايستگاهِ داخل شهر ساخته نشود، ريل همدان- تهران قابل استفاده نخواهد بود! مگر در حالحاضر که فرودگاه در نزديکي شهر است و امکانات پرواز به شهرهاي مختلف دارد، برنامهريزي مدوني براي آن انجام شده که پرواز همدان تهران مورد استقبال مردم قرار بگيرد؟ اين برخوردها با منابع استان و کشور صرفا داراييهاي کشور و بيتالمال را هدر ميدهد. ايستگاه قطار اگر هم به داخل شهر بيايد اما براي حرکت قطارها برنامه درست و کارشناسي نوشته نشود راهآهن همدان هم به متروکهاي تبديل ميشود که شايد در هفته 2 يا 3 سفر بيشتر به مشهد نداشته باشد.
مردم از امکاناتي استفاده ميکنند که بدانند در قبال وقت و هزينهاي که بابت آن صرف ميکنند خدمات مناسبي دريافت ميکنند. سفر به تهران با مبلغ حدودي 300 هزار تومان با هواپيما و مبلغ حدودي 110 هزار تومان با قطار نميتواند مسافر جذب کند. حالا اين ايستگاه در دل شهر باشد يا بيرون شهر، فرقي ندارد.
اکنون که صحبت از «ريلباس» در مسير ريلي همدان-تهران و برعکس است بهجاي اينکه مسئولان به ايستگاه دور از شهر اشاره کنند و اين مشکل را تازه نشان بدهند فعلا به بهرهبرداري از ريل اين مسير و کمک بدون نگاه سياسي به راهاندازي قطار ارزانقيمت بکنند. قطار با بليت ارزانقيمت تنها راهي است که ميتواند اين خط ريلي را فعال کند. هزينه سفر به تهران و برعکس با ريلباسي که مديرکل راه آهن غرب کشور پيش از اين درباره آن صحبت کرده جمعا حدود 44 هزار تومان ميشود اما با قطار معمولي حدود 112 هزار تومان تمام ميشود. هزينه سفر با ريلباس حتي از اتوبوس هم ارزانتر تمام ميشود. قيمت بليت اتوبوس براي رفت و برگشت حدود 96 هزار تومان است. هواپيما نيز در همدان تعطيل است و اگر در سال يکي دو ماه به صورت موقتي پابرجا شود قيمت آن براي مسافرين معمولي صرفه اقتصادي ندارد و بسياري از مردم توان پرداخت هزينه پرواز را ندارند. از اينرو ريلباس يا قطار ارزان قيمتي که همانند مسير قم-تهران و برعکس مشمول دريافت يارانه شده باشد، بهترين راهکار، با شرايط فعلي راهآهن همدان، براي بهرهبرداري خط همدان-تهران است.