وقتی دختر و پسری ازدواج میکنند، فرضشان بر این است که مرگ یکی از آنها، تنها علت جداییشان خواهد بود و تا آخر عمر با هم هستند و به اصطلاح به پای هم پیر میشوند. آنها نگران این هستند که نکند نتوانند با هم سازگار و مجبور به طلاق شوند.
در نظر بیشتر مردم ازدواج دو نتیجه دارد:
باهم زندگی میکنند و خوشبخت میشوند. با هم سازگار نیستند و جدا میشوند.
اما شکل سومی هم وجود دارد که چون در جایی ثبت نمیشود و سروصدایی به پا نمیکند، از نظرها پنهان میماند: از هم جدا میشوند اما با هم زندگی میکنند.
گاهی به زنان و مردانی بر میخوریم که مدتهاست نسبت به یکدیگر مِهر، دوستی و علاقه ندارند و حتی گاهی زمینه روابط آنها را خشم و نفرت تشکیل میدهد اما به زندگی مشترک خود ادامه میدهند.
زمانی یک ازدواج در شرایط سفید و بیخطر است که طرفین بتوانند در آن تمام نیازهای زیستی، روانی و اجتماعی خود را تأمین کنند. هرگاه ازدواج از ارضا کردن یکی از جنبهها ناتوان باشد، محکوم به شکست خواهد بود حتی اگر از هم به صورت رسمی جدا نشوند.
در طلاق عاطفی 2 نفر جسمشان کنار هم خواهد بود اما روزبهروز از هم دورتر میشوند. این اتفاق ممکن است یکطرفه یا دوطرفه باشد و در اغلب موارد به مرور زمان رخ میدهد. جذابیت، کشش، علاقه و عاطفه مثبتی که نسبت به هم داشتهاند در بین آنها رنگ باخته است. به عبارتی حساسیتها، کنجکاویها و نگرانیهایی که آنها نسبت به هم نشان میدادند فروکش میکند و باعث ایجاد کرختی در بین آنها میشود اما این مشکل هم مانند هر مشکل دیگری راهحلهایی دارد که با هم مرور میکنیم.
کنار هم باشیم
به گزارش راه دانا؛ اگر مانند روزهای نامزدی موقع دیدن همسرتان، رنگ به رنگ نمیشوید یا چون مکالمات تلفنی که تا نیمهشب طول میکشید، ساعتها از آرزوها و رویاهایتان برای هم نمیگویید، جای نگرانی نیست. طبیعی است که هر کدام از شما به علایق و خواستههای خود فکر کنید اما این طبیعی نیست که همسرتان را از دنیای خود آگاه نکنید.
نگذارید تکراری شوید
رابطه دو نفره زناشویی نمیتواند خودبهخود در طول زمان به همان اشتیاق و گرمای روزهای اول باقی بماند. یکنواخت شدن زندگی پس از ازدواج امری طبیعی است، اما ادامهدار شدن آن میتواند آسیب جدی به زندگی مشترک برساند. برای تکراری نشدن رابطه باید هر دو نفر تلاش کنند اما اگر دیدید که زندگیتان یکنواخت شده و قلبتان چون گذشته برای همسرتان نمیتپد، خودتان دست بهکار شوید. شاید نوشتن یک نامه، خرید یک دسته گل، یک قرار شام دو نفره، تغییر در ظاهر و رسیدگی به سر و لباس و هر کار دیگری که به ذهن خودتان میرسد، بتواند دوباره شما را به هم نزدیکتر کند.
زندگی زناشویی
زن و مردی که باهم پیمان زناشویی میبندند، قرار است تمام نیازهای یکدیگر را به بهترین شکل برطرف کنند. شما قرار است تنها شریک جنسی همسرتان باشید و او هم همینطور. اگر برای این رابطه برنامه مشخصی نداشته باشید، تکراری و از روی اجبار عمل کنید، خیلی زود از کیفیت و کمیت آن کم خواهد شد و این موضوع خود علتی برای دور شدن شما از هم میشود.
حرفهایی مثل نمیخواهم همسرم مرا برای این رابطه بخواهد یا دوست داشتن ما والاتر از این رابطه است، تنها خودتان را گول میزند. در دنیای پرجاذبه امروز، زن و مردی میتوانند همسر خوبی باشند که بهترین شریک ممکن برای همسرشان شوند. البته ذکر این نکته ضروری است که به رابطه زناشویی، نگاه صرفاً جنسی نداشته باشید. این رابطه، زمان مناسبی است برای بدهوبستانهای عاطفی. بگذارید در هر شرایطی که هستید، اتاق دو نفرهتان، یک فضای آرام و رمانتیک باشد برای ساختن بهترین لحظات.
دنیای کلمات و خط قرمزهایش
«تو آنقدر بیمسئولیتی که نمیدانم چرا با تو ازدواج کردم؟»، «در آینه به خودت نگاه کردهای؟»، «چرا مثل زنهای امروزی نیستی؟»، «همان بهتر که صبح زود از خانه بروی و دیر وقت برگردی، حضور تو فقط کار مرا زیادتر میکند.» نه اشتباه نکنید اینها جملات یک نمایشنامه کمدی نیست بلکه مکالماتی است که در خیلی از خانوادهها، عادی شده است. برخی همسران وقتی مدتی از ازدواجشان میگذرد و با هم خودمانی میشوند، فکر میکنند هر چیزی که به ذهنشان رسید را به هر نحوی که بخواهند باید ابراز کنند اما از این موضوع غافلند که حرفهای خیلی ساده که گاهی در وسط دعوا و بدون منظور بیان میشود، میتواند قلب طرف مقابل را جریحهدار کند و اثر آن برای همیشه بماند. بسیاری از سرد شدنها و دور شدنهای زناشویی به این علت است که دو نفر نمیدانند هر حرف آنها میتواند چه تأثیری بر زندگیشان داشته باشد. کلماتی چون دوستت دارم، عزیزم، تو زیباترینی مرد رویاهای منی مثل شارژر زندگی عمل میکنند اما توهین، ناسزا و کلمات نامناسب مانند بمبی تمام داشتههای عاطفی زن و شوهر را دود کرده و بینشان فاصله میاندازد.
بچهها، قربانیان طلاق خاموش
فراموش نکنید که شما باعث به دنیا آمدن فرزندتان هستید پس وظیفه دارید تا آنجا که میتوانید در خوشبختی آنها بکوشید. فکر نکنید برای خوشبخت کردن آنها باید اسباب بازیهای گران بخرید یا آنها را در مدارس غیرانتفاعی ثبتنام کنید. عاملی که فرزند شما را خوشبخت میکند این است که او احساس کند در فضایی سرشار از عشق و علاقه زندگی میکند. بچهها باهوشتر از آنی هستند که فکر میکنید. طلاق بر آنها آسیبهای بیشماری وارد میکند. زندگی زناشویی با دعوا و اختلاف آنها را آزار میدهد اما طلاق خاموش، صدمههایی جبرانناپذیر به احساس و آیندهشان خواهد زد. بدترین آسیب این است که فرزندان شما احساس میکنند زندگی زناشویی دوست داشتنی نیست. یاد میگیرند تا سرد و خاموش رفتار کنند.
این هشدار را جدی بگیرید
زن و مردی که از هم جدا میشوند اما طلاقشان جایی حک نمیشود، آسیبهای زیادی میبینند. آنها سرشار از نیازهای ارضا نشده باقی میمانند در حالی که اگر جداییشان رسمی بود، این امکان وجود داشت هر کدام با فرد دیگری شروعی دوباره و منطقی داشته باشند. آنها به خاطر منع شرعی و قانونی و اجتماعی ممکن است که خطا نکنند اما دنیای پر از تنهایی، نبود یک همدم، دوست نداشتن و دوست داشته نشدن، هر کدام میتواند از نظر روحی برایشان بسیار تخریبکننده باشد. اگر تقیدات مذهبی و خود کنترلی بالایی نداشته باشند، به سمت روابط خارج از خانه روی میآورند که این روابط میتواند از چترومها تا ارتباط با همکاران را شامل شود. جامعهای که در آن زنان و مردان نیازهایشان را اینگونه برطرف کنند، سرشار از بیاعتمادی و بیماری و ناامنی خواهد بود. از این رو باید این نکته را در نظر داشته باشیم که طلاق عاطفی زنگ خطری است که همه باید آن را جدی بگیرند.