يک دهه است که جذب سرمايهگذار در همدان به يک اولويت تبديل شده است. تلاش براي توسعه بخشيدن به همدان از طريق سرمايهگذاري بخش خصوصي تا جايي پيش رفته که بسياري متوجه شدهاند همدان يکي از بهترين استانها براي آن است اما برخيها با چوب لاي چرخ گذاشتن مانع آن ميشوند. حالا برخيها دانسته و برخيها نادانسته اين موانع را ايجاد ميکنند. از کارشناسان برخي ادارات گرفته تا حتي برخي سرمايهداران گاهي اوقات سد راه سرمايهگذاراني ميشوند که پروژههاي کلاني را ايجاد ميکنند و اتفاقا ايندست پروژهها به هر طريقي که شده توسعه استان را رقم ميزنند.
از پتروشيمي هگمتانه گرفته تا اسکايمال و برخي پروژههاي ديگر همه نياز استان هستند و حتي به تعداد آنها بايد افزوده شود اما اين درصورتي رقم ميخورد که از مردم گرفته تا دستگاه قضا و مديران و کارشناسان همه با کمک هم فضا را براي سرمايهگذار تسهيل کنند. اکنون مديران و دستگاه قضا يکدست به هم کمک ميکنند تا سرمايهگذاران وارد استان شوند اما بقيه نيز بايد به آنها کمک کنند. در اينباره حميدرضا متين رئيس سازمان صنعت، معدن و تجارت استان همدان در دفتر همدانپيام به گفتوگو نشسته است.
بهتازگی مطالبي درباره نحوه پاسخ دادن شما به يکي از خبرگزاريها خبرساز شده، قضيه چيست؟ با توجه به شناخت ديرينهاي که از شما داريم باور اين نوشتهها براي ما سخت است.
مطمئن باشيد من هيچوقت به خودم توهين نميکنم.
اين فضاي سرمايهگذاري در همدان بهسختي ايجاد شده و براي راهاندازي پتروشيمي هگمتانه هم 17 سال سختي و زحمت کشيدهايم. بيش از صد جلسه با افراد مختلف از وزير و معاون وزير گرفته تا با سرمايهگذاران آن و افراد ديگر گذاشتهايم. بارها من رفتهام دم در وزارتخانه ايستادهام و بهمحض اينکه نفراتي که ميخواهيم با آنها صحبت کنيم وارد وزارتخانه شدهاند با آقاي نيکبخت استاندار وقت تماس گرفتهام و ايشان خودشان را بهسرعت رساندهاند تا جلسه برگزار کنيم. بارها پيشآمده که ماهها منتظر يک جلسه و ديدار با افراد موردنظر ماندهايم اما بلافاصله پس از آغاز جلسه، يک مورد مانند کمبود آب را مطرح کردهاند که سبب شده همان لحظه جلسه به پايان برسد.
دهها بار ما را نااميد کردند. اما تيم همدان کوتاه نيامد و بالاخره پس از 17 سال موادي در همدان توليد ميشود که ميتواند همه نيازهاي کشور و بخش عمده نياز منطقه را برآورده کند؛ بنابراين ما نبايد فضاي سرمايهگذاري در همدان را که بهسختي ايجاد شده، خراب و خدشهدار کنيم. همه بايد به توسعه استان و جذب سرمايهگذار کمک کنيم. با ايجاد تنش و فضاهاي اينچنيني فضاي سرمايهگذاري تخريب ميشود و جذب سرمايهگذار يا انجام نميشود و يا بهسختي انجام ميشود.
بهتازگی در جلسات درباره 12 پروژهاي صحبت ميشود که براي آنها سرمايهگذار جذب کردهايد، آنها کدامها هستند؟
2 نفر متقاضي سرمايهگذاري در بخش توليد لاستيک ماشين سنگين هستند که درحال بررسي هستيم که کداميک ظرفیت رسيدن به مرحله نهايي را دارند. آنها متقاضي راهاندازي اين کارخانهها در شهرکهاي صنعتي هستند اما در تلاش هستيم آن را به منطقه ويژه منتقل کنيم تا بتوانيم براي واردات مواد اوليه و صادرات محصولات توليدي کمکهاي دولتي بيشتري بدهيم.
پالايشگاه هم يکي از اين موارد است اما با توجه به اينکه ميزان مصرف آب بالايي دارد تاکنون سرمايهگذاري براي آن درخواست نداده است.
فرآوري منيزيم از دولوميت، توسعه معادن سرمک، توليد خمير الکترود براي نخستینبار در کشور در شهرک صنعتي ويان، حل مشکلات واحدهاي کيان وينسار، فولاد جعفري، کيان کرد، رزن سافت و سيبزميني الوند و راهاندازي آنها از ديگر اقدامات بوده است. بهعنوان مثال سيبزميني الوند را سرمايهگذار جديدي خريد و حدود 280 ميليارد تومان بدهي آن را پرداخت کرد و 400 ميليارد هم درحال هزينه است و با راهاندازي آن درمجموع حدود هزار ميليارد تومان وارد چرخه ميشود. قطعا با افزايش ظرفيت توليد، در پايان ارديبهشت 1400 اعلام خواهيم کرد که ملاير قطب توليد سيليس کشور است.
قطب دارويي کشور در تويسرکان با راهاندازي 3 طرح توليدي و ايجاد 2 طرح ديگر بهزودي ايجاد میشود.
طرح توسعه شرکت شيشه با هزار ميليارد تومان صادر شد. شرکت توليد روغن کشت و صنعت خزل نيز طرح توسعهاي خود را ايجاد کرد.
2 شرکت بافتينه و بافتسان نجاتدهنده کشور در دوران کرونا بودند که رياست جمهوري در نوروز از شرکت بافتسان بازديد ويدئوکنفرانسي داشت و طرحهاي توسعهاي نيز داشتند.
درمجموع 7 هزار ميليارد تومان سرمايهگذاري در اين بخش در ده ماهه سالجاري نشان ميدهد که قدمهاي محکمي در راه جهش توليد برداشتهايم.
تراز صنعتي و معدني همدان نسبت به کرمانشاه را در چه سطحي ميبينيد؟
با ورود سرمايهگذاران جديدي که عرض کردم و چند سرمايهگذار کلان ديگر که با آنها صحبتهاي اوليه شده، سطح ما در اين زمينه به کرمانشاه ميرسد. اما چندان نميتوان مقايسه کرد چون شاخصهاي آنها با ما فرق دارد. بهعنوان مثال آنها 2 پتروشيمي دارند اما در همدان يک پتروشيمي وجود دارد که اگر دومي هم ساخته شود در بخش پتروشيمي در يک حد ميشويم. در بسياري موارد هم همينطور است، يا در همدان تعداد بيشتري وجود دارد يا در کرمانشاه. اما در بخش سرمايهگذاري و جذب سرمايهگذار همدان جلوتر است.
سياست سازمان صنعت و معدن در بخش «مالها» مانند پروژه اسکايمال براي استان چيست؟
مجوز فروشگاههاي زنجيرهاي و هايپرمارکتها هنوز به استان تفويض نشده و مجوز آنها را وزارتخانه صادر ميکند. اما اين پروژهها چون سرمايهگذار جذب ميکنند جزو ليستهاي ليدر وزارتخانه هستند.در همدان هايپرمارکت وجود ندارد ولي نياز به چنين پروژهاي بهشدت احساس ميشود. گاهي میهماناني به استان ميآيند و وقتي چنين مراکزي در همدان وجود ندارد که آنها را به آنجا ببريم تا توسعه همدان را ببينند تازه متوجه ميشويم که در اين زمينهها چقدر عقب هستيم و بايد فکري براي آن بکنيم. درحالحاضر هم همه بايد کمک کنيم تا اين پروژه و پروژههاي مشابه در همدان ساخته و راهاندازي شوند.
آيا نقشه راه 20 سال آينده توليد را ترسيم و مصوب کردهايد؟
استان نقشه راه توليد و صنعت دارد اما اين بخش طوري است که نميتوانيم نقشه 20 ساله ترسيم کنيم، کوتاه مدتتر است.
سرمايهگذاراني جذب شده و در آيندهاي نزديک از 12 طرح اثربخش بهرهبرداري ميشود. کار عملياتي اين طرحها يا آغاز شده و يا در دست بررسي است که بهزودي به مرحله عملياتي درميآيند.
در بخش معادن هم از سال 93 از خامفروشي جلوگيري کردهايم و با راهاندازي واحدهايي مانند آندولوزيت و ... در اين بخش ارزشافزوده بالايي ايجاد کردهايم.
در اين برنامه طرحهايي که پيشرفت فيزيکي دارند به تناسب درصد پيشرفت با برنامه ويژهاي جلو ميروند. با اين سرمايهگذاريها همدان در آستانه صنعتيشدن است.
همه پروژهها بايد پيوست فرهنگي داشته باشند، آيا برنامهاي داريد که وقتي هر واحدي ميخواهد راهاندازي شود حتما پيوست فرهنگي را با مشاوران متخصص تهيه کند؟
قطعا واحدهاي توليدي بايد پيوست فرهنگي داشته باشند و دارند اما مشاوران در اين زمينه ميتوانند فعاليت خود را آغاز کنند و به واحدهای مشاوره بدهند. رسانهها هم ميتوانند با استفاده از کارشناسان و متخصصان خود در اين زمينه فعاليت کنند.
چرا کمبود روغن در بازار به وجود آمده است؟ بسياري از واحدهاي پخش ميگويند چون نظارت نيست اين مشکل ايجاد شده است.
بههيچوجه کمبود روغن وجود ندارد. واحدهاي توليد روغن درحال توليد عادي خود هستند. نميگويم روغن زياد است اما کم هم نداريم. روزانه روغن توزيع ميشود اما هر مقدار که توزيع ميشود مردم بلافاصله آنها را ميبرند و قفسهها را خالي ميکنند. اين احتکار خانگي سببشده تا احساس شود با کمبود روغن مواجه هستیم.
شکر چرا گران شده است؟
انتظار نداريد که براي واردات روغن و شکر از ارز 4200 و يارانه دولتي استفاده کنيم و درنهايت اين شکرها به شيريني تبديل شوند؟ بهنظر شما چقدر واجب است که شيريني با يارانه تهيه و فروخته شود؟
مرغ هم با مشکلات مشابه مواجه است و دوباره گران شده و اغلب ميگويند بهدلیل نبود نظارت است.
اتفاقا چون با شدت بر قيمت مرغ نظارت ميشود گاهي مواقع با کمبود مواجه ميشويم. قيمت مصوب مرغ 20 هزار و 400 تومان است. قيمت تحويل مرغ از مرغداري هم حدود 15 هزار تومان است اما برخي مرغداران ميخواهند آن را گرانتر به کشتارگاه بدهند که در اينصورت قيمت براي مصرفکننده هم بالاتر ميرود اما ما تاکنون اجازه ندادهايم مرغداريها بيش از قيمت مصوب بدهند، بنابراين بعضي مرغداريها با اين قيمت به کشتارگاههاي همدان نميفروشند که همين سبب کمبود ميشود. اين مرغداريها اغلب سعي ميکنند مرغ را به استانهايي بفروشند که با قيمت بالاتري ميخرند.
در واقع رعايت قانون دليل گراني و خالي شدن قفسهها است. در مواردي هم وقتي مرغداريها با قيمت مصوب به کشتارگاهها نميدهند آنها مجبورند از استانهاي ديگر وارد کنند که هزينه بار به آن اضافه ميشود و خودبهخود با قيمت بالاتري بهدست مصرفکننده ميرسد.