اگرچه دامنه ویروس کرونا و گسترش آن در جامعه جنبههای منفی بسیاری داشته است اما به باور استاد اقتصاد دانشگاه بوعلی سینا، اين بيماري اهمیت دانش اقتصاد و علم مدیریت در حوزه کلان را به کشورهای خامفروش درحال توسعه (مانند ایران) نشان داده است.
سيد احسان حسینیدوست با حضور در دفتر روزنامه همدانپیام عنوان کرد: اقتصاد ایران در سالهای گذشته بهدلیل اعمال تحریمهای تجاری و بانکی از بیرون، سوءمدیریتها و فسادهای مالی و اقتصادی از درون، رشد اقتصادی منفیای را تجربه کرده و در رکودی طولانی قرار دارد. در کنار این رکود، تمرکز بیش از حد اقتصاد ایران بر بخش دولت و نبود توانمندی دولت (بهطور عمومی و فراجناحی در ایران) در تنظیم بازار و بهویژه اجرای سیاستهای تشویقی و محرک بخش تولید و ساماندهی زنجیره عرضه (که غالباً مبتنی بر حذف واسطههای اضافی است) به ناکامی دولت در کنترل قیمتها منجر شده و سبب شده است تا تورم بالایی نیز در این اقتصاد حاکم باشد و شرایط رکود- تورمی در اقتصاد ایران را شاهد باشیم.
وی با بیان اینکه در چنین شرایطی، پدیده جدیدی به نام Covid19 نیز بروز کرده، گفت: در این شرایط بخش تولیدی را که بهطور خوشبینانه با 30 یا 40 درصد ظرفیت خود کار میکند با مشکل جدیدی روبهرو میکند.
حسینیدوست با اشاره به اینکه کارشناسان اقتصادی خبره در دنیا، بحران مربوط به دوران کرونا و پساکرونا را بدتر و جدیتر از بحران اقتصادی سال 2008 میدانند، بیان کرد: بحران اقتصادی 2008 از بخش بانکی در آمریکا آغاز شد و با توجه به وابستگیها و روابط گسترده این کشور با سایر اقتصادهای دنیا بهسرعت فراگیر شد و اثرات اصلی و جدی آن در سال 2009 یعنی یکسال پس از وقوع مشکل، خود را نشان دادند.
اين عضو هيأت علمي دانشگاه بوعليسينا ادامه داد: در مرحله نخست، بحران اقتصادی خود را در قالب اُفت تولید نشان میدهد و GNP یا تولید ناخالص ملی بسیاری از کشورها رشد منفی را نشان داد. تولید، مهمترین متغیر اقتصاد کلان هر کشور است که بهنوعی با سایر متغیرهای اصلی اقتصاد کلان مانند تورم، اشتغال و نرخ ارز ارتباط تنگاتنگی دارد. پس از افت تولید و در مرحله دوم، استفاده کمتر بنگاهها از عوامل تولید یعنی نیروی کار و سرمایه رخ میدهد. استخدام کمتر، بهمعنای افزایش بیکاری در کشور است. سازمان جهانی کار اعلام کرد تا پایان سال 2009 حدود 20 میلیون شغل از دست رفته بود و نرخ بیکاری در اقتصاد شاخصی مانند آمریکا از 9/4 درصد با بالای 10 درصد رسید که رقم بسیار چالشبرانگیزی است.
وی اظهار کرد: نوسان بازارهای مالی و بهویژه بازار سهام در کشورهای مختلف و اُفت ارزش پولهای ملی، همگی از پسلرزههای بحران 2008 بودند که تا مدتها اقتصاد دنیا را درگیر کرده بود.
این استاد دانشگاه در مقایسه علم اقتصاد با دانش پزشکی عنوان کرد: همانطور که یک پزشک با ابزارها و تجهیزاتی مخصوص، یک بیمار را معاینه میکند تا درد را تشخیص دهد و سپس به تجویز نسخه و راهحل میپردازد، اقتصاددانان هم با استفاده از علم سنجش اقتصادی و دانش آمار پیشرفته، اقتصاد را معاینه میکنند و پس از تشخیص مشکل، راهحل ارائه میکنند(پزشک یک نفر را و اقتصاددان یک اقتصاد و یک کشور را بررسی میکند).
حسینیدوست با بیان اینکه اگر میخواهیم بگوییم که حال یک اقتصاد خوب نیست، باید از طریق نشانهها و سیگنالهای دریافتی از آن اقتصاد و با ادله اظهارنظر انجام شود، گفت: در دوره فعلی، نشانههای بحران کامل مشخص هستند. افت چشمگیر بازارهای بورس از آمریکای شمایل گرفته تا بورسهای کشورهای صنعتی اروپایی و آسیایی، کاهش درآمد صنعت توریسم (بهعنوان بخشی که با صنایع بالادستی و پاییندستی بسیاری در ارتباط است و درنهایت کاهش شدید تقاضا برای حاملهای انرژی مانند نفت و مشتقات آن بهگونهای شدید بوده است که حتی به منفی شدن دورهای قیمت نفت هم انجامید، همگی نشانههای تأثیرپذیری منفی اقتصاد بینالمللی از ویروس کرونا است.
وی با بیان اینکه همواره در شرایط کنونی این پرسش مطرح است که در دوره بروز این ویروس چه اتفاقهای اقتصادی رخ میدهد؟ افزود: در دوره شیوع این بیماری، نخستین مسألهای که رخ میدهد مختل شدن زنجیره تأمین است، بدین معنا که انگیزههای احتیاطی و جو بدبینی ایجادشده در جامعه و طرف تقاضا سبب میشود تا تقاضا برای برخی کالاهای خوراکی و بهویژه کالاهای بهداشتی- درمانی بهشدت افزایش کند که این مسأله به رشد قیمت چنین کالاهایی منجر میگردد(مانند افزایش قیمت ماسک و محلولهای شوینده و ضدعفونی کننده که در چند ماه اخیر شاهد آن بودیم) و از سوی دیگر با افت شدید تقاضا در سایر بخشهای اقتصادی بهطور عمومی مواجه میشویم (خلوت بودن مغازهها، بازارها و پاساژها ناشی از ترس سرایت ویروس که شاهد آن بودیم).
وی ادامه داد: بخش بزرگی از اشتغال (بهویژه در بنگاههای کوچک و کسب و کارهای خانگی و محلی) آسیب جدی دیده و بیکاری تشدید مییابد و فشار هزینه و بار مالی خانوارها و اقشاری که در دهکهای پایین و متوسط جامعه قرار دارند، رشد چشمگیری پیدا میکند و خانوارها با مشکل اقتصادی روبهرو میشوند، در این حین اگر در چنین خانوارهایی، فردی به این ویروس مبتلا شود، فشار هزینههای درمانی مشکل مضاعفی را بههمراه خواهد آورد.
حسینیدوست با تأکید بر اینکه سالها طول میکشد تا دولتها بتوانند فضای کسب و کار را برای انجام فعالیتهای اقتصادی مهیا کنند، بیان کرد: از دست رفتن اطمینان در این حوزه و فرار سرمایهها به بدتر شدن فضای کسب و کار منجر شده و ترمیم آن برای دولتها، سخت و دشوار خواهد بود. در چنین دورانی، استفاده بیشتر اقشار متوسط و کمدرآمد از پساندازهای صورت گرفته در دورههای گذشته(درصورت وجود) را شاهد خواهیم بود و در بخش پولی و بهویژه سیستم بانکی، امکان افزایش معوقات، بدهیها و بروز سونامی چکهای پاس نشده وجود دارد.
وی با بیان اینکه آثار کلان این مسأله، در سمت دولت و بر روی دولت بروز میکند، اظهار کرد: بار مالی جدید از ناحیه افزایش کمکهای بلاعوض و حمایتهای مالی در فرم پرداختهای انتقالی وارد میشود و مخارج دولت در بخش بیمه سلامت افزایش چشمگیر خواهد داشت. همچنین دردسرهای دولت در تنظیم قیمتها و کنترل بازار بیشتر شده و انتقادها از بخش دولتی افزایش مییابد.
وی افزود: در دوران پساکرونا با احتمال بالایی شاهد کاهش سرمایهگذاریها خواهیم بود که به کاهش تولید، کاهش خلق ارزش افزوده، کاهش اشتغال، افزایش بیکاری و درنهایت کاهش درآمد خانوارها منجر میشود. افت تولید در همه بخشها و بهویژه در بخش کالاهای مصرفی بادوام مانند لوازم خانگی و اتومبیل و ... به بروز تورم بیشتر در این بخشها منجر میگردد؛ بنابراین، اقتصاد ایران در سال 99 همچنان میزبان تورم خواهد بود.
وی با بیان اینکه کاهش قیمت جهانی نفت در کنار تحریمهای نفتی اقتصاد ایران، بهشدت بر بودجه دولت فشار وارد میکند، بیان کرد: همچنین کاهش تقاضای جهانی و بهویژه شرکای تجاری ایران مانند چین- عراق- امارات بر درآمدهای غیرنفتی ما تأثیر منفی خواهد داشت. تورم- کسری بودجه- افت تولید، اقتصاد ایران را در سال 99 به سمت کاهش ارزش پول ملی و افزایش نرخ ارز هدایت خواهند کرد مگر اینکه بانک مرکزی و دولت در بازار ارز دخالت فعال داشته باشند؛ بنابراین، پیشبینی شرایط رکود- تورمی و ادامه یافتن آن در سال 99 دور از انتظار نیست.